به گزارش می متالز، فریدون برکشلی، درباره استراتژی صدور گاز و بخصوص صادرات به اروپا اظهار داشت: بر اساس آخرین برآوردهای مربوط به نیمه دوم ۲۰۱۹، میزان ذخایر گاز طبیعی ایران بالغ بر ۳۴/۷ تریلیون متر مکعب است. بر پایه این گزارش که توسط شرکت ملی نفت ایران منتشر شده و مورد تایید BP، آژانس بینالمللی انرژی و وزارت انرژی آمریکاست، ایران ۱۷/۸ درصد ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد. که ۳۳ درصد آن، گازهای همراه است. با توجه به این آمار، جمهوری اسلامی ایران دارای دومین ذخایر و سومین تولیدکننده بزرگ گاز جهان است.
وی افزود: بر پایه آمار سال ۱۳۹۸، معادل ۷۳ درصد از گاز تولیدی در کشور صرف مصارف سوخت میشود. سهم تزریق به میادین نفتی که اینک جملگی در نیمه دوم عمر خود قرار دارند، ناچیز است. البته واحدهای پتروشیمی سهم نسبتا خوبی دارند. در مقام مقایسه، آمریکا ۳۱ درصد از گاز خود را صرف سوخت میکند. کشورهای آلمان ۲۴ درصد و نروژ ۱۵ درصد از انرژی حرارتی مورد نیاز خود را از گاز تامین میکنند. روسیه هم که بزرگترین ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد ۴۰ در صد از سوخت مورد نیاز خود را از گاز تامین میکند.
رئیس مرکز مطالعات انرژی وین تصریح کرد: تا پیش از پیروزی انقلاب سهم گاز در سبد انرژی مصرفی کشور ناچیز بود. در حقیقت بخش گاز در اولویتهای شرکت ملی نفت نبود. از اواسط دهه۱۳۵۰ که پتروشیمی در ایران رونق گرفت، توجه به توسعه منابع گازی، اهمیت پیدا کرد. اما تنها در سالهای پس از پیروزی انقلاب بود که گاز اهمیت ویژهای پیدا کرد و در اولویت قرار گرفت.
وی با بیان اینکه در بخش نفت، علیرغم تحریمها و مسایل گوناگون عملکرد متفاوت و معقولی را شاهد هستیم، گفت: در حقیقت، امروز ایران یک کشور گازی یا گاز محور است اما در مقام مقایسه، گاز در حاشیه نفت قرار دارد. بر اساس طرح جامعی که طی دهه ۱۳۷۰ در وزارت نفت تهیه شد، این وزارتخانه موظف شد که تحت هر شرایطی حداقل ۳۰ درصد از گاز تولیدی در کشور را صادر کند، اما این طرح عملی نشد، در واقع دوسوم گاز تولیدی مصرف تامین سوخت داخلی شد.
برکشلی خاطرنشان کرد: البته بحث تحریم صادرات گاز ایران، کشور را از بازار اروپا، از طریق ترکیه و پیش از آن بازار گاز آسیایی، ایران-پاکستان-هندوستان محروم کرد. دیپلماسی گازی ایران هم ناتوان و بیبرنامه بود. درک درستی از اهمیت صادرات گاز از طریق خط لوله یا دیپلماسی خط لوله و تامین امنیت ملی مترتب بر آن شکل نگرفت. ایران هم تجربه چندانی در زمینه گاز نداشت.
وی یادآور شد: اینک حتی پس از چهار دهه، هنوز هم به دنبال خط لوله گاز آسیایی است. در حالی که هندوستان و پاکستان در این چندین دهه راهکارهای تامین انرژی خود را یافتهاند.
رئیس مرکز مطالعات انرژی وین در ادامه به نقش روسیه در باز داشتن ایران از بازارهای اروپایی پرداخت و گفت: روسیه با تمام توان تلاش کرده است تا ایران را به عنوان یک رقیب جدی و خطرناک از بازار گاز اروپا دور نگاه دارد. اروپا تمایل زیادی به تنوع بخشیدن منابع تامین گاز خود غیر از روسیه را دارد. گاز روسیه برای رسیدن به آخرین بازار مصرف در اروپا، باید از شش مرز اروپایی، عبور کند. این بدان معناست که امنیت روسیه، دل مشغولی و نگرانی تعداد زیادی از کشورهای اروپایی است. البته نیاز به امنیت مرزها در دیپلماسی خط لوله دوجانبه و چندجانبه است.
وی ادامه داد: هنگامی که روسیه بر سر اختلافات مالی و مباحث قیمت، عبور گاز خود را به اوکراین متوقف کرد، تمام اروپا نگران و در حال آمادهباش کسری انرژی قرار گرفت. بنابراین روسیه با تمام قوا، از حضور گاز ایران در خطوط لوله اروپایی نگران است. روسیه حتی عامل موثری در سوق دادن و زنده نگاه داشتن پروژه خط لوله آسیایی برای تهران بود و پیشنهاد حمایت مالی و فنی هم به ایران ارائه داد تا اروپا را فراموش کند.
برکشلی خاطرنشان کرد: البته روسیه تنها مانع انتقال گاز ایران به اروپا نیست. ترکیه هم عامل بازدارنده بسیار جدی است. تا دهه ۱۳۸۰، ترکیه حامی ایفای نقش ترانزیت برای عبور گاز ایران به اتحادیه اروپا بود. قیمت پیشنهادی ترکیه برای حق ترانزیت، چنان جذاب بود که شرکت صادرات گاز را با شگفتی روبرو کرد. با افتتاح و آغاز صادرات اولین محمولههای گاز ایران به ترکیه، آنکارا تغییر رویه داد. ترکیه موکدا از ایفای نقش ترانزیت، خودداری کرد و درخواست کرد که راسا تمام گاز ایران را خریداری و خود به اروپا، صادر کند. در همین حال ترکیه با افزایش واردات گاز خود از سایر منابع، سبد واردات گاز خود را متنوع کرد. این کشور با جدیت به دنبال طرح تبدیل ترکیه به مهمترین کریدور انتقال گاز خاور نزدیک و مدیترانه است.
وی در ادامه گفت: در کل استراتژی خطوله لوله گاز، کاملا با صادرات نفت، متفاوت است. ایران تجربه چندانی در زمینه صادرات گاز از طریق خطوط لوله و دیپلماسی گازی ندارد. استراتژی خط لوله، بحث امنیتی مهمی است که سازوکارهای خود را میطلبد.
رئیس مرکز مطالعات انرژی وین تاکید کرد: تحریمهای حسابشده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، تا قبل از ۲۰۱۶ و روی کار آمدن ترامپ، متوجه صادرات نفت ایران نبود. کشور با فراغت نسبی نفت تولیدی خود را به بازارهای جهانی صادر میکرد. اما تحریمهای گازی برای جلوگیری از ورود گاز ایران به اروپا، مطلقا امکانناپذیر و غیر قابل مذاکره بود. آمریکا هرگز اجازه نداد که گاز ایران به هیچیک از هابهای منطقهای متصل شود. در واقع آمریکا، ترکیه و روسیه در توقف نفوذ گاز ایران، همداستان بودهاند.
وی خاطرنشان کرد: در واقع هیچیک از تحریمهای آمریکا علیه ایران، در حد تحریم گازی، با جدیت دنبال نشد. ایران هم به ناچار بخش اعظم گاز پرارزش خود را به نازلترین و کم بازدهترین فعالیتهای اقتصادی هدر داده است.