به گزارش می متالز، در ادامه این یادداشت آمده است:
در بخش ابتدایی زنجیره یعنی تامین مواد اولیه از معدن نوسانات نرخ ارز اثرات اندکی دارد؛ زیرا معادن خود تولید کننده مواد اولیه هستند و نرخ ارز بر تولید آنها اثری ندارد. اما از طرفی در تامین هزینههای تجهیزات و ابزار تولید که از خارج کشور وارد میشوند وابسته به نرخ ارز هستند.
فعالیت معدنکاری و استخراجی دارای 3 راس است که شامل حفاری آتشباری، بارگیری و حمل مواد معدنی میشود(قبل از اینکه به کارخانه فرآوری برود از این 3 مرحله عبور میکند). تمام دستگاههای مورد نیاز در این بخشها همچون دستگاههای حفاری (پنوماتیک یا هیدرولیک)، دستگاههای بارگیری همچون بیل مکانیکی و شاول، دستگاههای حمل (دامپتراک و کامیونهای سنگین) و بولدزر و لودر ساخت خارج از ایران بوده و مجبور به واردات آنها هستیم؛ تنها تجهیزات آتشباری است که ساخت داخل بوده و نیازی به واردات آن وجود ندارد.
در واقع بیش از 80درصد تجهیزات وارداتی است و تاثیر بسیاری نرخ ارز روی هزینه های تولید و معدنکاری دارد. از طرف دیگر هزینه مواد ناریه نیز طبیعی نیست. زیرا در بسیاری از کشورها نسبت هزینه مواد ناریه به استخراج نزدیک به یک درصد است و حتی در ایالات متحده این عدد زیر یک درصد نیز می رسد، اما در ایران این هزینه تا 35درصد هزینه های عملیاتی استخراجی را شامل می شود.
در مجموع تمام این اعداد هزینه های بالایی را برای بخش معدن و استخراج به دنبال دارند و تنها مزیت در بخش معدن عدم نیاز به تامین مواد اولیه و نیروی انسانی ارزانتر و تامین انرژی هم است. بنابراین میتوان گفت که نوسانات نرخ ارز در بخش هزینه های معدنکاری بسیار اثرگذار بوده و جدای از تورم که سایر صنایع نیز با آن روبرو هستند، 80 درصد هزینههای استخراجی ما وابسته به ارز است که طیبعتا اثر سنگینی روی بخش معدن دارد.
از طرفی نگاهها نیز بر بخش معدن حمایتی نیست زیرا هم افزایش حقوق دولتی را داریم و هم اینکه برای صادرات محصولات معدنی عوارض سنگین گذاشته میشود و در مجموع این هزینه سبب شده تا از بخش بخش معدن در شرایط تحریم و مزیتهایی که دارد، نتوانیم استفاده بهینه داشته باشیم و با سیاستهای غلط سرمایهگذاری در بخش معدن را به منهای 100درصد در سنوات مختلف برسانیم.