به گزارش می متالز به نقل از خبرگزاری ایلنا، ماجرا کمی پیچیده است، البته شاید در ظاهر چالشی بر سر تأمین ورق گرم B فولادی برای صنعت لوله و پروفیل. حرف از فولاد مبارکه بهعنوان صنعت مادر مطرح است که مدیران سندیکای لوله و پروفیل ادعا میکنند کمفروشی و گرانفروشی میکند و البته برخی دیگر از فعالان پاییندست همین صنف، این اتهام را تایید نمیکنند و معتقدند شماری از مدیران سندیکایشان به اسم تولید، سر در گروی واردات دارند و نفع شخصیشان را در زمین زدن این صنعت مادر جستوجو می کنند.
مدیران سندیکا، ادعاهای دیگری هم مطرح میکنند، اینکه دست فولاد مبارکه با بورس کالای ایران، قانون را دور میزنند، اتهامی که در شورای رقابت ، بررسی و رد شده است.
شرکت فولاد مبارکه اصفهان بهعنوان صنعت مادر و ابتدای حلقه تولید، ورق مورد نیاز صنعت لوله و پروفیل را تولید میکند. صنعتی که عموما در ردههای میانی تولید لوله برای بسیاری از انتقالها از جمله گاز، آب، نفت و ... مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
مسئله آن است که پیوند این دو بسیار عمیق است. اکنون تنها این شرکت فولاد مبارکه اصفهان است که ورق کویل در رِنج دو و ۱.۲میلیمتر به بالا تولید میکند که مورد نیاز صنعت لوله و پروفیل است. عرضه محصولات هم از سالیان دراز است که در بورس کالا صورت میگیرد، اما در این بین اتفاقات دیگری رخ میدهد. برخی از اعضای سندیکای لوله و پروفیل معتقدند عرضهکننده اصلی یعنی همان فولاد مبارکه با همراهی بورس کالا قیمتها را در عرضه بورسی افزایش میدهند.
ادعایی که شورای رقابت هم آن را رد میکند. از سوی دیگر فولاد مبارکه از تلاش برخی از مدیران سندیکا برای جمعآوری مدرک علیه این شرکت مبنی بر انحصاری بودن و عدم توانایی تامین بازار داخلی میگوید. در این میان شائبه وارداتچی بودن برخی از فعالان سندیکای لوله و پروفیل هم بر پیچیدگی ماجرا افزوده است. برای غبارزدایی و شفافسازی پشتپردهها سراغ طرفین ماجرا رفتیم.
رئیس سندیکای لوله و پروفیل از تعطیلی ۳۷واحد لوله و پروفیل در دو سال گذشته خبر میدهد و میگوید: حدود ۴۰ تا ۴۵درصد صنایع پاییندستی تعطیل شده و باقیشان با ظرفیت ۳۰ تا ۷۰درصد کار میکنند».
سیدعلی ابویی، سرمنشا این اتفاقات را «دورزدن قانون توسط شرکت فولاد مبارکه اصفهان» میداند و به انتقاد از تعرفههای حمایتی می پردازد.
وقتی می پرسم اگر تعرفه حمایتی نامطلوب است چرا حتی در کشورهای پیشرفته کاربرد دارد و در تازه ترین نمونه به تعرفه حمایتی ترامپ از فولاد اشاره میکنم ، مدعی می شود: متاسفانه حمایت تعرفهای وزارت «صمت» از تولیدکنندگان، به حمایت از گرانفروشی فولاد مبارکه تبدیل شده است. یعنی همان نرخ تعرفه را اجحاف قیمتی کرده و به قیمت بورس تبدیل میکنند.
از او درباره عملکرد بورس کالا میپرسم. میگوید: چند انتقاد به بورس کالا وارد است. اول، بورس کالای فروشندهمحور است، دوم، دولتمحور است، سوم، هیات مدیرهاش متشکل از عرضهکنندگان است. یعنی جای مصرفکننده و خریدار در آن خالی است. از روز اول هم قرار بود مشکلات خودشان را حل کنند نه مشکلات جامعه را. الان به اینجا رسیدهایم که بورس تقریبا شده وسیله خدمت به گرانفروشی.
با اینکه این مناقشه سه ضلع دارد (بورس کالا، فولاد مبارکه و سندیکای لوله و پروفیل) اما رئیس سندیکای لوله و پروفیل تمامی انگشت اتهام را فقط به سمت دو طرف دیگر ماجرا نشانه میرود: قانونی در بورس کالا وجود دارد که طبق آن اگر در روز عرضه کالا، مازاد داشته باشیم، فروشنده حق دارد بهعنوان مچینگ تا دوره معاملاتی بعدی در اتاق پایاپای عرضه داشته باشد. بهعنوان نمونه، فولاد مبارکه باوجود ۱۲۰هزار تن تقاضا، ۳۰هزار تن عرضه میکند. و هفته بعد۶۰ تا ۱۰۰هزار تن مچینگ نیز در اتاق پایاپای معامله میشود.
از او درباره کمبود ورق در بازار داخل میپرسم. میگوید: در دو سال گذشته، هرساله واردات مواد اولیه داشتهایم. الان هم معتقدیم صددرصد صادرات فولاد مبارکه نیاز داخلی است. معمولا هیچ جای دنیا اجازه نمیدهند از منابع و انفالشان استفاده شود، اما استفاده بهینه و اشتغال انجام نشود. معتقدیم به جای ورق باید خودرو، لباسشویی، لوله و پروفیل صادر شود که خودش ۶۰۰ نوع کالاست. از طرفی امروز هم ورق، لوله و پروفیل کالای حیاتی و اولین ابزارها است تا اگر خدای ناکرده خشکسالی رخ داد، به داد مردم برسیم.
به گفته ابویی، ظرفیت تولید اعضای سندیکای لوله و پروفیل، ماهانه ۱۸میلیون تن بوده است. البته رقم اعلامی وی از دید برخی کارشناسان قابل مناقشه است زیرا این آمار را استخراج شده از جواز ( پروانه) میدانند که همه آن عملیاتی نیست بلکه بخشی از آن به دلیل رانت قیمتی موجود در بازار مواد اولیه شکل گرفته است. بر این اساس از او درباره میزان واقعی کمبود ورق در بازار داخل میپرسم. میگوید: در دو سال گذشته، هرساله واردات مواد اولیه داشتهایم. الان هم معتقدیم صددرصد صادرات فولاد مبارکه نیاز داخلی است.
میپرسم؛ یعنی الان به سبب صادرات فولاد مبارکه، مواد اولیه کم آوردید و دست به واردات زدهاید؟ ابویی جواب میدهد: بله. آن هم در شرایطی که تحریم هستیم و شرایط نقل و انتقال ارز، چهار پنج درصد از منابعمان را به باد میدهد و واردات، آلودگی صوتی و هوا را به همراه خواهد داشت.
رئیس سندیکای لوله و پروفیل از ضرورت حمایت از تولید داخلی سخن میگوید، اما در موضعگیری متناقض با این سخن، خود تلویحا از صفر شدن تعرفه دفاع میکند: تعرفه وسیله اجحاف به مصرفکننده داخلی شده است. بخش فولاد را بخش کوچکی ندانید. یکی از شاخصهای پیشرفت کشورها فولاد است. از کالسکه گرفته تا لوله گاز مصارف لوله و فولاد و پروفیل دارد. وسیله گرانفروشی شده است. به نظرم وزارت صنایع هم نتوانسته داور باشد و حمایت اشتباه کرده و از حالت بیطرفی خارج شده است.
ابویی درباره توزیع ورق و پروفیل در زمان واردات میگوید: ورق و پروفیل دو مقوله متفاوت است به این دلیل که ۱۷۰ کارخانه پروفیل داریم که خودبهخود با هم رقابت میکنند.
در پنج سال گذشته هم میتوانید از مسئولان کمیسیون ماده یک و سازمان توسعه تجارت سوال کنید هیچگاه با درخواست افزایش تعرفه موافقت نکردهایم چون نیازی نمیبینیم. میتوانیم در تولید رقابت کنیم. اما فولاد مبارکه برای گرانفروشیاش دائما این درخواست را دارد و اکنون ورق مبارکه از ورق بازار آزاد هم گرانتر شده است. ابویی در پاسخ به این پرسش که اگر مازاد عرصه ورق وارداتی در کشور داشته باشیم، چه میکنید، پاسخ صریح و شفافی نداد.
معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد مبارکه اصفهان نیز پیش از پرداختن به اصل موضوع، چند پرسش را مطرح میکند: فولاد مبارکه تأمینکننده ورق بسیاری از تولید کنندگان نهایی است. چرا سایر بخشها و تولیدکنندگان که ارتباطی با سندیکای لوله و پروفیل ندارند، مشکلی با مبارکه ندارد؟ دوم، چرا انتقادهای سندیکای لوله و پروفیل به فولاد مبارکه، همیشگی نیست و ادواری است؟
سوم، اگر تعامل فولاد مبارکه با سندیکا همیشه مناسب نیست، چرا اعضای سندیکا در سه سال گذشته بیشترین میزان خرید را از فولاد مبارکه داشتهاند؟ و چهارم، این که ورق را به اعضای محترم سندیکا تحویل میدهیم و سه ماه بعد از دریافت ورق، پولش را میپردازند، این گواه تعامل مثبت ماست یا نشانه همراهی نکردن با آنان؟
محمود اکبری پس از طرح این پرسشها، میگوید: طی سه سال گذشته (۹۴ تاکنون) میزان تحویل ورق فولاد مبارکه در بازار داخلی از سه میلیون و ۳۰۰ هزار تن سال ۹۴، به پنج میلیون و ۷۴۰ هزار تن در سال ۹۶ رسید و تقریباً ۷۰ درصد رشد در تحویل داشتیم. این رشد، واردات ورق را از چهار میلیون تن در سال ۹۴ به دو میلیون تن کاهش داده است که بخش اعظم واردات فعلی در محدوده ترکیب ابعادی و فنی قابل تولید در مبارکه نیست، در واقع بخش عمده این دو میلیون تن ورق وارداتی، محصولات گریدهای ویژهای است که وزارت نفت وارد میکند، اما در یک بخش، واردات به شدت کاهشی بوده که مربوط به ورقهای زیر سه میلیمتر است؛ همان که صنعت لوله و پروفیل به آن نیاز دارد.
معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد مبارکه اصفهان با بیان این که عدهی قلیلی واردکننده نقاب تولید به چهره زدهاند، تصریح میکند: ما در دو سال گذشته واردات ورق فولادی را با افزایش تولید به شدت کاهش دادیم. چرا بعضیها ناراحت هستند؟ ما که تولید را مورد هجمه قرار ندادهایم بلکه حمایت هم کردهایم. چرا یک عده قلیلی ناراحت هستند؟ سال ۸۷، مشابه این جنجال را همین دو سه نفر از اعضایی که الان عضو سندیکا هستند، راه انداختند.
آن زمان فولاد مبارکه توان تولید ۱.۵میلیون تن ورق زیر سه میلیمتر را نداشت و ماهی ۲۰ هزار تن به بازار عرضه میکرد و مابقی از خارج وارد میشد. فشار گذاشتند که همه نیاز ما را بدهید، در پاسخ اعلام شد توان تولید همه نیاز شما را نداریم. گفتند پس از این گردونه خارج شوید خودمان از خارج وارد میکنیم. ما از گردونه تولید ورق نازک گرم خارج شدیم. درنتیجه، بین سالهای ۸۷ تا ۹۴، چهار، پنج شخص حقیقی و حقوقی که با یکدیگر مرتبط بودند، ورق زیر سه میلیمتر را وارد کرده و در بازار داخلی با سود زیادی توزیع میکردند. آنان هرطور دلشان میخواست قیمتگذاری میکردند و میفروختند؛ مصرفکنندگان هم مجبور به تبعیت از قیمت تحمیلی آنها بودند.
او ادامه میدهد: این دوره گذشت و این دوستان از سندیکا و تشکل خارج شدند. هیأت مدیره بعدی سندیکا به ما گفتند شما که در زمینه تولید ورق دو میلیمتر سرمایهگذاری میکنید، کمکم مجدداً تولید و عرضه ورق دو میلیمتر را شروع کنید. سال ۹۳ توافق شد مجدداً تولید شروع شود. اعلام کردیم فعلاً میتوانیم ماهانه ۱۰، ۲۰ هزار تن بدهیم و با اجرایی شدن طرح توسعهمان این رقم در آینده افزایش خواهد یافت.
گفتند ایرادی ندارد شما وارد بازار شوید تا مونوپل یک عده در بازار این ورقها شکسته میشود. این کار را شروع کردیم، به محض این که این کار استارت خورد، جریانی در داخل سندیکا شکل گرفت، گفتند نفراتی که هیأت مدیره سندیکا هستند، توان مدیریتی ندارند.
بعد درخواست برگزاری «مجمع فوقالعاده» کردند و قبل از زمان قانونی، آنان را از هیأت مدیره وقت کنار زدند و عده دیگر به هیأت مدیره راه یافتند و باز هم با همان استراتژی آمدند که مبارکه باید ۱۰۰ هزار تن ورق دو میلیمتر به ما بدهد. ما هم گفتیم میدهیم. صورتجلسه کردیم که این کار را انجام میدهیم. در جلسات میگفتند مبارکه توان انجام این کار را ندارد و ما اصرار میکردیم که توانش را داریم.
میگفتند شما در گذشته هم توانش را نداشتید، گفتیم اما امروز داریم. طبق صورتجلسه ۲۵/۳/۹۵ که در حضور وزیر صنعت وقت (آقای نعمتزاده) امضا شد، قرار شد نیاز بازار با توان تولید داخلی توسط فولاد مبارکه اصفهان، نورد و لوله اهواز و فولاد گیلان تأمین شود. مقرر شد این سه شرکت نیاز ورق زیر سه میلیمتر را تأمین کند. همانجا صورتجلسه را امضا کردیم که فولاد مبارکه یک میلیون و ۱۰۰ هزار تن، نورد لوله اهواز ۴۰۰ هزار تن، گیلان ۵۰۰ هزار تن (مجموعا دو میلیون) نیاز بازار را تأمین کنند.
سال ۹۵، یک میلیون و ۳۱۶ هزار تن ورق تحویل اعضای سندیکا شد. این کار ادامه یافت و برج شش همان سال ۹۵ به اصرار برخی از اعضای سندیکا، صورتجلسهی مجددی را با سندیکا امضا کردیم که ماهانه ۱۰۰ هزار تن ورق تأمین و توزیع کنیم و از آن زمان تاکنون هر ماهه بیش از ۱۰۰ هزار تن ورق تحویل اعضای محترم سندیکا شده و کشور کاملاً از واردات این کالا بی نیاز شد.
اکبری با اشاره به دعوایی که سندیکا پس از اجرای تعهداتش به راه انداخت، میگوید: به محض این که ما درخواست لوله و پروفیل را اجابت کردیم شکایتی علیه ما از طرف سندیکای تولید کنندگان لوله و پروفیل به شورای رقابت ارایه شد و پس از بررسی، شورای رقابت همه موارد را رد کرد.
۱۱بند اتهام علیه مبارکه نوشتند که شورای رقابت ۱۰ بند را کلاً رد کرد. یک موضوع ماند که طبق آن، سندیکا میگفت فولاد مبارکه در توزیع ورقهای نازک گرم که عمدتاً مصرف لوله و پروفیل است، تمرکز بر توزیع و فروش در بازار دارد. از شورای رقابت خواستند چون وظیفهاش ممانعت از ایجاد تمرکز است این تمرکز را بشکند. شورای رقابت از سال ۹۵ تا برج پنجم ۹۶ روی این موضوع کار میکرد.
البته توزیع ما خیلی پررنگ بود چون توافق کرده بودیم عرضه ورق را در این زمینه افزایش دهیم و صورتجلسهها را به شورای رقابت ارایه کردیم و گفتیم دوستان سندیکا از ما خواستند و ما درخواست تولیدکننده داخلی را اجابت کردیم.
اگر اینها نماینده اعضا هستند ما نیازشان را تأمین کردهایم و دنبال تمرکز در بازار نبودیم. ما ورق را براساس ضوابط و مقررات در بورس عرضه میکنیم، ۱۴۰ کارخانه لوله و پروفیل هم خریدار ورق هستند. همهشان براساس شرایط بازار نرخ تعیین میکنند و نرخ ما با معیار قیمت دلار در ایران و کمتر از نرخ جهانی است.
از معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد مبارکه اصفهان درباره شائبه وجود نقشه از پیش طراحیشده میپرسیم، او پاسخ می دهد: اگر دنبال انحصار بودیم کالا را به مشتری نمیدادیم و سه ماه بعد از تحویل پول آن را دریافت کنیم.
تولیدکنندگان میتوانند کالایشان را تولید کرده و بفروشند و سپس پول فولاد مبارکه را بدهند، پس ما حامی تولید هستیم.
اکبری ادامه می دهد: نهایتاً شورای رقابت اعلام کرد عملکرد فولاد مبارکه انحصاری نیست، اما مقدار فروش قابل توجه ای در بازار دارد و لذا فرمولی را ارایه داد که قیمت پایه ورق فولادی در حوزه ضخامت کمتر از پنج میلیمتر (ضخامت نازک) براساس قیمت دو هفته قبل مندرج در نشریه متال بولتن در حوزه CIS با نرخ ارز سِنا محاسبه و به عنوان قیمت پایه به بورس ارایه شود و سپس در قیمت پایه رقابت انجام شود.
این دستورالعمل به فولاد مبارکه و بورس اعلام و از مهرماه ۹۶ هم در حال اجراست. با این که اوایل اعتقادی به این موضوع نداشتیم اما به هر حال باید قانون وضع شده را اجرا کنیم، مطابق همان قانون عمل کردیم. گاهی از قیمت پایه که براساس فرمول شورای رقابت تعیین شده بود هم پایینتر عرضه کردیم، یعنی وقتی بازار استقبال نمیکرد و کشش نداشت، قیمتمان را برابر قیمت متقاضیان خرید کم میکردیم. از آن زمان هر روز نوشتند که عرضه قطرهچکانی است.
گفتیم شما خودتان گفتید ۱۰۰هزار تن در هر ماه عرضه کنید و ما هم که قبول کردیم، شکایت کردید که فلانی ماهی ۱۰۰هزار تن ورق میفروشد و نقش مسلط در بازار دارد. حال چرا عرضه ۱۰۰ هزار تنی از یک طرف قطره چکانیست و از طرف دیگر تمرکز بالا بر بازار دارد؟ پشت صحنه چیست؟
معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد مبارکه اصفهان با بیان یک ضربالمثل اروپایی، طعنهای میزند: به قول یک فرد اروپایی؛ سختترین کار جهان نگهداشتن نقابهایی است که به صورت خیلیهاست. گفتیم واقعاً از ما چه میخواهید؟ چرا موضعتان را تغییر میدهید؟ اگر کالا میخواهید ما عرضه میکنیم. اگر مزیت داریم، میخرید. اگر مزیت نداریم و با عدم استقبال خرید مواجه شد مثل گذشته از خارج تأمین کنید.
این نکات نشان میدهد که ما روندی را هدف قرار دادهایم که روند فعالیت عدهای در کشور بوده و منافع برخی به خطر افتاده است. ما منافع اعضای سندیکای لوله و پروفیل را از بین نبرده و همیشه در تلاش برای حفظ رابطه حَسنه متقابل هستیم.
این موضوع در نظرسنجی که از مشتریانمان در سال ۹۶ داشتیم هویداست، میزان رضایت کلی اعضای محترم سندیکا هم دو درصد نسبت به سال ۹۵ رشد داشته است.
اکبری ادامه میدهد: ما تولیدکننده را در همه حال حمایت کرده و به واردات که منشاء تولید آن در کشور خارجیست ضربه زدهایم. چرا برخی مدیران سندیکا ناراحت هستند؟ شاید در تشکل باشند عده قلیلی که روحیه تجاریشان بر تولید غالب است و با نقاب تشکل دنبال منافع دیگری هستند.
سال ۹۶ به اعضای همین تشکل یک میلیون و ۳۵۹ هزار تن ورق فروختیم، تنها کمی بیشتر از عرضه یک میلیون و ۳۱۶هزار تن در سال ۹۵. باوجودیکه آمادگی تولید بیشتر داریم، اما تناژ تولید ما متناسب با درخواست متقاضیان و در هر دو سال حدوداً برابر بوده است.
این یعنی اعضای سندیکا بیشتر از این میزان ورق نیاز ندارد، اما مدیران سندیکا مرتب مدعی می شوند مبارکه به ما ورق نمیدهد و قطرهچکانی عرضه میکند.
او به یک ترفند برای تلاطم بازار اشاره کرده و میگوید: گاهی تقاضا به بورس ارایه میشود، اما بخشی از ارایه دهندگان تقاضا، خریدار نیستند. فولاد مبارکه در ماه ۱۰۰ هزار تن ورق عرضه میکند، اما در عمل تناژ کمتری را میخرند. مورد داشتیم ۱۰۰ هزار تن تقاضا آمده، ما ۴۸ هزار تن در یک نماد عرضه کردیم، اما ۳۰ هزارتن معامله شده است. معنای این ارقام چیست؟
گاهی عدهای را تهییج میکنند تا تقاضای کاذب ایجاد کنند یا به دلیل پایین بودن قیمت پایه، بعضی از افراد ترغیب به ارایه تقاضا برای خرید با قیمت پایین میشوند، در سال قبل علاوه بر آنچه قطعی فروختهایم ۵۶۸ هزار تن پیشنهاد فروش به صنف لوله و پروفیل ارایه شده و پیش فاکتورهای ارسالی گشایش نشد. این، گویای اشباع بازار است.
معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد مبارکه اصفهان البته به شائبه وجود تخلف دیگری هم اشاره میکند: سال ۹۴، ۷۰۰هزار تن ورق از ما خریدند. همان سال چهار میلیون تن ورق خارجی وارد کشورمان شد. جالب است بدانید اجانب در حوزههای زیادی ایران را تحریم کردند به جز ورق فولادی. چون چهار،پنج شرکت توانمند برای تأمین این نیاز در داخل کشورمان داشتیم و تحریم کارساز نبود.
ولی متاسفانه، گروهی در داخل، تحریم را به شکل دیگری دامن زدند و تأمینکننده منافع خود و خارجیها شدند. چند نفر ایرانی به اتفاق چند نفر خارجی بازار کشورمان را هدف گرفتند. سال ۹۴ دولت برای واردات ورق تعرفه وضع کرد اما تعرفه واردات فولادهای ممزوج یا کیفی را افزایش نداد.
در نتیجه دو میلیون تن ورق با استتار تعرفه فولاد ممزوج و کیفی وارد کشور شد. در حالیکه این عدد سال قبل از آن کمتر از ۱۵۰ هزار تن بود. بررسیهای بعدی نشان داد ورقها، با تعرفه فولاد ممزوج و کیفی وارد کشور شده و فروش رفتهاند. در واقع، حقوق ملت را دور زدهاند.
سوال اینجاست که چه اتفاقی در اقتصادمان افتاد که سال ۹۴ یا ۹۵، مثلاً ۱۵۰ هزار تن واردات فولادهای ممزوج و کیفی یکباره با جهشی مبهم به دو میلیون تن رسید؟
چرا الان این واردات در حال کم شدن است؟ امروز که میزان مصرف ورقمان افزایش یافته چرا واردات آنها به حدود ۱۰۰ هزار تن سالانه کاهش یافته ؟ آن سال، حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ میلیارد تومان تعرفه گمرکی به علت گریز ورقهای معمولی وارداتی از تعرفه گمرکی پرداخت نشد و به جیب واردکنندگان رفت. کسی هم پیگیری نکرد و موضوع همینطور بلاتکلیف ماند.
مدیر نظارت بر بازار بورس کالای ایران هم در گفتوگو با «ایلنا» انتقادهای سندیکای لوله و پروفیل از بورس کالا را بی اعتبار و ناوارد میداند: دستورالعمل معاملات در بورس کالا بر این رویه است که قیمت پایه معاملات را عرضهکننده به بورس اعلام میکند و پس از بررسی و تایید بورس کالا، روی تابلو اعلام عمومی میشود. با چند روش قیمتها تایید میشود.
در یک روش، قیمت پایه معاملهای که هفته قبل کشف شده، پایه قیمتی هفته جاری خواهد بود. اگر قیمت جهانی روی قیمت پایه اثر داشته باشد، در یک رقابت بین خریداران، این قیمت افزایش یا کاهش مییابد. براساس روش دوم دستورالعمل، قیمت پایه براساس یک دستورالعمل تعیین میشود. این فرمول از سوی عرضهکننده به بورس کالا ارائه میشود.
سیدجواد جهرمی میافزاید: فولاد مبارکه در سال ۹۴، به روش اول محصولات خود را در یک روند باثبات با کمی تغییر عرضه میکرد. برخی از خریداران نسبت به این روش اعتراض و به بورس اعلام کردند با توجه به روش ریزشی قیمت فولاد در سطح جهانی، این روش قیمتگذاری را قبول نداریم زیرا بالاتر از نرخ جهانی این محصولات را خریداری میکنیم.
قرار شد مبنا را بر این فرمولها قرار دهیم. این اعتراض به شورای رقابت کشیده شد و شورای رقابت نیز، مصوبهای در این زمینه تصویب کرد. شکایتی که به شورای رقابت برده شد، بخشهای متفاوتی شد. اینکه عضویت فولاد در هیأت مدیره بورس کالا اثری در تصمیمات بورس داشته باشد مطرح شده بود یا در رقابتهای بازار، تبانی را مطرح میکردند.
این ادعاها در شورای رقابت به اثبات نرسید و رد شد. این دعوا در وهله اول بین سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل با فولاد مبارکه بود و بعدها به بورس کالا کشیده شد.
جهرمی ادامه میدهد: یک موضوع ادعایی این بود که فولاد مبارکه محصولات خود را بسیار ارزان صادر میکند و چون این محصولات ارزان به بازار عرضه میشود، ما نمیتوانیم محصولات خود را در بازارهای جهانی بفروشیم.
مبارکه در مقابل مطرح کرد که قراردادهای بلندمدتی منعقد شده که فروش بر مبنای آن صورت میگیرد و تایید کرد که بخشی از محصولات خود را ارزانتر از قیمتهای جهانی در بازارهای بینالمللی عرضه کرده اما یادآور شد دلیل این اقدام، تامین ارز برای پیشبرد پروژه های دیگر است.
البته ممکن بود محصولی پیشتر به فروش رسیده بود، اما تا زمان تحویل در نوسانات قیمتی با افزایش قیمت روبرو شده بود. علاوه بر آن، برای تمامی صادرکنندگان، تخفیف ۹درصد ارزش افزوده و جوایز صادراتی در نظر گرفته شده است و همین سبب میشود که قیمت عرضهشده آنها در بازارهای داخلی ارزانتر از بازار جهانی باشد. نباید نادیده گرفت که بازارهای خارجی، رقابتیتر است، و مبارکه ای ها مجبور هستند قیمت را پایینتر بیاورند.
با این حال، شکایت سندیکای لوله و پروفیل در شورای رقابت طرح و مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه بررسی این بود: «در مورد قیمتگذاری تبعیضآمیز در بازار داخلی و خارجی، براساس تصریح بند قانونی مذکور و عدم یکسانی شرایط دو بازار داخلی و خارجی، این قسمت بند شکایت اثبات نگردید.»
مدیر نظارت بر بازار بورس کالای ایران از نتایج این بررسی میگوید: در مورد نقش این شرکت در نحوه مدیریت بازار هم قرار شد بسته تنظیمی بدهیم. در مورد شکایت عدم فروش در داخل و واردات بیرویه محصول هم، شورای رقابت میگوید عرضه و فروش به خاطر دامپینگ سایر شرکتها در بازارهای جهانی بوده و مصداق رویه ضد رقابتی برای مبارکه محرز نشد.
سیدجواد جهرمی میافزاید: بنابراین شورای رقابت فرمول قیمتی تعیین کرد که بر آن اساس، حتی اعضای سندیکا نیز قیمت را پذیرفتند.
به این ترتیب که نرخ ارز آزاد و میانگین قیمت دو هفته قبل CIS مبنای قیمت پایه. سه شرکت ملزم به عرضه در بورس باشد. ۲۵درصد معاملات هم در بازار باشد و باقی بهصورت مچینگ انجام شود. سندیکا مدعی است که این مصوبه را بورس اجرا نمیکند، در حالیکه اجرای این مصوبه اصلا مربوط به بورس کالا نیست و این، شرکتهای عرضهکننده در بورس هستند که مکلف شدهاند، این مصوبه را به اجرا درآورند. اگر هم کسی از عدم اجرای ان شاکی است باید به شورای رقابت مراجعه و طرح شکایت کند.
او با اشاره به افزایش نرخ ارز و قیمتهای جهانی میافزاید: اکنون قیمتهای جهانی افزایش یافته و براساس فرمولی که پیش تر سندیکایی ها پذیرفتهاند، طبیعی است که قیمت ورق گرم هم با افزایش روبرو شود اما آنان ، باز هم می خواهند بازی را بهم بزنند و توافق را زیر سوال ببرند.
جهرمی همان انتقادهای رایج در بازار را تکرار می کند که معتقدند برخی عناصر واردکننده بر هیات مدیره سندیکای لوله و پروفیل تسلط یافتهاند. او به تعرفههای واردات ورق و دعواهای پیرامون آن در دو سال گذشته اشاره و توضیح می دهد: دولت در سال ۹۴ در راستای حمایت از تولید تعرفه ورق را از۵درصد به ۲۰درصد افزایش میدهد. فولاد مبارکه تعهد میدهد تولید خود را افزایش دهد و بازار داخل را تامین کند.