به گزارش می متالز، در سال ۲۰۱۹ در کل دنیا حدود یک میلیارد و ۸۶۹ میلیون تُن فولاد تولید شده و کشور چین با سهمی در حد ۵۳.۳ و با بیش از ۹۹۰ میلیون تُن فولاد، بزرگترین کشور تولید کننده جهان بوده و ایران با سهمی در حد ۱.۴ درصد از کل فولاد تولیدی دنیا، در رده دهم قرار دارد.
میزان تولید فولاد ایران در سال ۱۳۹۸ در حد ۲۷ میلیون تُن بوده و هدفگذاری شده که تولید فولاد ایران در سال ۱۴۰۴ شمسی به ۵۵ میلیون تُن برسد که دو برابر تولید کنونی است. این مقدار تولید فولاد، با ضریب تبدیل ۳ نیاز به ۱۶۵ میلیون تُن سنگ آهن دارد و فعلاً میزان استخراج سنگ آهن ایران حدود ۹۰ میلیون تُن است. در گفت و گوی «بازار» با دکتر کوروش شعبانی ـ رئیس کمیته هماتیت خانه معدن ایران ـ چالش های تحقق ۵۵ میلیون تُن فولاد هدفگذاری شده بررسی شده است.
وقتی یک برنامه ۲۰ ساله تهیه می شود هر ۵ سال یا هر ۱۰ سال، احتیاج به بازنگری دارد یعنی با توجه به شرایط بازار، شرایط جهانی، شرایط سیاسی و توان ما برای عرضه از نظر جایگاه ما در بازارهای جهانی، ما باید این برنامه را بازنگری کنیم.
بر اساس برنامه ای که تهیه شده بود، قرار بود طی ۲۰ سال که سال خاتمه این برنامه هم سال ۱۴۰۴ است، ما به تولید ۵۵ میلیون تُن فولاد برسیم. به نظرم آن موقع یعنی زمان تعیین هدفگذاری، شرایط اقتصادی و سیاسی کشور عادی تر از روزهای کنونی بود یعنی ما تحریم ها را به شکل فعلی و با این شدت نداشتیم و بازارهای جهانی بیش تر برای ما باز بود. در آن شرایط، این برنامه برای تولید ۵۵ میلیون تُن فولاد تهیه شد. البته یک بخش از این تولید، مصرف داخلی خواهد بود و شاید حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون تن مصرف داخلی باشد و الباقی آن صادر شود. هر چند که ما در سال های اخیر، به صادرات بالایی نرسیدیم و مصرف داخلی هم نوسان دارد و تغییر می کند.
درباره این که این هدفگذاری، کارشناسی بوده یا نبوده، می توانم بگویم از نظر شخص من، وقتی یک برنامه ۲۰ ساله تهیه می شود هر ۵ سال یا هر ۱۰ سال، احتیاج به بازنگری دارد یعنی با توجه به شرایط بازار، شرایط جهانی، شرایط سیاسی و توان ما برای عرضه از نظر جایگاه ما در بازارهای جهانی، ما باید این برنامه را بازنگری کنیم.
من هم معتقدم که این عدد، عدد قابل دسترسی نیست و اصلاً به این هدف نمی رسیم. در دولت آقای احمدی نژاد، تاسیس برخی طرح های فولادی تصویب شد تا میزان تولید فولاد کشور افزایش پیدا کند. با این حال، این طرح های فولادی، جانمایی های مناسبی نداشت یعنی فقط با سرعت، مجوزهایی صادر شد و اجرای طرح های فولادی، در مناطقی بعضاً با فاصله از معادن سنگ آهن، با فاصله از آب و با فاصله از محل مصرف و عرضه، شروع شد. برخی از این طرح های فولادی، به مشکلاتی برخورد کردند و سال ها مسکوت ماندند.
برای این طرح های فولادی، باید جانمایی درستی انجام می شد. اساساً من در خصوص این که ما باید به ۵۵ میلیون تُن تولید فولاد تا سال ۱۴۰۴ برسیم، هنوز مساله دارم و فکر می کنم این عدد، یک عدد غیر واقعی و غیر اجرایی است. سوال این است که آیا یک برنامه، با گذشت زمان و تغییر شرایط اقتصادی و سیاسی و بازار، نیاز به بازنگری ندارد؟ چرا که به نظر من، این عدد ۵۵ میلیون، عدد اغراق شده و اشتباه است.
ما برای پرواز، دو بال لازم داریم. یک بال این است که هدفگذاری کرده و بعد هم ده ها طرح فولادی را اجرا می کنیم ولی یک بال هم مربوط به اکتشاف و مواد معدنی است. الان این بال اکتشاف و خوراک و ماده معدنی، کوچک مانده و در نتیجه نمی توانیم پرواز کنیم
بازنگری باید با در نظر گرفتن شرایط فعلی اقتصادی و جهانی باشد. یک نکته مهم این است که چه کسی پیش بینی می کرد ویروس کرونا، یک بحران جهانی ایجاد کند و همه بازارهای جهان را تعطیل کند، نیاز به مواد اولیه و فلزات را جا به جا کند، شرایط و رشد اقتصادی کشورها را تغییر بدهد و باعث رکود شود. جایگاه چنین مساله ای که ساخت و سازها و مصارف را دچار رکود کرده است، در آن طرح جامع فولاد کجا است؟ اگر این قضیه را اِعمال کنیم آیا هنوز هم باید برای همان ۵۵ میلیون تُن برنامه ریزی کنیم.
بحث بعدی این است که آیا سرعت مطالعات اکتشاف و تامین ماده اولیه، به اندازه ای هست که آن تولید ۵۵ میلیون تُن را برای سال های زیادی ادامه بدهیم و اصلاً در حوزه اکتشاف چه کار کرده ایم. چه طرحی وجود دارد که معادل رشد صنایع فولادی برای رسیدن به تولید ۵۵ میلیون تُن فولاد، ماده معدنی اکتشاف شده باشد و سنگ آهن و ماده اولیه تامین شود و در واقع ذخایر سنگ آهن، اثبات شده باشد.
ما این کار را انجام نداده ایم و نمی شود با این وضع، آن هدفگذاری را محقق کنیم. ما برای پرواز، دو بال لازم داریم. یک بال این است که هدفگذاری کرده و بعد هم ده ها طرح فولادی را اجرا می کنیم ولی یک بال هم مربوط به اکتشاف و مواد معدنی است. الان این بال اکتشاف و خوراک و ماده معدنی، کوچک مانده و در نتیجه نمی توانیم پرواز کنیم.
مقامات دولتی، می خواهند این طرح را به نتیجه برسانند یعنی یک برنامه توسعه ای جلوی راه وجود دارد و بنا دارند در چهار سال آینده به آن هدف برسند. این برنامه در دولت مصوب شده و برنامه دولت است. به نظرم، بدون این که فکر کنند این هدفگذاری احتیاج به تغییر دارد، می خواهند به آن برسند. البته اگر تحقق این هدف، همراه با کار کارشناسی و بازنگری باشد، کار خوبی است یعنی اگر جدیّت وجود داشته باشد که یک طرح توسعه ای و یک استراتژی تحقق پیدا کند، خوب است ولی اصل کار مساله دارد.
اصل کار یعنی آن هدفگذاری باید بررسی شود. ما برای ۵۵ میلیون تُن فولاد نیاز به ۱۶۵ میلیون تُن سنگ آهن داریم. در حال حاضر ذخایر اثبات شده سنگ آهن مَگنِتیتی (مهمترین نوع سنگ آهن) کشور ما، پاسخگوی بیش از ۱۵ سال نیاز کارخانجات فولاد ایران برای تولید ۵۵ میلیون تُن نیست. بنابراین، ما باید ذخایر سنگ آهن را گسترش بدهیم.
بر این اساس، ما باید بتوانیم از سنگ آهن هماتیتی برای تولید فولاد استفاده کنیم و از هماتیت ها به عنوان ماده معدنی و خوراک کارخانجات بهره برداری کنیم. همه این جنبه ها، باید با هم در نظر گرفته شود و اگر در آینده برای تامین خوراک از معادن کشورمان برنامه ریزی دقیق نداشته باشیم، صرفاً تاکید مدیران بر ایجاد صنایع معدنی و صنایع فولادی، ما را به وارد کننده ماده معدنی تبدیل می کند.
از طرفی هم، ما در یک زنجیره تولید، باید رسیدن به حداکثر ارزش را نقطه هدف بگذاریم. بر این اساس چه دلیل دارد ما حتماً ۵۵ میلیون تُن فولاد تولید کنیم. در سال ۱۳۹۸ تولید فولاد در حد ۲۷ میلیون تُن بوده ولی اگر فکر کنیم شاید به این نتیجه برسیم که تولید ۴۰ میلیون تُن کفایت می کند یعنی هدف ۵۵ میلیون تُن را اصلاح کنیم و ۴۰ میلیون تُن هدفگذاری شود.
به طور همزمان، در این مدت اکتشافات معدنی را تکمیل کنیم و ذخایر اثبات شده سنگ آهن را افزایش بدهیم و شاید این کار، بهتر باشد. ضمن این که ما برای تولید آن ۵۵ میلیون تُن، باید انرژی و سوخت مصرف کنیم. به خاطر این که ما فکر می کنیم انرژی ارزان در اختیار است و مزیت ایران است، می گوییم به آن هدف ۵۵ میلیون تُن برسیم.
شاید جدیتی که مدیران دولتی برای تحقق هدف ۵۵ میلیون تُن فولاد دارند به خاطر مزیت انرژی ایران است. البته این انرژی، متعلق به همه مردم ایران است از الان تا هزاران سال آینده و باید به صورت بهینه از آن استفاده شود. بالاخره باید همه این جنبه ها با همدگیر مورد توجه قرار بگیرد. به نظر من، آن برنامه به اصلاح اساسی احتیاج دارد و عدد هدف کمتر از ۵۵ میلیون تُن خواهد شد.
چه دلیل دارد ما حتماً ۵۵ میلیون تُن فولاد تولید کنیم. در سال ۱۳۹۸ تولید فولاد در حد ۲۷ میلیون تُن بوده ولی اگر فکر کنیم شاید به این نتیجه برسیم که تولید ۴۰ میلیون تُن کفایت می کند یعنی هدف ۵۵ میلیون تُن را اصلاح کنیم و ۴۰ میلیون تُن هدفگذاری شود.
بله فکر می کنند تحقق پیدا می کند ولی فکر کردن تا عمل کردن متفاوت است. البته ممکن است برای تحقق این هدف، به ذخایر سنگ آهن با عیار پایین تر فکر کرده باشند که با هزینه بیش تر، آن را به کنسانتره سنگ آهن تبدیل کنند یا این که ممکن است بعد از اکتشافاتی که ایمیدرو تا الان انجام داده، اعلام می کنند که ما پتانسیل خوبی در حوزه سنگ آهن پیدا کرده ایم و اکتشاف کرده ایم.
در حالی که اگر امروز، اکتشافی انجام شود و ما به ذخایر قطعی قابل استخراج برسیم سالیان سال طول می کشد و استخراج از این معادن برای تامین خوراک کارخانجات فولادی، طولانی تر از سال ۱۴۰۴ خواهد بود. شایسته است وقتی در این زمینه یک حرف کیفی زده می شود، کمّی شود یعنی میزان ذخایر اثبات شده و قطعی سنگ آهن را اعلام کنند. اگر میزان این ذخایر را هم اعلام کنند خیلی خوب است.
بله. من هم، نظرم همین است. البته ذخایر ما بیش تر از ۲.۸ میلیارد تُن است یعنی این رقم مربوط به ذخایر سنگ آهن مَگنتیتی است و صنایع فولادی ما، بر مبنای این نوع سنگ آهن کارخانه های خودشان را ایجاد کرده و توسعه می دهند. ما ذخایر سنگ آهن هماتیتی هم داریم ولی کمتر، رقم آن در آمار مقامات دولتی به عنوان ذخایر سنگ آهن می آید. در حالی که قطعاً می شود میزان ذخایر سنگ آهن هماتیتی را ۱.۵ میلیارد تُن اعلام کرد.
شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران (وابسته به ایمیدرو)، کاری مطالعاتی روی هماتیت ها انجام داد و ما هم بررسی هایی انجام دادیم. در مجموع می شود نتیجه گرفت که ما ذخایری از هماتیت داریم که چندان جزو آمار سنگ آهن حساب نمی شود چون سنگ آهن هماتیت، فرآیند سخت تری برای تبدیل آن به فولاد دارد.
در حال حاضر، کشور ما به ارز هم نیاز دارد. به همین دلایلی که مطرح شد سنگ آهن هماتیت، مصرف داخلی ندارد و باید صادر شود. فولادی ها، به هر دلیل درست یا غلط، مصرف کننده هماتیت نیستند.
سنگ آهن هماتیتی هم، همین طور است و خیلی با سنگ آهن مَگنتیتی فرق نمی کند. ذخایر هماتیتی ما معمولاً عیارهایی از حدود ۳۵ درصد تا ۴۵ درصد دارند. برای این که ما با ریکاوری (بازیابی) به عیار ۶۷ درصد برسیم، ضریب تبدیل آن ۳ تا ۳.۵ است و یک کم بیش از سنگ آهن مَگنتیت است.
نوع استحصال و نوع پُر عیار سازی سنگ آهن هماتیتی، یک مقدار متفاوت است و این که فرآیند ذوب در سنگ آهن مگنتیتی، حرارت زا هست و خوش ذوب تر از هماتیت است. البته استفاده از این کلمات چندان جالب نیست. بهتر است بگوییم استفاده از سنگ آهن مگنتیت در صنعت فولاد امروزی ما، ساده تر و کم هزینه تر از استفاده از سنگ آهن هماتیت است.
ممکن است ۱۰ یا ۱۵ درصد هزینه آن بالاتر باشد ولی دقیقاً باید بررسی شود که چقدر هزینه آن بالاتر است.
تکنولوژی آن این طور است که باید از روش کوره قوس الکتریکی برای تولید فولاد استفاده شود و دو یا سه تا از صنایع فولادی ما، الان این تکنولوژی را دارند. البته برای گندُله سازی، می تواند درصد مشخصی و مثلاً تا ۳۰ درصد از حجم گندله از هماتیت استفاده شود، هیچ تغییری اتفاق نیفتد و هیچ مزاحمتی هم در کوره های ذوب فولادی ایجاد نکند.
اراده لازم باید وجود داشته باشد و تغییرات و به روز رسانی ها انجام شود تا حجم بیش تری از هماتیت استفاده شود. بالاخره یک مقدار جدی تر باید به این موضوع توجه شود. در مورد صادرات سنگ آهن نیز باید بگویم که در حال حاضر، کشور ما به ارز هم نیاز دارد. به همین دلایلی که مطرح شد سنگ آهن هماتیت، مصرف داخلی ندارد و باید صادر شود. فولادی ها، به هر دلیل درست یا غلط، مصرف کننده هماتیت نیستند.
کارخانه های فولادی، می توانند یک یا دو سال برنامه ریزی کنند تا بتوانند سنگ آهن هماتیتی را مصرف کنند و ما امیدواریم این کار را انجام بدهند، اما در حال حاضر، راهی به غیر از صادرات سنگ آهن هماتیت وجود ندارد. در این لحظه، یک اِشکال وجود دارد و آن هم این است که جلوی صادرات سنگ آهن گرفته شده.
بله ولی الان صادرات، ممنوع است. آن ۲۵ درصد مربوط به سال ۱۳۹۸ بود و الان اصلاً صادرات انجام نمی شود یعنی اجازه صادرات نمی دهند.
کارخانه های فولادی، می توانند یک یا دو سال برنامه ریزی کنند تا بتوانند سنگ آهن هماتیتی را مصرف کنند و ما امیدواریم این کار را انجام بدهند، اما در حال حاضر، راهی به غیر از صادرات سنگ آهن هماتیت وجود ندارد. در این لحظه، یک اِشکال وجود دارد و آن هم این است که جلوی صادرات سنگ آهن گرفته شده.
الان هماتیت مصرف داخلی ندارد و اجازه صادرات آن هم داده نمی شود. هزاران تُن یا ده ها هزار تُن سنگ آهن هماتیتی استخراج شده ولی روی زمین و بدون استفاده مانده است. هیچکس هم از مالکان این معادن، این سنگ آهن هماتیتی را نمی خرد. این نوع سنگ آهن با عیارهای مختلفی از جمله ۴۰، ۴۲، ۵۰ و ۵۲ استخراج شده ولی بدون مشتری است و باید برای آن راهکاری پیدا شود.