به گزارش می متالز، عوامل تاثیرگذار بهطور خلاصه عبارتند از: نرخ ارز، نرخ تورم و انتظارات تورمی، حجم نقدینگی کل کشور، انتخابات آمریکا، گزارشهای مالی شرکتها، تغییرات در نرخ سود بدون ریسک و سایر عوامل ریز و درشت دیگر. در اینجا سه عامل اصلی از دید نگارنده عبارتند از: نرخ ارز، نرخ تورم و انتظارات تورمی و انتخابات آمریکا. قبل از بررسی هر کدام از این سه مورد، نکته مهم و قابلتوجه اثرگذاری این متغیرها بر یکدیگر است. برای مثال افزایش نرخ تورم و انتظارات تورمی سبب افزایش نرخ ارز خواهد شد یا اینکه نتیجه انتخابات آمریکا میتواند روی نرخ ارز و همچنین انتظارات تورمی تاثیر بگذارد. ما در ابتدا بهطور جداگانه هر مورد را بررسی و تاثیر آن را بر بازار سهام پیشبینی میکنیم و در انتها یک نتیجهگیری کلی در مورد وضعیت آتی بازار سهام خواهیم داشت.
نرخ ارز: بهطور قطع و یقین مهمترین محرک و عامل تاثیرگذار بر بازار سهام، نرخ ارز است که دلیل آن نیز همبستگی بالای سودآوری شرکتهای بزرگ بازار و خصوصا شرکتهای فعال در حوزه کامودیتی بهطور مستقیم و همچنین همبستگی نسبتا بالای سایر شرکتها بهطور غیرمستقیم است. درحالحاضر در شرایطی قرار داریم که نرخ ارز نیمایی بهعنوان مهمترین نرخ ارز تاثیرگذار بر سودآوری شرکتهای بورسی درحال نزدیک شدن به نرخ ارز صرافیملی است که به اذعان پارهای از کارشناسان، به نوعی سیاستگذار پولی درحال تکنرخی کردن نرخ ارز بهطور غیررسمی است. در سه ماهه دوم سالجاری تاثیرات مثبت افزایش مستمر نرخ ارز نیمایی و به تبع آن افزایش نرخ فروش محصولات شرکتها به خوبی در گزارشات 6 ماهه شرکتها و همچنین گزارش مهر کاملا مشخص و قابل ردیابی است. با انتشار گزارشات 6 ماهه شرکتها،نسبت گذشتهنگر(P/ E ) از اوج خود که در اواسط مردادماه سالجاری به حدود ۳۸ مرتبه رسیده بود درحالحاضر به حدود ۱۸ مرتبهکاهش پیدا کرده است که این کاهش ۲۰ مرتبهای هم بهدلیل کاهش قیمت سهام و هم افزایش سودآوری شرکتها در سه ماهه دوم سالجاری بوده است. نکته مهم اینکه متوسط نرخ ارز نیمایی در سه ماهه دوم در حدود ۱۸ هزار و ۵۰۰ تومان بوده در حالی که نرخ نیمایی درحال حاضر حدود ۲۷ هزار تومان است؛ بنابراین باز هم انتظار میرود که در سه ماهه سوم و حتی چهارم سالجاری مجددا شاهد افزایش سودآوری شرکتها باشیم که با قیمتهای فعلی سهام انتظار میرود نسبت (گذشتهنگر) P/ E بازار به حوالی ۱۰ مرتبه برسد و در برخی از صنایع مانند صنایع فلزی، پتروشیمی و سنگ آهنی به حدود ۷ مرتبه نیز برسد. همچنین با توجه به انتظار افزایش نرخ ارز حداقل به اندازه تورم مورد انتظار سال آتی و همچنین سیاست فعلی بانکمرکزی مبنی بر عدم سرکوب قیمتها با توجه به تورم انتظاری و افزایش نرخ ارز صرافی ملی و نیمایی همگام با افزایش نرخ ارز در بازار آزاد، انتظار میرود در سال آتی نیز افزایش نرخ ارز حداقل به اندازه نرخ تورم خواهیم داشت که در اینصورت با قیمتهای فعلی سهام نسبت (آیندهنگر)P/ E بازار به حدود ۷ مرتبه و در برخی از شرکتهای بزرگ و کوچک بنیادی و سودساز به حدود ۵ مرتبه خواهد رسیدکه این مطلب به خوبی نشاندهنده ارزندگی قیمت سهام در مقطع فعلی است.
تورم و انتظارات تورمی: براساس اطلاعات منتشره مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطه به نقطه مهرماه سالجاری به حدود 5/ 41 درصد رسید که بالاترین نرخ در سالجاری است. با توجه به اینکه نقدینگی کل کشور با نرخ رشد بالا درحال رسیدن به رقم ۳ میلیون میلیارد تومان است و مطابق با پیشبینی مراجع معتبر بینالمللی برای سال میلادی آتی نرخ رشد نقدینگی حدود ۳۰ درصد برآورد شده است، تداوم نرخ تورم در سطوح ۳۰ درصد برای سال آتی انتظار میرود که این سطح تورم خود عامل مهمی در افزایش نرخ ارز خواهد بود. بنابراین از منظر این عامل نیز، انتظار رشد سودآوری شرکتهای بورسی همانگونه که اثرات آن در عامل اول اشاره شد، میرود.
انتخابات آمریکا: انتخابات دوره فعلی آمریکا یکی از مهمترین انتخابات در چند سال اخیراست که این اهمیت نه تنها برای کشور ما بلکه برای کل دنیا نیز خواهد بود. با توجه به سیاستهای مالی و غیرمالی متفاوت هر کدام از کاندیداهای ریاستجمهوری در حوزههای مختلف، تاثیرات متفاوتی نیز بر روابط تجاری با کشورها و سایر موضوعات خواهد داشت. از دید نگارنده تاثیر انتخابات آمریکا از دو جبهه بر بازار سهام کشورمان تاثیرگذار است. جبهه اول موضوع شروع مذاکرات برای رسیدن به توافق که در این جبهه بهنظر میرسد با توجه به اینکه آقای بایدن به عنوان معاون ریاستجمهوری سابق آمریکا در توافقنامه برجام نیز حضور داشت، انتظار شروع مذاکرات و رسیدن به توافق بسیار بیشتراست که در صورت پیروزی این گروه در انتخابات پیشرو یک شوک اولیه بهکلیه بازارهای مالی و غیرمالی کشورمان وارد خواهد شد؛ ولی از نگاه نگارنده این شوک در بازار سهام بسیار کمتر خواهد بود، بهدلیل اینکه بازار سهام با افت قابلتوجهی که در سه ماه اخیر داشته است، عملا تمامی رخدادهای آتی از این بابت را در قیمتها لحاظ کرده است و بهنظر میرسد که در کل انتخاب هر کدام از کاندیداها از حوزههای متفاوت نتیجهای جز رشد قیمتها در بازار سهام نخواهد داشت. البته باید اشاره کرد که اعتماد عمومی به بازار سهام که در نتیجه اقدامات غیرحرفهای دولت و عدم رعایت اصول حرفهای بازار سهام به شدت خدشه دار شده است، باید بازگردد تا در ادامه، قیمتهای سهام در موج حرکتی جدید که قطعا ایجاد خواهد شد، به مسیر رشد برگردد.
نتیجهگیری: بهعنوان نتیجهگیری کلی و خصوصا در مقام مقایسه، با توجه به افت قابل ملاحظه قیمتها در بازار سهام از یک طرف و همچنین رشد مناسب سودآوری شرکتها در سه ماهه دوم و انتظار تداوم رشد در فصول سوم و چهارم سالجاری و همچنین سال آتی، سرمایهگذاری در بازار سهام در مقایسه با سایر بازارهای مالی از بازده به ریسک بسیار بالاتری برخوردار است.