به گزارش می متالز، سید ابوالفضل میرقاسمی با اشاره به اینکه مشکل اصلی ما در مواجهه با بلایای طبیعی درس نگرفتن از گذشته است، اظهار کرد: هر ساله با بلایای طبیعی از جمله سیل و خشکسالی مواجه میشویم اما تنها مسالهای که در این زمینه مطرح میشود وعده جبران خسارات وارد شده است درحالی که برخی موارد مانند تلفات انسانی و از بین رفتن برخی گونههای گیاهی و جانوری قابل جبران نیستند.
وی ضمن بیان اینکه سیل زمانی رخ میدهد که رودخانهها و نهرها کشش حمل روان آب را نداشته باشند و آب از بستر طبیعی خود خارج شود، تاکید کرد: توجه به بالادست حوضه آبریز ضروری است. احیای جنگلها و مراتع و تقویت پوشش گیاهی در بالادست حوضه آبریز باعث نفوذ آب باران به اندام گیاه و از طریق ریشه گیاه به اعماق خاک میشود و دیگر آب باران به روان آب تبدیل نمیشود.
میرقاسمی با اشاره به اینکه آب بهتنهایی قدرت تخریبی دارد، ادامه داد: زمانیکه قطرات باران با خاک عاری از پوشش گیاهی برخورد میکند کلوخههای خاک و خاک سنگینی که روان آب توانایی حمل آنها را ندارد، متلاشی میشوند و این نوع فرسایش دو پیامد بههمراه دارد؛ یکی از پیامدها این است که ذرات متلاشی شده کلوخهها منافذ خاک را میپوشانند و مانع از نفوذ آب به خاک میشوند همچنین زمانیکه کلوخههای سنگین به ذرات سبک تبدیل میشوند به راحتی میتوانند تبدیل به گل و لای و در نتیجه باعث افزایش چگالی روان آب و افزایش قدرت تخریب و قدرت فرسایندگی سیلاب شوند بنابراین پوشش گیاهی میتواند نقش لایه محافظ خاک را ایفا و از بروز چنین پدیدههایی چلوگیری کند و مانع از افزایش سرعت روان آب شود.
وی یکی دیگر از عوامل موثر در ایجاد سیل را «زمان تمرکز» دانست و گفت: زمان تمرکز به مدت زمانی گفته میشود که روانآب از دورترین نقطه حوضه آبریز به نقطه خروجی حوضه مورد نظر میرسد و هرچه زمان تمرکز را افزایش دهیم پیک سیلاب نیز کمتر می شود. یکی از روشهای کاهش زمان تمرکز ایجاد شیارهایی عمود بر جهت شیب در دامنه کوهها است تا آب در این ترانشههای ایجاد شده جمع شود و به پایین دست راه نیفتد.
این کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری با تاکید بر لزوم بهرهگیری از تکنیکهای آبخیزداری و استحصال آب باران خاطرنشان کرد: این تکنیکها در چهار کلاس مختلف از جمله مدیریتی، بیولوژیک، بیومکانیکی و مکانیکی قرار میگیرند و مدیریت چرای دام یکی از مهمترین تکنیکهای مدیریتی آبخیزداری است چراکه چرای بیرویه دام باعث تخریب مرتع و پوشش گیاهی و چرای زودرس باعث از بین رفتن بذر گیاهان میشود. در نتیجه چرای زودرس دام باعث از بین رفتن گیاهان پیش از بذرافشانی میشود و در نتیجه بذری برای سال آینده و تجدید حیات گیاهان باقی نمیماند همچنین چرای دام باید با توجه به ظرفیت منطقه باشد چراکه پایکوبی دام باعث فشرده شدن خاک و کاهش قدرت نفوذ پذیزی خاک میشود.
میرقاسمی با اشاره به اینکه در ایران ۳۰۰ تا ۸۰۰ سال زمان میبرد تا یک سانتی متر خاک تشکیل شود، اظهار کرد: یک سیلاب کافی است تا تمام خاکهای حاصلخیز را با خود بشوید و از بین ببرد و زمانیکه حاصلخیزی خاک از بین برود گیاه نیز از مواد مغذی و مواد آلی خاک بیبهره میماند.
به گفته وی، علاوهبر فرسایش خاک و تخریب پوشش گیاهی، از دیگر مواردی که در بالادست باعث تشدید و افزایش قدرت تخریب سیل میشود معدنکاوی بدون ضابطه است. زمانیکه فعالیت معدنکاوی بدون رعایت ضوابط و استانداردها صورت گیرد و «منابع قرضه» در محل رها شوند این مواد سست توسط باران و سیل بهراحتی شسته میشوند و قدرت تخریب سیل را افزایش میدهند.
میرقاسمی در ادامه خاطرنشان کرد: نکته مهم دیگری که هیچکس به آن توجه ندارد زمین لغزش است. در بسیاری از مواقع به دلیل عدم ثبات دامنهها در بالادست حوضه آبریز و همزمان وقوع لغزش در دامنهها، سنگها و تخته سنگهایی وارد جریان آب و باعث افزایش قدرت تخریبی سیلاب میشود بنابراین تثبیت دامنههایی که پتانسیل لغزش بالایی دارند ضروری است. تغییر کاربری جنگلها، ویلاسازی و کوهخواری از عوامل تخریبی در بالادست حوضه آبریز هستند که باعث تشدید قدرت تخریب سیلاب میشود.
این کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری درباره نقش سدسازی در ایجاد و تشدید قدرت سیلاب گفت: سدسازی باید اصولی باشد و توجه به بالادست و پایین دست سد امری ضروری است بهطوری که اگر به اقدامات آبخیزداری و حفظ آب و خاک در بالادست سدها توجه نشود رسوب و خاک بهجای آب در پشت دیواره سدها جمع میشود و جمع آوری آب و رسوبات ناشی از فرسایش خاک در اراضی بالادست در مخزن سدها باعث تغییر رژیم طبیعی رودخانه در پایین دست میشود و آب زلال و پر انرژی خارج شده از سد نیز باعث بروز فرسایش رودخانه ای و تغییر بستر رودخانه میشود.
میرقاسمی با اشاره به اینکه ایران بین دو صفحه عربستان و اوراسیا تحت فشار قرار دارد، گفت: این پدیده زمینشناسی «تکتونیک صفحهای» باعث بالا آمدن صفحه ایران میشود. در نتیجه ایران دارای رودخانههای جوانی است که به حرکت رو به پایین تا رسیدن به شیب تعادلی تمایل دارند. از این رو تغییر در شکل بستر رودخانهها و همزمانی آن با تغییرات اقلیمی که باعث کاهش میزان بارش برف و افزایش میزان، مدت و شدت بارش باران شده باعث میشود سدهایی که در گذشته طراحی شده بودند دیگر توانایی کنترل و مدیریت سیل را نداشته باشند.
وی در ادامه تصریح کرد: پیش از وقوع سیل لازم است بخشی از آب سدها تخلیه شود اما بهدلیل اقلیم خشک و نیمه خشک کشور و خشکسالیهای پیدرپی نسبت به تخلیه بخشی از آب سد اقدام نمیشود بنابراین سدها به شرطی میتوانند در کنترل سیلاب موثر باشند که در وهله نخست طراحی و ساخت آنها مطابق با استانداردهای فنی باشد و در وهله دوم از طریق طراحی یک سیستم هشدار و پیشبینی سیل دقیق و آنلاین بتوان پیش از رسیدن سیلاب به مخزن سد، بخشی از مخزن سد را تخلیه کرد تا سد بتواند سیل ورودی را کنترل کند اما بهدلیل اینکه چنین سیستمهای هشدار و ابزار اندازهگیری دقیق باران و سیل را در دسترس نداریم معمولا سدها تخلیه نمیشوند و یکباره سیل عظیمی به راه میافتد که سد توانایی مدیریت آن را ندارد. از این رو بنا بر اجبار دریچههای تخلیه سد باز میشوند و خانه و زندگی افرادی که در پایین دست با خیال راحت و به امید اینکه سدی در بالادست حافظ آنها است زندگی میکنند، شسته می شود و از بین میرود.
میرقاسمی در پایان با اشاره به اینکه به اعتبار سدها در حریم رودخانهها ساخت و ساز صورت گرفته است، گفت: غرور کاذب ناشی از دستیابی به فناوری های نوین سدسازی، این توهم را برای برخی کارشناسان و مسئولان به وجود آورد که میتوان به جنگ طبیعت رفت و قوای طبیعی نظیر سیلابها را مهار و کنترل کرد. مردم محلی نیز به آن کارشناسان اعتماد و در حاشیه رودخانه ها شروع به ساخت و ساز میکنند همچنین برخی شهرداریها نیز با نیت ایجاد محیط تفریح و تفرج و تامین آرامش و آسایش برای شهروندان، اقدامات بهاصطلاح ساماندهی رودخانه، ایجاد پارک ساحلی، تفرجگاه، آلاچیق، پارکینگ و ... را در دستور کار خویش قرار دادهاند غافل از آن که طبیعت، قوانین خاص خود را دارد و به موقع قدرت واقعی خودش را به انسان نشان می دهد.