به گزارش می متالز، محمد حسین بصیری با بیان این مطلب در ادامه افزود: این در حالیست که میتوان با بستن قراردادهای اقتصادی و هوشمندانه با افراد و شرکتهای خارجی حتی آمریکایی آنها را به استخدام ایران درآورد و در جهت بهبود شرایط اقتصادی از آنها استفاده کرد.
وی ادامه داد: از مشکلاتی که در ایران وجود دارد این است که همواره برای هیچ کدام از اتفاقات مهم و مسئلهساز در کشور تصمیمگیری انجام نشده و اجازه میدهیم که مسائل به مرور زمان حل شوند بدون اینکه برای آن پروتکل مهندسی تعریف کرده باشیم.
بصیری افزود: برای مثال بحث کرونا، آلودگی هوا، ترافیک های وحشتناک کلانشهر تهران، افزایش افسارگسیخته قیمت خودرو و مواردی از این دست، طی این سالها اقدامی برای بررسی و از بین بردن مشکلات آن انجام نشده و مسئولان تنها به گذشت زمان اکتفا کردند، این در حالی است که اگر روی مسائل یاد شده بررسی به شکل مهندسی شده انجام شود، میتواند روی شرایط اقتصادی کشور نیز اثرگذار باشد
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: البته در مورد موضوعاتی همچون کرونا میتوان گفت که وضعیت اقتصادی ایران به گونهای نیست که بتواند از کشورهای پیشرفته الگوبرداری کرده و برای مثال با تعطیلی کشور و تامین مایحتاج مردم این قضیه را مدیریت کند؛ در واقع همواره دولت در این شرایط مدیریتی نداشته و سردرگمی دولت در تصمیمگیری کاملا مشهود است؛ همین موضوع سبب شده تا به دلیل نداشتن یک مدیریت منظم شاهد آشفته بازاری در کشور باشیم و تصمیم گیری ها به صورت جزیرهای انجام شود.
به گفته بصیری، دو مسئله بسیار اساسی در ایران وجود دارد که یکی از آنها در رابطه با انتخاب مدیران ارشد کشوری است. برای مثال میبینیم که در کشورهای اروپایی زمانیکه دو حزب برای انتخابات ریاستجمهوری با یکدیگر رقابت می پردازند در نهایت تیمی که بازنده می شود در کنار رئیس جمهور انتخاب شده قرار گرفته و آنها به کمک یکدیگر اقتصاد و صنعت مملکت خود را اداره میکنند اما در ایران شرایط کاملا متفاوت است و جناح بازنده چهار سال تلاش می کند تا به هر نحو شده جناح پیروز را تضعیف کند. به گونهای که نه منافع ملی کشور و مصلحت مردم و نظام در عملکرد آنها دیده نمیشود و شاید تنها در حد شعار دادن پرداخته شود. این امر باعث شده تا خدشه بسیاری به منافع ملی و حیثیتی کشور وارد شود.
بصیری افزود: موضوع مهم دیگری که وجود دارد این است که در مدیریت جهانی نیز ضعیف عمل کرده ایم و خیلی کم به دنبال ایجاد ارتباط با جهان پیرامون خود بوده ایم که این هم به انتخاب مدیران کشوری باز میگردد، چرا که همواره مدیران ما سیاسی بوده اند تا اقتصادی و بیشتر سخنرانان بوده اند تا مدیر و مدبر.
وی ادامه داد: ایران میتواند با الگوبرداری از سیاست کشور های پیشرفته و یا حتی در حال توسعه روابط خود را در جهان گسترش دهد. برای مثال می توان از تجربیات موفق کشوری مانند چین استفاده کرد زیرا آنها نیز با تغییر سیاست خود توانستند به جهان اعلام کنند که با هیچکشوری خصومتی نداشته و خواستار ارتباط دوستانه با بسیاری از کشورها شدند.کما اینکه میبینیم در این زمینه نیز موفق عمل کردند؛ در واقع ایران نیز می توانند با اتخاذ این استراتژی با انعقاد قراردادهای اقتصادی هوشمندانه با افراد و شرکتهای خارجی حتی آمریکایی آنها را به استخدام خود در آورد و یا بافراخوان در مزایده و مناقصه های بین المللی، شرکتهای برتر و با تکنولوژی پیشرفته ترو قیمت ارزانتر را انتخاب کند.
به عقیده بصیری، این سیاست که ما باید در ساخت تمامی محصولات خود ازساخت یک سوزن تا ..... خودکفا باشیم و تماما باید در داخل کشور ساخته شود سیاستی اشتباه است، البته صنایع استراتژیک میتوانند خودکفا باشند، شما این الگو را در هیچ جای دنیا نمی بینید. حتی هواپیمای بوینگ که منصوب به آمریکاست بخش های مختلف آن در کشورهای دیگر من جمله ژاپن ساخته می شود.
وی افزود: ما باید دیدگاه خود را نسبت به دنیا و خودمان تغییر دهیم و نگاهی نو داشته باشیم. اینجا شاید بهتر باشد که یادی کنیم از این شعر حضرت حافظ که از یکی از آیات قران کریم الهام گرفته میفرماید: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است* با دوستان مروت با دشمنان مدارا* اما متاسفانه در ایران می بینیم به این موضوع توجهی نشده است. پس اگر نگرش و سیاست ما تغییر نکند با تغییر در ریاست جمهوری کشورهای دیگر همچون آمریکا نه تنها اقتصاد ما تغییری نخواهد داشت، حتی ممکن است متاسفانه اقتصاد به سمت انفجار برود.