به گزارش می متالز، ابعاد فیزیکی همچون طول مسیر، تفاوت سطح ارتفاع پمپاژ آب یا آبگیری، حجم انتقال و در کنار آن دانش فنی به روز در این ابَر پروژه در فرصتی کوتاه قابل بیان نیست و کلمات از بیان آن قاصرند. حضور نزدیک به ۲۰۰شرکت در بخش های طراحی و مهندسی، ساخت و اجرا، شاید انعکاس دهنده بخشی از بزرگی چنین طرحی باشد.
نکته دیگر که نمی توان از آن چشم پوشی کرد اجرای پروژه در کوران تحریم ها و کمبود ارز است که حتی پیشتر تصور آن نیز غیرممکن بود. علاوه بر این برجستگی دیگر طرح به قول رزم حسینی وزیر صنعت معدن و تجارت، ارایه ایده از پایین به بالا و شجاعت مثال زدنی مدیرانی است که در سه شرکت گل گهر، ملی صنایع مس و چادرملو اجرای آن را عهده دار شده اند.
طرح انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران، تفکر دیگری باخود به همراه دارد که در آن مسوولیت اجتماعی را به تصویر می کشد. استفاده از آب خلیج فارس و برداشتن تکیه گاه تامین آب از منابع زیرزمینی و سطحی به آب شیرین شده دریای آزاد، بدین مفهوم است که صنایع معدنی امروزه در کنار توسعه ظرفیت ها و اشتغال، به محیط زیست نیز توجه وافر دارد و استقلال آبی از منابع زیرزمینی را کلید زده است. هرچند در کل کشور بخش صنعت و معدن درصد ناچیزی از آب قابل دسترس را مصرف می کنند اما امروز، شروع و نقطه عطفی برای این بخش است که تولید به مفهوم واقعی به شکل پایدار ادامه یابد و آسیب ها به محیط زیست، به حداقل ممکن برسد.
طرح انتقال آب از خلیج فارس، در عین حال الگویی ملموس برای خطی مشابه به شمار می آید که قرار است با استفاده از آب دریای عمان، سه استان کم آب شرقی (سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی)، را سیراب کند. اکنون فرصتی پدید آمده که به بخشی از ابعاد طرح نگاهی داشته باشیم و همگرایی بخش خصوصی، بانک های کشور به همراه وزارتخانه ها و نهاد دولت به شکل دیگری ارایه شود. ابتدا لازم می دانم تصویری کلی از شرایط کشورمان از نظر آب ارایه شود.
در حالی که تنها سه درصد از آب های موجود جهان شیرین است، از این مقدار نیز فقط یک درصد در دسترس عموم قرار دارد که آن هم به صورت یکنواخت توزیع نشده است. کشور ما نیز به سبب قرارگیری در منطقه کم آب خاورمیانه، به طور طبیعی چالش های جدی در تامین آب دارد. ایران به رغم آنکه یک درصد جمعیت جهان را در خود جای داده، تنها سهمی سه دهم درصدی از آب های شیرین دارد. باید در نظر داشت که حدود ۴۶درصد آب شیرینکن ها در منطقه خاورمیانه واقع شده که کشورهای عربستان، امارات، کویت و قطر بیشترین ظرفیت تولید آب شیرین را دارا هستند.
این در شرایطی است که کشورمان با خشکسالی های پی در پی مواجه بوده و تامین آب درون مرز خشکی، امری ناپایدار خواهد بود. از این رو سه شرکت بزرگ معدنی معدنی و صنعتی گل گهر، ملی صنایع مس و معدنی و صنعتی چادرملو تصمیم به تامین آب از منابع غیرزیرزمینی گرفتند آن هم برای استان هایی که به طور مشخص درگیر کم آبی هستند؛ کرمان، یزد و البته هرمزگان.
مطالعات فنی و اقتصادی انجام شده نشان می دهد انتقال آب شیرین شده از خلیج فارس به صنایع معدنی جنوب شرق کشور اقتصادی تر از انتقال ماده معدنی به سواحل خلیج فارس است. در این راستا طرح شیرین سازی و انتقال آب به میزان یک میلیون متر مکعب در روز (قابل افزایش تا ۱.۵ میلیون متر مکعب) در قالب طرح انتقال آب خلیج فارس به معادن جنوب شرق کشور برنامه ریزی شد تا ایجاد ارزش افزوه معدنی بالا، فرآوری مواد معدنی و جلوگیری از خام فروشی و در نتیجه جهش تولید و توسعه در این بخش محقق شود.
برای دست یابی به این هدف کنسرسیوم شرکت های فوق شرکتی تحت عنوان "تامین و انتقال آب خلیج فارس" را به عنوان متولی شیرین سازی و انتقال آب تاسیس کردند. این طرح در دو بخش اجرایی شده که شامل آب گیری از خلیج فارس و شیرین سازی و همچنین اجرای ایستگاه های پمپاژ و خطوط انتقال از سایت شیرین سازی بندرعباس تا سیرجان، مس سرچشمه، اردکان یزد و چادرملو است.
قطعه نخست طرح از ۳۵ کیلومتری غرب شهر بندرعباس از محل تاسیسات آب شیرین کن (مجاور کارخانه کشتی سازی) آغاز شده و در ادامه به سمت شمال از ارتفاعات وارد دشت شده و در ارتفاع ۱۸۰۰ متری از سطح دریا به سمت مجتمع گل گهر واقع در ۵۰ کیلومتری جنوب غربی سیرجان می رسد. پس از آن در ارتفاع ۲۷۵۰ متری به سمت معادن مس سرچشمه واقع در جنوب غرب شهر رفسنجان در استان کرمان ادامه می یابد سپس از ایستگاه شماره ۳ قطعه دوم خط انتقال در ارتفاع ۱۱۹۰ متری به سمت یزد تا منطقه صنایع فولادی اردکان یزد در شمال غرب شهر یزد ادامه مسیر می دهد که طبق برنامه ریزی انجام شده در آینده به سمت معادن چادرملو خواهد رسید و این یعنی ایجاد خط انتقال به طول ۸۲۰ کیلومتر و استفاده از لوله هایی به قطر ۱۲۰۰ تا ۱۶۰۰ میلی متر.
در فاز نخست، تامین و شیرین سازی آب خلیج فارس به میزان ۶۰۰ هزارمترمکعب در روز در قالب سه واحد ۲۰۰هزار متر مکعبی اجرایی می شود. در فاز دوم با اجرای یک واحد ۲۰۰ هزار متر مکعبی، ظرفیت تامین و انتقال آب به ۸۰۰هزار متر مکعب می رسد. فاز سوم نیز با اجرای یک واحد ۲۰۰هزار متر مکعبی در نهایت افزایش ظرفیت شیرین سازی آب به میزان یک میلیون متر مکعب در روز را عملی می کند. نکته قابل توجه در این طرح احداث نیروگاه و افزایش ظرفیت تا ۵۰۰ مگاوات جهت تامین برق پروژه است.
آب شیرین کن بندرعباس نیز به عنوان بزررگترین کارخانه آب شیرینکن ایران با مساحت ۱۵۵ هکتار در کنار دست شهرک صنعتی و کشتی سازی بندرعباس در حال احداث است. تکنولوژی آب شیرین این سایت RO یا همان اُسمز معکوس به عنوان تکنولوژی مدرن شیرین سازی آب دریا محسوب می شود. این آب برای مصارف شرب و صنعتی بر مبنای سه شیفت ۸ ساعته و ۳۴۵ روز کاری تعریف شده است.
در این پروژه در شرایطی که طرف های خارجی به دلیل تحریم ها، کارشکنی و علی رغم قرارداد و دریافت پیش پرداخت از تحویل تجهیزات خودداری کردند، تجهیزاتی همچون ابر پمپ ها، موتورها و شیرآلات توسط سازندگان داخلی ساخته شد به طوری که ۱۹۴ سازنده داخلی از ۱۵ استان کشور با میانگین روزانه ۸ هزارنفر مهندس و نیروی پیمانکار مشغول کار به کار بوده اند.
منابع ارزی صندوق توسعه ملی با عاملیت بانک های صنعت و معدن و کنسرسیوم بانکی با هدایت بانک تجارت و همچنین منابع ارزی بانک ایران و اروپا با عاملیت بانک پارسیان بوده است. مبالغ دریافتی ریالی توسط کنسرسیومی متشکل از ۹ بانک دولتی با عاملیت بانک ملی بوده است. جمع هزینه ها با احتساب تبدیل یورو، برای شیرین سازی و خط انتقال تا سیرجان به ۱۶۳۰۰ میلیارد تومان رسیده است.
از جمله ویژگی های برجسته طرح، ایجاد زیرساخت های مورد نیاز برای اجرای پروژه های انتقال آب در حد سه برابر ظرفیت موجود در حوزه شیرین سازی، آبگیری، سازه های دریایی، آزادسازی مسیر، ایجاد تاسیسات وابسته مورد نیاز و احداث تونل است. در کنار این امر توانمندسازی مشاوران، پیمانکاران، مهندسان، سازندگان داخلی و عوامل اجرایی در طول زمان اجرای پروژه و کسب تجارب لازم برای اجرای پروژه های مشابه در کشور، همچنین آزادسازی، تملک، و احداث ۸۲۰ کیلومتر جاده دسترسی به عرض ۳۰ متر به منظور احداث حداقل دو خط جدید علاوه بر خط انتقال فعلی، ظرفیت سازی داخلی از طریق عقد قرارداد با ۱۹۴ سازنده داخلی به منظور استفاده از توان فنی و مهندسی شرکت های سازنده برای تولید تجهیزات مورد نیاز، بومی سازی و تولید برخی از تجهیزات پیشرفته در داخل از جمله؛ پمپ ها، الکتروموتورها، شیرهای صنعتی، VFD و ...، ایجاد اشتغال به صورت مستقیم و غیر مستقیم برای بیش از ۱۶۰۰۰ نفر در رده های مختلف مهندسی، اجرایی و نیز تامین آب مورد نیاز برای توسعه بخش صنعت، معدن مناطق جنوب شرق و مرکز کشور با داشتن ظرفیت های بزرگ معدنی و صنعتی است.
از سوی دیگر اثرات زیست محیطی این ابرپروژه که برگرفته از مسوولیت اجتماعی صنایع معدنی است؛ تاثیر مثبت انتقال آب بر اقلیم و محیط زیست مناطق شرق و جنوب شرق است. همچنین جلوگیری از برداشت های بی رویه آب های سطحی و سفره های ریز زمینی و اشتغال زایی و تاثیر قابل ملاحظه بر مسائل اجتماعی و فرهنگی و جلوگیری از مهاجرت از دیگر ابعاد این طرح ملی است.
در اینجا ضروری می دانم از تمامی دستگاه های حاکمیتی شامل صندوق توسعه ملی، بانک ها و وزارتخانه ها در بخش راه، نیرو و نیز سازمان محیط زیست و اداره منابع طبیعی، دستگاه های نظارتی و تمامی سازندگان داخلی که طی چند سال تلاشی شبانه روزی از خود نشان دادند، صمیمانه سپاسگزاری کنم. همچنین دست مریزاد گفت به بخش خصوصی به ویژه سه شرکت گل گهر، ملی مس و چادرملو و شرکت تامین و انتقال آب خلیج فارس که جهاد گونه در این مسیر، استوار و پویا بوده اند.