به گزارش می متالز، کاربران شبکههای اجتماعی هم بخشی از جامعه هستند که نظراتشان را با دیگران به اشتراک میگذارند و درباره موضوعات روز که چند وقتی است انتخابات آمریکا سرفصل تمام بحثها و نظرات است، صحبت میکنند. از سوژههایی که کاربران شبکه اجتماعی توییتر درباره آن در روزهای گذشته صحبت میکردند این بود که اگر جو بایدن یا دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شوند، تکلیف بورس چه میشود و سرمایههایشان را باید به سمت کدام بازار مالی ببرند. شاهین احمدی، کارشناس بازار سرمایه در صفحه خود بدون اشاره به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در همین رابطه نوشت: «با دو سه نفر فعال بازار سرمایه صحبت کردم و پرسیدم تا آخر سال چه ترکیب سرمایهگذاری را پیشنهاد میدهید. گفتند سپرده بانکی! سوالم این است که به نظر شما برآیند بازار تا آخر سال، دو تا مثبت پنج نیست که بتواند از سپرده بانکی رد بشود؟» احمدی با مطرح کردن این پرسش جویای نظر دیگر کاربران فعال در حوزه بازار سرمایه و بورس شده بود. خیلیها در قسمت نظرات دلیل کوچ سرمایههای مردم از بورس به سمت بانک را ریسک بالای بورس اعلام کرده بودند. عدهای دیگر هم درباره این موضوع نوشته بودند که با انتخاب مجدد دونالد ترامپ، اوضاع بورس از آن چیزی که امروز شاهدش هستیم، بدتر میشود. البته در میان این افراد، بودند آدمهایی که این موضوع را مطرح میکردند که اگر ترامپ در انتخابات پیروز شود، نه تنها مردم بیشتری نسبت به امروز پولهایشان را از بورس خارج میکنند، بلکه آنهایی هم که در بانکها سرمایهای دارند، دست به کار میشوند و پولهایشان را از بانک خارج میکنند. به عقیده این افراد بازار ارز دوباره رونق میگیرد و در فردای انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا شاهد بالا رفتن قیمت ارز و استقبال مردم از خرید آن خواهیم بود. حالا که صحبت از وضعیت بورس و بازار سرمایه در فردای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است، بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که در روزهای گذشته در شبکه اجتماعی توییتر و حتی اینستاگرام دیده میشد که برخی از افراد درباره این موضوع مینوشتند که چه جو بایدن در انتخابات پیروز شود یا دونالد ترامپ دوباره در کاخ سفید ماندگار شود، بازار سهام رشد خواهد کرد. این دسته از افراد سرخپوش شدن و ریزشهای چند هفته گذشته بورس را، به علت هیجان انتخابات آمریکا میدانند و میگویند بعد از انتخابات اگر این اتفاق نیفتد، دو روز بعد از آن، بورس به حالت قبلی خود برمیگردد. اما در رابطه با انتخابات آمریکا و تاثیر آن در ایران، یکی از افرادی که روز گذشته در این رابطه مطلبی در صفحه خود نوشته بود، شاهین چراغی، عضو شورای عالی بورس بود. او نوشته بود: «بعد از برجام که با سیاست غلط پولی، کشور را چند سال به رکود و خلق نقدینگی بردیم. تا بورس آمد جانی بگیرد با تصمیمات جزیرهای و لحظهای به آن صدمه زدیم و تنش بیخودی ایجاد کردیم.» چراغی در ادامه مطلب خود این سوال را مطرح کرده بود که اصلا چه فرقی میکند چه کسی رئیسجمهور آمریکا بشود؟ و نوشته بود: «دل به بایدن و... خوش نکنیم. مسیر توسعه کشور، حمایت واقعی از بورس است، ولاغیر.»
از انتخابات آمریکا و تاثیر آن در وضعیت اقتصادی، بورس و دیگر حوزهها که بگذریم، موضوع دیگری که این روزها بحث آن در میان کاربران شبکههای اجتماعی داغ است؛ بیاعتمادی مردم به بورس است. صحبتهای روز گذشته محسن علیزاده، عضو شورای عالی بورس بار دیگر تنور انتقادها و گلایهها از دولت و سیاستهای اقتصادی آن را داغ کرد. علیزاده مطرح کرده بود که «دولت میزبان خوبی برای سرمایههای مردم نبود، عموم مردم به ورود به بازار سرمایه دعوت شدند اما در نهایت پشت مردم در بورس خالی شد.» او همچنین بیان کرده بود که «مردم پول جیب خود، طلای همسران، خانه و اتومبیل خود را فروخته وارد بورس شدند اما حالا متضرر شدهاند.» این بخش از صحبتهای علیزاده باعث شد کاربران زیادی که عمدتا از سهامداران خرد یا تازهوارد به بورس بودند از تجربیات و اتفاقهایی که برایشان در مسیر سرمایهگذاری در بورس افتاده است بنویسند. در شبکه اجتماعی اینستاگرام هم کاربران زیادی با بازنشر صحبتهای این عضو شورای عالی بورس در استوری صفحه خود کاربرانی را که در اوایل سال جاری و با دعوت رئیس دولت برای سرمایهگذاری در بورس به سمت این بازار رفتند سرزنش میکردند و از نتیجه اعتماد و دل خوش بودن به وعدههای مطرحشده مینوشتند. نوشتههایی که اکثرشان انتقادهای تند و تیزی یا ابراز پشیمانی بابت امید بستن به این وعدهها بود. اما در همین رابطه یعنی بیاعتمادی مردم به بورس، مهدی رباطی، مدیرعامل و رئیس هیات مدیره کارگزاری بورس بیمه ایران در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «در ایران بورس هیچ زمان جایگاه سرمایهگذاری بلندمدت و مامن سرمایه مردم نشد. بهدلیل نبود همین اعتماد مردم به آن بهعنوان محلی با ثبات. در دوره رونق اخیر این تلقی در بسیاری ایجاد شد که به دلیل دعوت مسوولان و نیاز حاکمیت به رونق این بازار با توجه به اتفاقات ساختاری رخداده در اقتصاد ایران مانند، تحریمها، نیاز به درونزایی، تامین مالی بنگاهها، مهار تورم و... بازار سرمایه ثبات خواهد داشت. (توجه کنید: ثبات نه رشد! یک رشد مداوم با شیب ١٠ درجه بسیار بهتر از رشد با شیب ٧٠ درجه و بعد سقوط با همان شیب است) ولی متاسفانه در همین دوره این اعتماد لطمه خورد. متاسفانه نه رشد بورس توسط نهادهای اقتصادی کشور درست مدیریت شد و نه افت آن! دلایل آن هم متعدد است که قبلا اشاره کردهام، مهمترینش توسعهنیافتگی ساختارهای بازار است.»
دستگاههای حاکمیتی با این همه علاقهای که به دخالت در بازار و قیمتگذاری همه چیز دارند، چرا وقتی نوبت به قیمتگذاری کالاها و خدمات انحصاری مرتبط به خودشان میرسد، در مورد منطق تصمیمگیری اینقدر غیر شفافند؟ دلیل افزایش کارمزد تراکنش بانکی چیست و در ازای کدام افزایش کیفیت اتفاق افتاده است؟