به گزارش می متالز، این وضعیت کلی روند متعادلی برای رفتار بازیگران بازار باقی نگذاشته اما کاهش عرضههای مرسوم نکتهای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. حجم عرضههای مرسوم پلیمرها در هفته گذشته در بورس کالای ایران به پایینترین حد از هفته ( نیمه تعطیل) پایان اسفندماه سال گذشته تاکنون کاهش یافته است. اگر هفته پایانی اسفندماه سال قبل را در نظر نگیریم، حجم عرضهها به کمترین حد از اواسط خردادماه سال گذشته تاکنون کاهش یافته است یعنی با کمی اغماض کمترین عرضه هفتگی در ۱۶ ماه گذشته در بورس کالای ایران ثبت شده است.
این حجم از کاهش عرضههای مرسوم پلیمرها در بورس کالا طبیعی نیست، آنهم در شرایطی که گروههای کالایی جذاب با افت محسوس حجم معاملات روبهرو هستند. اینکه به منظور مدیریت بازار تغییری در ساز و کارهای معاملاتی ایجاد شود اگرچه بهصورت مقطعی توجیهبردار است اما این شرایط را نمیتواند توجیه کند. افت محسوس حجم عرضهها همچنین به کاهش حجم معاملات و افت تقاضا منتهی شد، اگرچه رفتار خریداران نشان داد که همین عرضههای محدود را نیز بهعنوان یک فرصت خرید تلقی کردهاند. اینکه حجم معاملات گروههای کالایی جذاب یا گریدهای پرمخاطب در این شرایط ملتهب بازار کاهش جدی داشته باشد مطلبی است که به توضیح بیشتری نیاز دارد آنهم در وضعیتی که افت عرضهها به تحریک خریداران برای خرید منتهی شده و در نهایت رقابت را به همراه خواهد داشت.
شاخص قیمت پلیمرهای دنیای اقتصاد در هفته گذشته به رقم ۲۳ هزار و ۳۳۷ تومان رسید که بالاترین میزان در تاریخ معاملات در بورس کالای ایران است. این رقم رشد ۳۱/ ۳ درصدی را به نسبت هفته قبل از آن نشان میدهد آنهم در شرایطی که رشد بهای نیمایی ارز و افزایش قیمتهای پایه موجب شد تا این روند صعودی با این شدت خودنمایی کند. بهای نیمایی ارز در هفته گذشته نزدیک به ۵/ ۲ درصد بود و قیمتهای جهانی هم تغییر چندانی نداشتند ولی در هفته گذشته شاهد بودیم که رقابت برای خرید باز هم اثر خود را بر نوسان قیمتها برجای گذاشت. از سوی دیگر استمرار رشد بهای آزاد ارز هم پتانسیلی برای حفظ جذابیت خرید در بورس کالا بود که موجب شد تا هنوز خرید حتی در نرخهای بالای فعلی توجیه پذیر باشد.
برای هفته جاری شاهد هستیم که بهای نیمایی ارز برای متوسط ماهانه آن افزایشی بوده و همین سیگنال صعودی میتواند محرکی برای ادامه افزایش قیمتهای پایه باشد آنهم در شرایطی که نرخهای جهانی میل به رشد جدیدی پیدا کردهاند.
در بازار داخلی اما رفتار به شدت پیچیده ارز اجازه نمیدهد تا برداشت غالبی در این بازار وجود داشته باشد. این روند کلی به پیچیدگی تحلیل اوضاع برای فعالان بازار منتهی خواهد شد و اجازه نمیدهد تا رفتاری منطقی به فراخور اوضاع در پیش گرفته شود. این در حالی است که اوضاع فعلی به هیچ عنوان منطقی و متعادل نیست که بتوان در برابر آن موضعگیری بر پایه تحلیل و تفکر داشت بلکه هر عملکرد درست یا غلط میتواند منافع و مضرات خاص خود را در بر داشته باشد. حال که بهای دلار آزاد به سادگی در نرخهایی بالاتر از ۳۱ هزار و ۷۰۰ تومان و بیشتر قرار گرفته است دیگر نمیتوان از رفتار متعادل در بازار سخن گفت و شاید خرید مواد اولیه بر اساس تجربیات قبلی بهترین کاری باشد که میتوان انجام داد.
با هر مقیاسی که محاسبه کنیم، هفته دشواری در بازار پلیمرهای بورس کالا به ثبت رسید که با آمارهای سنتی در این بازار در تضاد است. در هفته قبل از یک احتمال صحبت کردیم و آن عدم تمایل عرضهکنندگان به عرضه در نرخهایی است که چندان برای آنها جذاب نیست. البته این مطلب را بهعنوان یک احتمال برشمردیم ولی شرایط هفته گذشته در فاز عرضه نشان میدهد که این مطلب را باید جدی گرفت آنهم در شرایطی که به وضوح شاهد افت عرضهها در بورس کالا هستیم. با تغییر مکانیزم قیمتی از محاسبه قیمتهای پایه بر مبنای نرخ هفتگی نیمایی ارز به نرخ ماهانه آن همانگونه که تمایل به عرضه کاهش یافته و میل به صادرات بیشتر میشود همان میزان نیز عرضه در بورس کالا محدود خواهد شد که به وضوح چنین مطلبی را شاهد هستیم که نیاز به بررسی دستگاههای ذیربط دارد.
در هفته گذشته بدون احتساب معاملات مچینگ ( نقدی – مچینگ و سلف – مچینگ) شاهد بودیم که حجم عرضهها در بورس کالا ۷۲ هزار و ۹۱ تن بوده است که در مقایسه با هفته قبل از آن افت ۱۱ درصدی را نشان میدهد. این در حالی است که برای سال ۹۸ بهعنوان یک سال با کاهش حجم معاملات در بورس کالا، نیمه اول آن سال متوسط عرضههای هفتگی ۷۶ هزار و ۶۶۰ تن و برای نیمه دوم آن سال ۸۷هزار و ۷۰۰ تن بوده است. به عبارت سادهتر در سختترین روزهای معاملاتی در سه سال اخیر حجم عرضههای هفتگی هیچگاه از متوسط ۷۶هزار و ۶۶۰ تن کمتر نبوده است، اما هماکنون در زمانی که قیمت دلار آزاد و نیمایی و رکوردهای تاریخی خود قرار دارند، این رقم کمتر از متوسط بوده و البته شاهد هستیم که از اواخر شهریورماه تاکنون روند عرضهها بهصورت مستمر در حال کاهش است. از این مطلب به سادگی نمیتوان عبور کرد زیرا اثر مستقیم آن بر حجم تولید و میزان رقابت برای خرید خواهد بود.
روند کاهش مستمر عرضهها مخصوصا از شهریورماه تاکنون یک احتمال مهم را در بر دارد و آن رشد تمایل به صادرات به دلیل ارزآوری است. شاهد هستیم که سختگیری بر بازگشت ارز حاصل از صادرات در ماههای اخیر تقویت شده و شرکتها بعضا از یک حداقل دستوری برای بازگشت ارز حاصل از صادرات خود برخوردار شدهاند. این مطلب به معنی آن است که اگر به هر دلیل یک شرکت ارزآوری چندانی نداشته، میل به صادرات و رفع تعهد آن برجستهتر میشود، بنابراین موضعگیریهای معاملاتی به سمت صادرات میل خواهد کرد. سادهترین دلیل برای توضیح شرایط فعلی همین مطلب است ولی اثر نگرانکنندهای بر عملکرد صنایع تکمیلی برجای میگذارد آنهم در شرایطی که در نرخهای بالای فعلی تنها فضای تنفسی برای واحدهای تولیدی صادرات است حتی اگر بتوانند بخشی از تولیدات خود را با هر شرایطی صادر کنند اما کاهش عرضه در بورس کالا به رشد رقابت منجر شده و رقابت مهمترین ضربهای است که به صادرات محصولات وارد میشود زیرا رشد بهای ارز را در توان صادراتی آنها سرشکن میکند. به عبارت سادهتر در شرایطی که بهای ارز افزایش یافته و حتی با احتساب فاصله دلار آزاد و نیمایی، وقتی رقابت برای خرید مواد اولیه رونق بگیرد این فاصله قیمتی در رقابت از بین میرود و حتی میتواند موجب شود که قیمت پیشنهادی تاجر ایرانی مثلا در بازار عراق از تاجر ترکیهای بالاتر باشد. این موضوع اگرچه در نگاه اول غیرمنتظره است ولی مطلبی است که بعضا مشاهده شده و در رقابت برای خرید مواد اولیه از امکان توجیه فنی هم برخوردار شده است. به عبارت دقیقتر وقتی ماده خام صادر میشود و این صادرات به دلیل الزام برای بازگشت ارز حاصل از صادرات به کاهش عرضه در بورس کالا و رشد بهای مواد اولیه بالاتر از نرخهای نیمایی منتهی خواهد شد؛ فضا برای صادرات محصولات تولیدی در صنایع تکمیلی در بازارهای هدف محدود شده و در شرایط دشوار فعلی از رکود جهانی همراه با شیوع ویروس کرونا، زیان اصلی را تولیدکننده داخلی با محدود شدن سهم بازارهای صادراتی خود متحمل میشود.
در هر حال با کاهش عرضهها پتانسیل برای خودنمایی تقاضا محدود میشود آنهم در شرایطی که محدودیت تقاضا را باید به واقعیتهای آماری افزود. تلاش برای در اختیار قرار دادن مواد اولیه برای مصرفکننده واقعی و تولیدکننده در صنایع پاییندستی یکی از مواردی است که در شرایط دشوار فعلی از سوی تصمیمسازان این بازار مورد بررسی قرار گرفته آنهم در شرایطی که گزینههای چندانی برای مدیریت این بازار وجود ندارد. البته بحث تقاضا را باید دقیقتر مورد بررسی قرار داد.
هفته گذشته حجم تقاضای ثبت شده برای پلیمرها در بورس کالای ایران با ۱۳ درصد افت هفتگی به ۹۴ هزار و ۵۲۹ تن رسید که کمترین رقم از هفته منتهی به ۲۳ مرداد تاکنون است. این کاهش تقاضا در مقایسه با دو سال اخیر نشان میدهد که هنوز تقاضا برای گریدهایی جذاب است که بخش مهمی از تقاضای این بازار را تشکیل میدهد. بهعنوان مثال در نیمه نخست سال قبل برای زمانی که نوسان قیمتها محدود بود و تنشهای قیمتی کمتری داشتیم و البته حجم معاملات هم کمتر بود، متوسط تقاضای ثبت شده ۷۶ هزار تن در هفته بود بنابراین تقاضای سرمایهگذاری و واسطهگری هنوز وجود دارد اگرچه محدود شده است.
هفته گذشته ۶۳ هزار و ۵۵۱ تن از انواع پلیمرها در بورس کالای ایران مورد داد و ستد قرار گرفت که این رقم در مقایسه با هفته ماقبل از افت ۵۲/ ۹درصدی برخوردار است. این حجم از داد و ستد پلیمرها در بورس کالا را باید نگرانکننده ارزیابی کرد زیرا کمترین میزان از هفته منتهی به ۲۳ مردادماه تاکنون قرار دارد و استمرار این روند به عدم تغذیه کامل در بازار منتهی میشود. این رقم معاملاتی با گذشته متفاوت است یعنی از یکسو میتوان گفت نیاز مصرفکنندگان واقعی برای گریدهای خاص تامین نشده و البته از سوی دیگر ممکن است از تغییر در ساز و کار بازار حکایت داشته باشد.
بهصورت دقیقتر در شرایطی که شاهد رشد قیمتها با محوریت بهای نیمایی ارز بودیم خرید مواد اولیه و افزایش ذخیره آن در انبارها توجیه داشت ولی به مرور زمان این توجیه اقتصادی رنگ عوض میکند آنهم در شرایطی که بهای دلار آزاد به قدری افزایش یافته که فعالان باسابقه بازارها شاید رشد بیشتر آن را اندکی غیرمنتظره به شمار آورده، از خرید هیجانی فاصله گرفته یا منابع مالی آنها کفاف استمرار خرید در نرخهای فعلی را نمیدهد. این در حالی است که بعضا نگهداری مواد اولیه مخصوصا گریدهای جذاب آن نگرانیهای نظارتی را برای واحدها به همراه خواهد داشت که در نهایت از پیچیدگیهای جانبی برخوردار میشود.
در ادبیات بازارهای مالی هم چنین چیزی وجود دارد که به اشباع خرید در نمودارهای RSI مشهور است. البته در بازار پلیمرها چنین شاخصی هنوز تعریف نشده ولی ممکن است بتوان در آینده از آن بهره برد همانگونه که شاخص قیمت پلیمرهای دنیای اقتصاد تعریف شد. وقتی در یک بازار به مرز اشباع خرید رسیدیم و دیگر خرید توجیه چندانی نداشت دیگر دلیلی برای خرید وجود ندارد و آنوقت است که تازه موجودی بالای انبارها خودنمایی خواهد کرد بهخصوص در شرایطی که به هر دلیل جذابیت خرید کاهش یابد. هماکنون یک دلیل برای کاهش جذابیت خرید ایجاد شده و آن تغییر مکانیزم قیمتگذاری از نرخهای هفتگی به ماهانه است آنهم در شرایطی که انتظار داریم بهای نیمایی ماهانه ارز تحریک کمتری از نرخهای هفتگی آن داشته باشد اگرچه هنوز باید منتظر استمرار رشد این نرخ باشیم. البته برخی شواهد نشان میدهد تغییری زیرپوستی در نوسان بهای نیمایی ارز رخ خواهد داد آنهم در وضعیتی که هماکنون نیز بهای روزانه فروش دلار نیمایی پایینتر از قیمت هفتگی آن است، اگرچه این داده مقطعی معرف کلیت این بازار نیست. البته هنوز زمان آن نرسیده که به فاز اشباع خرید برسیم زیرا حجم عرضهها و همچنین حجم معاملات در مسیر نزولی قرار دارد و این بازی اگرچه نمیتوان به صراحت گفت که دست ساخته است ولی موجب شده تا بازار از مواد اولیه اشباع نباشد که نکته قابل توجهی به شمار میرود.
هفته گذشته در برابر هر تن عرضه مرسوم پلیمرها در بورس کالا ۳۱/ ۱ تن تقاضا ثبت شده است که به نظر رقم متعادلی به شمار میرود یعنی کاهش عرضهها با افت تقاضا همراه شده بنابراین دلیل اصلی افت تقاضا را میتوان در همان کاهش عرضه جستوجو کرد. این در حالی است که ۱۵/ ۸۸ درصد از عرضهها در بورس کالا مورد داد و ستد قرار گرفته که بالاترین میزان در سه هفته اخیر است و همچنین رقم بالایی به شمار میرود یعنی هنوز هم خریداران، عرضههای موجود از غالب گروههای کالایی را یک فرصت خرید تلقی میکنند.
در بازارهای جهانی شاهد تمایل به رشد قیمتها برای غالب محصولات پلیمری هستیم که این سیگنال را باید در محاسبات به شمار آورد. هماکنون چند داده مهم را باید در نظر گرفت یکی آنکه چین با مشکل خاصی در تولید روبهرو نیست و بزرگترین صادرات خود را در تاریخ این کشور در ماه میلادی پیش ثبت کرده است. این داده در کنار تکانههای نسبی تقاضای سنتی که اغلب در روزهای سرد سال خودنمایی میکند معیاری برای رشد قیمتهای ناشی از افزایش تقاضا بوده آنهم در شرایطی که جرقههایی از رشد بهای مواد اولیه را شاهد هستیم. تجمیع موارد فوق از روند صعودی قیمتها در بازارهای بینالمللی حکایت دارد که میتواند یکی دو هفته دیگر نیز ادامه داشته باشد.