انجمن جهانی آهن و فولاد نیمه ماه گذشته اعلام کرد ایران در سال 2016 میلادی چهاردهمین تولیدکننده بزرگ فولاد جهان بود و بالاتر از کشورهای صنعتی از جمله فرانسه، اسپانیا و کانادا در تولید فولاد قرار گرفت.
مطابق گزارش این انجمن تولید فولاد کشورمان در سال 2015 میلادی بالغ بر 16 میلیون و 100 هزار تن بود که در سال 2016 میلادی با رشد 10.8 درصدی به 17 میلیون و 900 هزار تن افزایش یافت. برنامه افزایش تولید فولاد کشور سالهاست یکی از اولویتهای وزارتخانهها و سازمانهای ذیربط است و بی شک طی سالهای آینده بر میزان تولید این ماده و سایر مواد معدنی افزوده میشود.
یکی از مسائلی که همواره در رابطه با مواد معدنی مطرح بوده بحث حملونقل است. در حال حاضر محدودیتهایی در خصوص حمل مواد معدنی استخراج شده به خصوص فولاد در کشور وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها پرداخته میشود.
ظرفیت حمل بار در برخی نقاط شبکه با محدودیتهایی مواجه است. در راستای رفع این محدودیتها باید اقداماتی از جمله انجام پروژههای ارتقای ظرفیت شبکه زیربنایی شامل دو خطه کردن، باز کردن ایستگاهها ایجاد ایستگاههای جدید، علائمی کردن ایستگاهها، توسعه خطوط ایستگاه، احداث واریانتها، افزایش بار محوری پلها، تعویض سوزنها، بهسازی، نوسازی و بازسازی خطوط، تراکبندی، برقی کردن و احداث گذرگاهها بر اساس پروژههای مشخص، توجه به لزوم عبور قطارهای مسافری و تقاضای روزافزون آن و عبور باز ترانزیتی در دستور کار قرار گیرد.
برآوردهای صورت گرفته توسط کارشناسان حاکی از آن است که برای ارتقای ظرفیت فعلی شیکه ریلی متناسب با برنامه افزایش تولید فولاد در کشور حدود 15 هزار میلیارد تومان منابع مالی نیاز است.
از سوی دیگر باید مسئله مهم یعنی اختلاف بین ریل و جاده در ارائه عوارض دسترسی به شکبه زیربنایی را مورد توجه قرار داد.
تقریبا طی 4 سال اخیر حق دسترسی به شبکه ریلی کشور از 54 درصد به 28 درصد کاهش یافته است، اما این اقدام ارزنده با توجه به عوارض فقط 3 درصدی دسترسی به جاده (اختلاف 25 درصدی در شرایط کنونی با حق دسترسی به ریل) که در واقع میتوان از آن به عنوان یارانه 25 درصدی پنهان دولت به این بخش نام برد باعث شده تا جاده همچنان برای حملونقل بار جذابتر باشد.
نرخ پایین قیمت گازوئیل نیز یکی از موانع استفاده از ریل برای حمل بار است. گازوئیل حدود 10 سنتی در ایران یکی از ارازنترین قیمتها در میان کشورهای منطقه و جهان است. این نرخ پایین که بر خلاف سیاستهای توسعه پایدار کشور یعنی عدم ارائه یارانه به مصرف انرژی است، در بخش ریلی باعث عدم امکان استفاده از مزیت کاهش انرزژی به ازای واحد حمل برابر با حملونقل جادهای شده است. در این بخش نیز دولت یارانه پنهانی را به استفاده کنندگان از جاده در حمل بار میدهد.
در بخش ریلی حدود 9 درصد درآمد کل حمل بار ریلی بابت ارزش افزوده به حساب سازمان امور مالیاتی واریز می شود، در عین حال که با ساز و کار عملیاتی موجود در بخش جادهای این میزان کمتر از یک درصد کل درآمد حمل بار جاده است. در این حوزه دولت حدود 8 درصد یارانه پنهان به بخش جاده در مقایسه با حملونقل ریلی میدهد.
همچنین به دلیل فرسوده بودن تجهیزات، ظرفیت تخلیه واگنهای معدنی در بندرعباس پایین است. هماکنون این ظرفیت روزانه کمتر از 300 دستگاه واگن است و با توجه به برنامههای توسعه ای تولید مواد معدنی باید این ظرفیت دو برابر شود.
سرعت متوسط واگنهای باری با در نظرگیری زمان حرکت از مبدا حمل بار تا مقصد حمل بار (با توجه به علتهای مختلف توقف در حین مسیر مانند خرابی در حین سیر واگنهای باری و...) پایین است. این سرعت در نظام اپراتوری قطار کامل باری میتواند به حدود 2 برابر افزایش یابد.
این مسئله دلایل متعددی دارد که می توان به اختلاف مالی بین معادن و فولادها، تعطیلی طولانی مدت، خرابی و تعمیرات اتفاقی و ظرفیت پایین تجهیزات بارگیری و تخلیه، کمبود خطوط مانوری در محوطه معادن و... اشاره کرد.
بعضی از معادن و مراکز کشور مانند جلالآباد، سادات سیریز، احیا سپاهان، رباط پشت بادام، امیر سنگان، چاه گز، محوطه 200 هکتاری بندر رجایی و... از نبود تجهیزات یا فرسودگی تجهیزات مکانیزه بارگیری و تخلیه رنج می برند این مسئله باعث کاهش ظرفیت ها شده است.
همچنین بعضی از تولیدکنندگان فولاد مانند فولاد بردسیر، فولاد شادگان، نطنز، البرز ایرانیان، تربت حیدریه، ذوبآهن ازنا، فولاد پاسارگاد و...) به شبکه ریلی متصل نیستند که این مورد در تضاد با برنامه های افزایش تولید فولاد در کشور است.
با توجه به پاره ای مشکلات که در سطور بالا به آنها اشاره شد، پیشنهادات زیر جهت ارتقای ظرفیت شبکه ریلی کشور همگام با برنامه افزایش تولید فولاد ارائه می شود؛
در این زمینه می توان از طریق "اخذ عوارض از واردات فولاد جهت توسعه ظرفیت شبکه ریلی مرتبط با حمل مواد اولیه معدنی و محصولات فولادی"، "اخذ عوارض مشخص از حمل جادهای مواد معدنی مشخص برای تولید فولاد در کالاها و مسیرهای مشخص (همزمان با تعهد حمل و نقل ریلی به رعایت قیمتهای توافق شده در دوره زمانی مشخص)"، "اختصاص یک درصد درآمد فروش نفت و گاز سهم دولت به طرحهای توسعه شبکه زیربنایی ریلی"، مشارکت شرکتهای معدنی و فولادی در توسعه ظرفیتهای مورد نیاز حمل مواد معدنی در شبکه ریلی با توجه با استفاده از سازوکارهای تشویق سرمایهگذاری در این بخش به صورت PPP" و "آزادسازی قیمت گازوئیل به سطح 90 درصد فوب خلیج فارس و اختصاص بخشی از مابهالتفاوت ایجاد شده به توسعه ریلی" منابع مالی مورد نیاز را تامین کرد.
برای برخی مسیرهای مشخص مبدا-مقصدی حمل مواد معدنی و محصولات فولادی و بعضی ایستگاههای مشخص ریلی بر پایه دستورالعمل مربوطه میتواند شروع و اجرایی شود. بی تردید افزایش بهرهوری واگن و لکوموتیو و مسیر یکی از محاسن ملموس آن خواهد بود.