به گزارش می متالز، از دیگر تحلیلهایی هم که در شبکههای اجتماعی در حال مطرحشدن است، ورود جو بایدن به کاخ سفید و تاثیر آن بر اقتصاد کشورها است. اما فعلا این تحلیلها خیلی در توییترفارسی فراگیر نشده است و اکثر کاربران درباره نحوه مدیریت و همچنین غیبت مسوولان و مقاماتی که در اوایل سالجاری مردم را به سرمایهگذاری در بورس دعوت میکردند، صحبت میکنند. در کنار این موضوعات، تقریبا هر روز یکی از مسوولان درباره وضعیت بورس اظهارنظر میکند و این صحبت تبدیل به سوژه کاربران شبکههای اجتماعی میشود.
روز گذشته صحبتهای محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس مبنی بر اینکه منفی ماندن بورس برای کل کشور هزینه دارد و اینکه لازم باشد تغییرات مدیریتی در بازار سرمایه را پیگیری میکنیم، از جمله موضوعاتی بود که موردتوجه افراد حاضر در شبکهاجتماعی توییتر قرار گرفته بود. برخی از کاربران با بازنشر صحبتهای پورابراهیمی در ماههای گذشته سعی میکردند توجه دیگران را به این موضوع جلب کنند که این نماینده مجلس از همان ابتدا که بحث دعوت به بورس در فضای سیاسی و اقتصادی کشور مطرح شد، کنار مردم و سهامداران بوده و حالا هم که اوضاع بورس خوب نیست، پشت مردم را خالی نکرده است. این دسته از افراد با بازنشر این بخش از صحبتهای پورابراهیمی در شهریور سالجاری مبنی بر اینکه «فرصت طلایی برای اقتصاد ایران خلق شده و آن حضور مردم در بازار سرمایه است و فرصت بسیار مغتنمی برای کشور است.» درباره این موضوع مینوشتند که پورابراهیمی آن زمان از بورس حمایت کرد و حالا هم پیگیر مشکلات مردم در این حوزه است. اما صحبتهای این نماینده مجلس منتقدانی هم داشت. یکی از افرادی که به صحبتهای رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس واکنش نشان داد پیمان مولوی، اقتصاددان بود. او در صفحه خود نوشت: «ایشان چندین سال رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس بوده است و تازه یادشان افتاده است که منفیماندن بورس برای کشور هزینه دارد! عجب! بهخاطر دارم ایشان در روزهای حساس بورس مصاحبهای در باب عدم واقعیبودن بورس داشتند! آن زمان بورس مهم نبود؟» برخی دیگر از افراد هم درباره این موضوع مینوشتند که چرا در ایران همیشه همهچیز به این شکل در میآید که برای مردم مشکل ایجاد شود؛ از ثبتنام ماشین، سهام عدالت، خرید ارز تا سرمایهگذاری در بورس که این مورد آخر با دعوت مسوولان بوده است؟ آنها از این موضوع گلایه دارند که چرا از همان ابتدای کار و قبل از تشویق مردم به سرمایهگذاری در بورس فکر تمام زوایا و جنبههای این کار نشد تا مردم به مشکل برنخورند. این دسته از افراد که عمدتا کاربران تازهوارد به شبکهاجتماعی توییتر هستند، درباره این موضوع مینوشتند که روزی سهامداران با مشکل سجام روبهرو بودند، روز دیگر بحث اختلال هسته معاملاتی پیشآمد، روز دیگر هنگکردن سیستم و هزاران مورد دیگر که نشان از آن داشت که هیچ فکری برای زیرساختها نشده است.
طبق آنچه فعالان بازار سرمایه و بورس در صفحههای خود مینوشتند، حقیقیها روز گذشته خالص خرید ۶۳۴ میلیارد تومانی را ثبت کردند. برخی از افراد فعال در حوزه بورس هم نوشتند که اگر این جریان بتواند شاخصکل را از یکمیلیون و ۳۰۰ فراتر ببرد، دورهای جدید از صعود در اصلاح ریزش از ۲۰ مرداد تا ۲۰ آبانماه داریم. اما با وجود این مساله یعنی آشتی حقیقیها با بورس و همچنین با وجود سبز بودن بازار، روز گذشته حدود ۱۰۰ نماد در بورس و فرابورس صففروش شدند. به گفته یکی از فعالان بازار سرمایه این صفهای فروش اکثرا برای همان نمادهایی هستند که دو یا سه ماه است در صف فروش قفل شدهاند. اما در میانه این موضوع، یکی از افراد فعال حوزه بورس هم در توییتر خود با کنایه برای حقوقیها نوشت: «خدا را شکر که امروز بازار کمی مثبت بود تا حقوقیهای بینوای وساپا، وسپهر، وپارس، ومعادن، ونوین و البته فولاد بتوانند از سهمهایشان حمایت کنند و هرکدام چند ۱۰میلیون برگه سهم بفروشند!»
شاخصکل بورس با رشد ۲۶ هزار واحدی در پایان معاملات روز گذشته به عدد یک میلیون و ۲۴۷ هزار واحد رسید. اما این موضوع هم باعث خوشحالی برخی از افراد شد و هم باعث شد که بحث و جدلهایی هرچند کوچک در فضای توییتر فارسی ایجاد شود. برخی از افراد درباره این موضوع مینوشتند که بازار در دو هفته اخیر طوری ریخته است که خیلی از سهمها اگر ۴۰-۵۰ درصد هم رشد کنند، تازه به قیمت دو هفته قبل برمیگردند. آنها درباره این موضوع مینوشتند که به این افزایش شاخص دلخوش نباشید و خطابشان به افرادی بود که روز گذشته بعد از مثبت شدن بازار، در صف فروش رفته بودند. در مقابل اما برخی از افراد درباره این موضوع صحبت میکردند که بورس احتمالا با یک شیب ملایم تا آخر سال به همین شکل میماند و ضرر افراد را جبران میکند و به سهامداران توصیه میکردند که جوگیر نشوند و فعلا تا پایان سال خرید و فروش نکنند که بتوانند به سود ماههای قبل خود بازگردند. اما به غیر از این صحبتها، افرادی هم اعتراضات چند روزه سهامداران درباره وضعیت بورس را عامل این سبزرنگی معرفی میکردند. صحبتهایی که از سمت این افراد مطرح میشد به این معنا بود که دستهای پشتپرده به قول آنها در حال بازی با بورس است و وقتی دیدهاند که صدای سهامداران درآمده است و ممکن است که اعتراضها گستردهتر شود، اجازه دادهاند تا بازار مسیر سبز رنگ پیدا کند. اما کم و بیش بودند افرادی هم که درباره این موضوع مینوشتند که به بازاری که یک روز یکپارچه سبز و روز دیگر یکپارچه قرمز است، اعتمادی ندارند. ولی خیلیها در پاسخ به این افراد میگفتند که این نوسانات ذات بازار سرمایه است و نباید با نوشتن چنین مطالبی سهامداران خرد را بیاعتماد کرد. این یکی از آن موضوعاتی بود که باعث بحث و جدلهایی در فضای توییتر شده بود. چراکه برخیها هم میگفتند که به واسطه رفتار مسوولان و تناقضگوییها در طول ماههای گذشته، ترس در دل مردم و سهامداران خرد رخنه کرده است. حالا هم نمیتوان انتظار داشت که به این راحتی ترس از دل آنها برود و چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، سهامداران خرد به فکر خروج از بازار سرمایه هستند و دیگر به این راحتیها به بورس و خرید و فروش سهام اعتماد نخواهند کرد.