به گزارش می متالز، آیا قیمتها ریزش پیدا خواهند کرد و اگر قیمتها کاهش پیدا میکنند، تا چه میزان پایین خواهند آمد؟ اینها سوالهایی است که در شرایط فعلی ایرانیان بهویژه خانوارها با آن درگیر بوده و بهدنبال پاسخ منطقی و قانعکننده هستند و دیگر وعده و وعیدها برای آنها متقاعدکننده نیست. برای پاسخ به این سوالات بهتر است از یک روش منطقی و علمی استفاده شود تا مردم بتوانند حداقل برای روزمره زندگی برنامهریزی کنند.
برای پاسخ دقیق و منطقی ابتدا باید ببینیم عوامل اصلی تورم در ایران چه چیزی است و هر کدام از آنها چه وزنی در این ارتباط دارند. سوء مدیریت دولت، سوءاستفادههای اقتصادی مانند اختلاس، سوءعملکرد بازار و تحریمهای اقتصادی و نهایتا مشکلات ساختاری در اقتصاد ایران ریشههای عمده تورم در ایران هستند که روی هم رفته در سالجاری تورم شدید ایجاد کردند. بنابراین تورم در ایران با یک عامل مواجه نیست که با رفع یک یا دو عامل، تورم کاهش یابد. حتی در صورتی که یکی از آنها کاهش یابد، دیگری آنقدر تورم ایجاد میکند که نهایت حاصل جمع تورم بیشتر از دوره قبل میشود. بنابراین بهنظر میرسد که فعلا تورم با مردم ایران همراه است و به این سادگی رفع و رجوع نمیشود. نبود تورم در ایران یک آرزو است و مردم انتظار ندارند روزگار بدون تورم را تجربه کنند. تنها چیزی که به آن امید نسبی دارند تورم تحملپذیر است. متاسفانه در سالجدید تورم به مرزهای دردآور رسیده و از آستانه تحمل عبور کرده است. علم اقتصاد و آمار نشان میدهد که تورم نیز مانند سایر متغیرها کشش محدودی دارد و وقتی به رقمهای بالاتر میرسد سرعت آن کم میشود و کاهش در قیمتها رخ میدهد و این کاهش باعث کاهش مجدد میشود. بنابراین به لحاظ طبیعی در روزهای آتی شاهد کاهش قیمت خواهیم بود. البته این سقوط قیمتها نه به علت عملکرد مثبت دولت خواهد بود، بلکه به این دلیل است که قیمتهای بالاتر پایدار نیستند و عملا خریدار جدی وجود ندارد. عموما قیمتها، فضایی، تشریفاتی و روانی هستند و بیشتر بهوسیله دلالان رقم میخورند و خرید و فروش بسیار اندک است و صرفا دلالها نقش خریداران و فروشندگان را بازی میکنند تا مردم را متقاعد کنند که چنین قیمتهایی واقعی است. ولی در بلند مدت بازار به تعادل اصلی خود بر میگردد. بخشی از این تورم شدید مربوط به تحریمها بوده است.
متاسفانه بهدلیل عملکرد بد دولت در طول دو سه سال گذشته مردم حساسیت و امید خود را به برنامه و صحبتهای دولت از دست داده و به دولت و سیاستهای دولت بیتوجه و بیاعتماد شدهاند. بنابراین برای برنامهریزی اقتصادی بیشتر به تصمیمسازی فردی روی میآورند و این امر باعث شده مردم عوامل خارجی را بیشتر مدنظر قرار دهند. همانطور که پیشبینیمیشد برنده انتخابات به احتمال بسیار زیاد بایدن است. بنابراین با توجه به ماهیت کاهشی قیمت از روزهای اوج و پیروزی بایدن در آمریکا به احتمال زیاد شاهد کاهش قیمت در کشور خواهیم بود و این مساله میتواند تا حدودی نوید بخش باشد. اما سوال این است که قیمتها تا چه اندازه کاهش مییابد. آنچه میتوان عنوان کرد این است که اگر قیمتهای قبل را با قیمت اوج جمع کنیم و سپس حاصل را تقسیم بر دو کنیم، قیمت دو ماه آینده قابل تخمین است. با این شیوه محاسبه میتوان گفت که قیمت چند ماه آینده چیزی پایینتر از قیمت اوج و بالاتر از قیمت قبلی خواهد بود. به عبارت دیگر قیمتها در ایران هر چند سال پوستاندازی میکنند و ما شاهد سطح جدید قیمتها در جامعه خواهیم بود. مثلا دیگر نمیتوان میوه کیلویی زیر 10 هزار تومان خرید. به نظر بنده سطح جدید قیمت تا سال بعد تداوم خواهد یافت و دوباره سال بعد شاهد افزایش قیمت خواهیم بود. البته در آن زمان خبری از دولت روحانی نیست و دولت جدید با نیروهای جدید و برنامهها دیگر بهدنبال شرایط نوین خواهد بود. اما واقعیت این است مشکل تورم ایران به نوعی فراتر از توان علمی و عملی دولتها است و نیاز به عزم عمومی دارد. باید یک حرکت جمعی و اعتماد عمومی بین مردم و دولت رخ دهد تا شاهد کنترل تورم باشیم. در چند سال اخیر اقداماتی درخصوص اقتصاد بدون نفت صورت گرفته است. با منطقی کردن اقتصاد شاید ایران هم اقتصاد بدون تورم را تجربه کند. بعد از گذر از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و مستقر شدن ریاستجمهوری که حدود یک ماه (تا اواخر آذر )طول می کشد پروسه انتخابات ریاست جمهوری در ایران شروع خواهد شد و تب و تاب انتخابات کمکم بالا خواهد رفت. به نظر میرسد که بازارها در ایران تا مشخص شدن آرایش سیاسی جدید در ایران به نوعی سرگردان خواهد بود و با مشخص شدن چهرههای انتخاباتی و سیاستهای اقتصادی کاندیداهای مورد تایید شورای نگهبان بازارها نیز از حالت بیتفاوتی خارج خواهند شد. در مجموع بهنظر میرسد تا عید اقتصاد ایران یک ثبات ناشی از تردید و بیتکلیفی خواهد داشت و بعد از تعطیلات عید و اوجگیری رقابت انتخابات ریاستجمهوری دچار تغییر و تحول خواهد شد.