ترامپ خرابکار برای پکن بهتر بود تا بایدن/ تراژدی ایرانی؛ محدودیت صادرات در برابر افزایش قیمت فولاد و مس

به گزارش می متالز، برای بررسی وضعیت بازار جهانی بعد از انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا با کیوان جعفری طهرانی؛ کارشناس بازارهای بین المللی به گفتگو پرداخته ایم، که از منظر شما می گذرد:

بیش از دو هفته از انتخابات آمریکا می گذرد و نهایتاً آقای بایدن نهایتاً رای آورد. جنابعالی چند روز قبل از برگزاری انتخابات، پیش بینی کرده بودید که اگر در انتخابات ترامپ برنده شود روند صعودی بورس ها اتفاق می افتد و اگر بایدن پیروز شود بورس ها شکننده می شوند و کاهش اتفاق می افتد.وضعیتی که در سطح جهانی در ارتباط با کامودیتی ها چگونه پیش آمده است؟

من در تحلیل های قبلی اشاره کرده بودم که اگر بایدن برنده شود چون ترامپ، آدمی غیر عادی است و نتیجه انتخابات را قبول نمی کند، ما شاهد اُفت قیمت یا کاهش کامودیتی ها خواهیم بود.

اساساً تنها راهی که قیمت کامودیتی ها مثبت بماند و حتی افزایش پیدا کند، این است که تغییر شدیدی در سطح جهانی ایجاد نشود. این طور نیست که بگوییم فرضاً ترامپ از نظر شخصیتی، آدم بد یا خوبی است و کامودیتی ها تاثیر می پذیرند. در کُل دنیا وقتی قیمت کامودیتی ها و کالاها (مواد خام و اولیه) افزایش پیدا می کند که تغییر شدیدی ایجاد نشود و برای مثال اعتصاب نشود.

در حال حاضر، قیمت جهانی مس افزایش پیدا کرده و فراتر از ۷ هزار دلار برای هر تُن رفته است. علت این افزایش قیمت، اعتصاباتی است که کارگران معادن مس شیلی به راه انداختند و بعد هم شیوع ویروس کرونا اتفاق افتاد که به شدت آمریکای جنوبی از جمله برزیل، اروگوئه و شیلی را هدف قرار داد و آنها متاثر کرد.

بنابراین، با هر تغییر بزرگی که اتفاق می افتد بازار کالایی می ترسد و وقتی بازار کالایی بترسد، اُفت قیمت رخ می دهد. در مورد انتخابات آمریکا، پیش بینی شده بود که حتی ممکن است تظاهرات خیابانی، اتفاق بیفتد و وضعیتی در آمریکا پیش بیاید که بعد از کشته شدن جورج فلوید سیاه پوست آمریکایی توسط پلیس رخ داد.

این نوع اتفاقات باعث می شود بازار کالایی لطمه بخورد. اتفاقی که بعد از انتخابات آمریکا مطرح شد، شدت پیدا نکرد و با وجود این که ترامپ، اعتراض داشت ولی مشخص شد که اعتراضات او وارد نیست و بایدن در انتخابات پیروز شده و چنین وضعی باعث شد بازار به ثبات برسد.

با هر چیزی که مانع ثبات بازار کالایی شود این بازار اُفت قیمت پیدا می کند و با هر چیزی که باعث ایجاد ثبات آن شود، افزایش قیمت رخ می دهد. علت این که الان بازار کالایی افزایش قیمت دارد این است که تهدیداتی که ممکن بود ترامپ داشته باشد، مشاهده نشد. پیش بینی شده بود در صورت پیروزی بایدن، ترامپ مشکلاتی ایجاد کند ولی در عمل اتفاق خاصی رخ نداد.

این که گفته بودید با پیروزی بایدن، بورس ها شکننده می شوند، به نظر شما الان در وضعیت شکننده هستند یا دیگر مثبت شده اند؟

الان در مجموع بورس ها مثبت شده اند.

ولی به طور واضح گفته بودید اگر ترامپ پیروز شود روند بورس ها صعودی می شود و اگر بایدن پیروز شود بورس ها شکننده می شوند.

در دوره قبل از انتخابات آمریکا، فقط یک تحلیل نداشتم و از چند هفته قبل از انتخابات، تحلیل هایی را ارائه کردم. در یک تحلیل هم گفتم، یکی از علت هایی که انتخاب بایدن باعث می شود بورس ها کاهش پیدا کنند، چالش هایی است که ترامپ ممکن است به علت عدم انتخاب خود، ایجاد کند و همه اینها باعث سقوط قیمت کالاها می شود.

اگر بعد از انتخابات آمریکا مشاهده می کنیم که بازار کالایی کاهش پیدا نکرده است، اول از همه این عامل نقش دارد که انتخابات آمریکا به سرعت و ظرف سه، چهار روز جمع شد و اگر چالش ها ادامه پیدا می کرد کاهش در بازار کالایی اتفاق می افتاد.

دوم این که عرضه و تقاضا، در مورد بعضی کالاها طوری شد که بازار، اُفت پیدا نکرد. برای مثال، وقتی که بایدن انتخاب شد، اثر روانی گذاشت و همه فکر می کردند ممکن است تحریم های ایران به زودی برداشته شود. خبرگزاری رویترز نیز مطلبی منتشر کرد مبنی بر این که احتمال دارد ایران و ونزوئلا، به زودی وارد مدار تولید نفت شوند و این افزایش تولید، باعث کاهش قیمت جهانی نفت شود.

بعد از چند روز مشخص شد که این اتفاق به زودی رخ نمی دهد و بنابراین، آن افت قیمت نفت در بازارهای جهانی از بین رفت. در مورد مس، مشکل کمبود عرضه، مهمترین عامل در افزایش قیمت است. در مورد آلومینیوم هم، همین طور است.

از طرفی، بازار کالایی دنیا وابسته به کشور چین است. چین با قدرتی که دارد و افزایش مصرفی که دارد در این حوزه تاثیرگذار است. اگر کشور چین، در این طرف قضیه نبود و مصرف فولاد نداشت، تقاضای بالای ساخت و ساز نداشت و تقاضای بالای فعالیت های صنعتی نداشت، این بازار اُفت قیمت را تجربه می کرد.

رقابتی که بین آمریکا و چین یعنی اقتصاد اول و اقتصاد دوم دنیا وجود دارد، در این حوزه اثرگذار است و همچنین در حال حاضر، چین افزایش تقاضا دارد. تمام کشورهای دنیا با کاهش رشد اقتصادی مواجه شدند ولی چین، چنین وضعیتی را تجربه نکرد. این وضع، کمک کرده که بازار کالایی، اُفت نکند.

برخی کارشناسان ایرانی، می گویند تا روزهای آخر و لحظات آخر باید منتظر بمانیم چون ترامپ به راحتی از قدرت کنار نمی رود.

به نظرم این قضیه تمام شده. ترامپ تنها کاری که می تواند انجام بدهد این است که برخی دستورات مضحک در روزهای آخر ریاست جمهوری خودش صادر کند یعنی فرضاً کارهایی شبیه آقای احمدی نژاد ریاست جمهوری انجام بدهد. آقای احمدی نژاد در اواخر دوره ریاست جمهوری، مجوز تاسیس دانشگاهی (دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان) را برای خودش گرفته بود و البته بعداً شورای عالی انقلاب فرهنگی، با تاسیس این دانشگاه مخالفت کرد.

معمولاً روسای جمهور وقتی می خواهند از قدرت کنار بروند ممکن است مرتکب خراب کاری هایی شوند. تنها کاری که ترامپ، می توانددر این دو ماه باقیمانده انجام بدهد این است که ممکن است با لج و لجبازی، تحریم های سخت تری را علیه ایران اجرا کند به صورتی که در دوره بعدی و در زمان ریاست جمهوری بایدن، این تحریم ها به راحتی برداشته نشوند.

به نظر من الان بازار به ثبات رسیده و بازخوردی نیز که از جاهای مختلف می گیرم این است که هیچکس حرف ترامپ را در خصوص تقلب جدی نمی گیرد. اگر ترامپ می توانست از گفته خودش دفاع کند باید به سرعت دفاع می کرد. الان حدود ده روز از اعلام نتیجه انتخابات آمریکا گذشته و خبر جدیدی نیامده است. به نظر من، اگر تا یک هفته یا ده روز دیگر هم، اتفاق خاصی در این زمینه نیفتد، به قول معروف دست ترامپ به چیزی بند نخواهد و در روز ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ هم باید از قدرت کنار برود.

با درخواست بازشماری آرا و در صورت بروز تقلب تاثیرگذار، حداکثر باید در مدت یک هفته نتیجه انتخابات تغییر می کرد.

قاعدتاً دو ماه قبل از شروع دوره ریاست جمهوری جدید، باید این پرونده مشخص شود و اگر الان که در اوایل آذر ماه هستیم، کار به یک هفته یا ده روز بعد بکشد، دیگر فایده ندارد و هیچ جای نگرانی بابت اقدامات احتمالی ترامپ وجود نخواهد داشت.

حدود دو ماه تا کنار رفتن ترامپ از قدرت، زمان باقی مانده است. در این دو ماه ممکن است ترامپ تصمیماتی بگیرد و بخواهد در ارتباط با چین، جنگ تجاری را ادامه بدهد و بازارها از این وضعیت، تاثیر بپذیرند؟

خیر. من اعتقاد دارم که چین از انتخاب بایدن، خوشحال نیست. البته همه می گویند چین از این انتخاب، خوشحال است ولی در کشورهایی مثل چین و برخی کشورهای دیگر، دو دید وجود دارد.

یک دید، دید حکومت است و دیگری هم، دید مردم است. ممکن است مردم چین از این که ارتباط چین با آمریکا ایجاد شود و تحریم ها برداشته و کمتر شود خوشحال باشند چرا که خیلی از تجار چینی، به خاطر تعرفه واردات آمریکا از کالاهای چینی ضرر کردند ولی دولت چین از وضعیتی که ایجاد شد نفع کرد. در جنگ بین آمریکا و چین، بر سر شبکه نسل پنجم تلفن همراه (جی ۵)، به اصطلاح ترامپ کم آورد و اقدام به آدم ربایی دختر مدیر عامل شرکتی چینی «هوآوی» کرد.

این کارها نقشه ترامپ بود و با افتضاح، مجبور شد تن به شکست بدهد. در روزهای اخیر هم کشور چین، ماهواره جی ۶ را به مدار زمین فرستاد. به این ترتیب، چین اولین کشور جهان است که از نسل ششم تلفن همراه استفاده می کند. اکثر شهرهای چین، الان دسترسی به تکنولوزی جی ۵ تلفن همراه دارند و آمریکا از این تکنولوژی عقب افتاده است.

در خیلی از صنایع، چین توانسته است قدرت نمایی کند و این موفقیت در گرو رقابت با آمریکا بوده است. اگر قرار باشد در دوره ریاست جمهوری بایدن، آمریکا و چین با همدیگر خوب باشند، کشور چین در چنین شرایطی رشد نخواهد کرد. چین در شرایطی رشد می کند که جنگ تجاری وجود داشته باشد و چین با آخرین قدرتش با آمریکا رقابت کند.

چین توانست با قدرت نمایی بسیار زیاد، در جنگ تجاری که آمریکا شروع کرد و بر محصولات چینی عوارض واردات بَست مقاومت کند. به علت این که چین، پیش بینی کرده بود ممکن است در حوزه تولید فولاد چین اتفاقی بیفتد یا ممنوعیت واردات اِعمال شود،  چین، کارخانجات فولاد کشورهای مختلف از جمله صربستان و پاکستان را خرید.

این خبرها از طریق مراجع مختلف درز کرد و البته چین، کارخانجات ذوب مس و حتی معادن استراتژیک کشورهای مختلف را با چراغ خاموش خرید. چین می خواهد با طرح بزرگ «یک کمربند یک راه» و سرمایه گذاری در کشورهای مختلف، تسلط اقتصادی خود را در جهان گسترش بدهد.

یکی از برنامه های چین این است که در قالب راه ابریشم دریایی که به آفریقا هم می رود، در معادن تانزانیا و کنیا که سنگ آهن خوبی دارند، سرمایه گذاری کند. این کارها برای این است که چین، مواد اولیه مورد نیاز خودش را از کشورهای مختلف و از راه های دریایی و زمینی تامین کند.

در سال ۲۰۱۸، شی جین پینگ برای دومین بار رئیس جمهور شد. مردم به او رای دادند ولی بلافاصه کنگره حزب خلق چین تشکیل جلسه داد و او را به عنوان رئیس جمهور مادام العمر منصوب کرد. دلیل این کار، این بود که او بتواند جلوی قدرت اقتصادی آمریکا، قد علم کند. اگر ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نبود و  فردی مثل بایدن و اوباما رئیس جمهور بود قانون اساسی چین را برای مادام العمر شدن شی جین پینگ تغییر نمی دادند.

این اتفاقات، نتیجه حضور ترامپ است. پس ترامپ برای شخص شی جین پینگ به عنوان رئیس جمهور کشور چین، بهترین انتخاب بوده است. حالا شاید مردم چین به خاطر انتخاب بایدن، خوشحال باشند ولی حضور ترامپ به نفع شی جین پینگ بود. چون با وجود ترامپ، می توانست قدرت نمایی اقتصادی بیش تری کند. در مجموع، من اعتقاد دارم که چین در دهه آینده، قدرت اول اقتصادی دنیا می شود.

چند روز بعد از انتخابات آمریکا و معرفی شدن بایدن به عنوان کاندیدای پیروز، جنابعالی گفته بودید که بازارهای فلزات، با روی خوش از بایدن استقبال کردند. آیا به نظرتان، همچنان این وضعیت روی خوش نشان دادن ادامه پیدا کرده است؟

بله. اتفاق خاصی هم رخ نداد که بازارها تحت تاثیر قرار بگیرند. به جای بایدن، هر فرد دیگری بود، اگر ترامپ بابت عدم انتخاب خود آشوب ایجاد می کرد، تمام بازارهای کالایی به هم می ریخت.

شخصیت بایدن به عنوان یک رئیس جمهور دموکرات، تاثیر مستقیمی روی بازار کالایی نمی گذارد. فقط عاملی که می تواند تاثیر بگذارد و باعث کاهش قیمت بازار کالایی شود، ترامپ است و آن هم عملاً شکست خورده است.

قیمت یک تن سنگ آهن در ابتدای سال ۲۰۱۹ میلادی، در حد ۷۰ دلار بوده است و الان قیمت سنگ آهن با عیار ۶۲ درصد ۱۲۶ دلار است و سنگ آهن با عیار ۶۵ درصد ۱۳۸ دلار است.سنگ آهن، یکی از مواد معدنی مهم است و چین هم بیش از ۹۰۰ میلیون تُن فولاد تولید می کند و بزرگترین تولید کننده فولاد جهان است. چرا در دو سال اخیر تا این حد سنگ آهن، جهش قیمتی داشته است؟

اتفاقی که افتاده این است که برخلاف هر ساله، سرمایی که پیش بینی می شد، امسال در چین ایجاد نشده و وقتی سرما ایجاد شود فعالیت ساخت و ساز و مصرف سرانه فولاد پایین می آید. در حال حاضر، ساخت و سازها ادامه دارد تا چینی ها، بیش ترین فعالیت اقتصادی ممکن را انجام بدهند.به همین دلیل تقاضا برای فولاد، زیاد است و همزمان برای این که از این زمان استفاده کنند، سنگ آهن را گران می خرند ولی در مجموع، سود خوبی هم می برند.

در سال ۲۰۱۹ در حد یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون تُن فولاد در دنیا تولید شده که ۵۳ درصد آن را چین تولید کرده است. از آن طرف هم چین ۵۱ درصد فولاد تولیدی دنیا را مصرف می کند.با این حال، چگونه چین در حوزه فولاد همچنان بازیگر است؟

پیش بینی شده که تولید فولاد چین از عدد یک میلیارد تُن گذر کند. البته این مقدار بی سابقه است. بعضی ها می گویند ممکن است چین به عدد ۹۹۰ میلیون تن بسنده کند و بعضی هم می گویند از یک میلیارد تنُ فولاد عبور خواهد کرد.

چین همیشه بزرگترین تولید کننده و بزرگترین مصرف کننده فولاد، در ده سال اخیر بوده است. هر چند که توسعه اقتصادی چین در زمینه فولاد در مدت ۳۰ سال گذشته اتفاق افتاد و این کشور توانست تولید سالیانهفولاد خودش را از ۱۰۰ میلیون تُن به بالغ بر یک میلیارد تُن برساند.

چین در سال ۲۰۱۳ توانسته بود ظرفیت تولید فولاد خودش را به یک میلیارد و ۲۸۰ میلیون تُن برساند. پیش بینی هم کرده بود که در سال ۲۰۲۰ و با وجود ظرفیت تولید یک میلیون و ۲۸۰ میلیون تن فولاد، تولید حتماً بالغ بر یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تُن است ولی چرا چین به ان مقدار تولید فولاد دست نیافته است؟

به علت مسائل زیست محیطی و آلودگی هوا، چین قوانینی را وضع کرد و باعث شد ۱۵۰ میلیون تُن تولید فولاد این کشور که با روش کوره های کوچک و القایی بود، حذف شود و به جای آن روش کوره قوس الکتریکی بیاید. این اتفاق از سال ۲۰۱۷ رخ داده و الان در سال ۲۰۲۰ هستیم.

این ۱۵۰ میلیون تُن فولاد حذف شد و قرار شد با روش جدید جایگزین شود.با توجه به این که هنوز هم این کار به طور کامل انجام نشده، باعث شده تولید فولاد چین که بر اساس پیش بینی های چند سال قبل، قرار بود از یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تن عبور کند، در محدوده حدود یک میلیارد تن باقی بماند.

یکی از سیاست هایی که چین دنبال می کند این است که با معرفی پروژه های جدید و تزریق منابع مالی سعی دارد مصرف فولاد خودش را بالا نگه دارد. وقتی مصرف فولاد چین بالا باشد، در زمینه تولید فولاد هم، می تواند رهبری را به عهده داشته باشد.

قیمت جهانی فولاد ۱۰۰ دلار بالاتر از قیمت جهانی فولاد در ماه های فروردین و اردیبهشت است ولی جلوی صادرات گرفته شده. در حالی که ۱۰۰ دلار در هر تُن، رقم بزرگی برای فولاد سازان است. فایده ندارد که وقتی قیمت جهانی فولاد، پایین است صادرات داشته باشیم.

قیمت هر تُن فولاد در بازارهای جهانی ۵۵۴ دلار است و قیمت سنگ آهن هم از اول سال ۲۰۱۹ تا الان دو برابر شده. جنابعالی، چشم انداز بازار فولاد را چگونه می بینید؟

قیمت فولاد و سنگ آهن تا آخر سال ۲۰۲۰ میلادی و حتی تا آخر ژانویه ۲۰۲۱ (معادل دی و بهمن) خوب است. در ماه فوریه ۲۰۲۱ میلادی (بهمن و اسفند) که همزمان با تعطیلات چین خواهد بود ممکن است تغییراتی داشته باشیم.

کشور چین در سال ۲۰۱۹ حدود ۹۹۶ میلیون تُن فولاد تولید کرده است. با وضعیتی که شیوع کرونا ایجاد شده، فکر می کنید تولید فولاد چین کاهش پیدا کند؟

نظرم این است که تولید فولاد چین از یک میلیارد تُن عبور می کند ولی فاصله زیادی با یک میلیارد تُن نخواهد داشت. به نظر من، تولید فولاد چین در سال ۲۰۲۰ میلادی، در محدوده یک میلیارد تُن تا یک میلیارد و ۵۰ میلیون تُن خواهد بود.

چین در سال جاری میلادی، حداکثر یک میلیارد و ۴۰ یا ۵۰ میلیون تُن فولاد تولید خواهد کرد. به هر حال، پیش بینی می شود که تولید فولاد این کشور در محدوده یک میلیارد تن خواهد بود. میزان تولید فولاد چین در سال ۲۰۲۰ به میزان تولید این کشور در ماه دسامبر (معادل آذر و دی) بستگی دارد.

اگر میزان تولید چین در ماه دسامبر افزایش پیدا کند، کل تولید فولاد در چین در سال ۲۰۲۰ افزایش پیدا می کند. تولید فولاد چین در ماه آگوست ۲۰۲۰ (معادل مرداد و شهریور) و ماه سپتامبر (شهریور و مهر) در حد ۳ میلیون و به طور دقیق تر دو میلیون و ۹۶۰ هزار تن در روز بود ولی در ماه اکتبر (مهر و آبان تولید) تولید فولاد چین به دو میلیون و ۴۵۰ هزار تُن رسید و کاهش یافت.

اگر چین در ماه دسامبر (آذر و دی) به تولید روزانه ۳ میلیون تُن فولاد برسد، در حد ۹۰ میلیون تُن تولید آن افزایش پیدا می کند. اگر ۹۰ میلیون تُن فولاد در ماه دسامبر اضافه شود، با کل تولید ۱۱ ماهه اول سال ۲۰۲۰ میلادی که حدود ۹۲۰ میلیون تُن می شود، جمعاً تولید فولاد چین یک میلیارد و ۱۰ میلیون تُن خواهد شد.

بنابراین، همه چیز به تولید فولاد چین در ماه دسامبر برمی گردد و اگر تولید فولاد چین مثل ماه اکتبر (مهر و آبان) ۵۰۰ هزار تن در روز افت کند و دو میلیون و ۴۵۰ هزار تن در روز شود، در این حالت، کُل تولید فولاد چین در سال ۲۰۲۰ میلادی، کمتر از یک میلیارد تن خواهد شد.

وقتی با افزایش قیمت جهانی فولاد و مس و کالاهای دیگر، قیمت سهام این شرکت های داخلی بالا می رود که این شرکت ها صادرات داشته باشند. اگر قرار باشد دولت صادرات را کنترل کند چه در زمینه فولاد و هر کالای دیگر، مزیت افزایش قیمت کامودیتی ها در جهان، نمی تواند به بورس داخل کشور منتقل شود.

مس هم یکی از فلزات اساسی است که در سال های اخیر چند هزار دلار در هر تُن افزایش داشته است. پیش بینی هایی مطرح است مبنی بر این که قیمت هر تُن مس در سال ۲۰۲۴ میلادی ۸ هزار دلار می شود. به نظر شما آینده فلز مس چطور خواهد بود؟

مس بستگی به عرضه وتقاضا دارد. وقتی تولید مس کشور شیلی به عنوان بزرگترین تولید کننده مس در دنیا، کاهش پیدا می کند قیمت بالا می رود و اعتصابات در این کشور باعث کمبود عرضه مس می شود. به نظر می رسد مساله کرونا، قابل حل است و اخباری هم که درباره کشف واکسن کرونا منتشر شد، باعث شد قیمت هر تُن مس از ۷ هزار دلار عبور کند.

بنابراین، ترسی که بابت کرونا به وجود آمده بود، از بین رفته است ولی وضعیت معادن و اعتصابات و مشکلات اتحادیه کارگری تاثیرگذار است. اگر این مشکلات برطرف شود و عرضه مس به اندازه کافی باشد، ممکن است قیمت هر تُن مس به ۸ هزار دلار نرسد.

بزرگترین مصرف کننده مس جهان، چین است. اگر چین، میزان مصرف مس را کاهش بدهد، خود به خود عرضه بیش تر خواهد شد یعنی اگر عرضه کاهش پیدا کند، قیمت بالا می رود و اگر تقاضا هم کاهش پیدا کند، قیمت پایین می آید. پس ما باید ببینیم چه اتفاقی در عرضه مس در قاره آمریکای جنوبی و تقاضای چین اتفاق می افتد.

در سال های اخیر، وضعیت شرکت های فولادی و مسی حاضر در بورس تهران رونق داشته است. با توجه به افزایش قیمت فولاد و مس در سطح جهانی، به اعتقاد شما وضعیت شرکت های بورسی حوزه فولاد و مس در ایران، چطور خواهد شد؟

وقتی با افزایش قیمت جهانی فولاد و مس و کالاهای دیگر، قیمت سهام این شرکت های داخلی بالا می رود که این شرکت ها صادرات داشته باشند. اگر قرار باشد دولت صادرات را کنترل کند چه در زمینه فولاد و هر کالای دیگر، مزیت افزایش قیمت کامودیتی ها در جهان، نمی تواند به بورس داخل کشور منتقل شود.

ما شاهد هستیم که صادرات فولاد ایران در مجموع هفت ماهه اول سال ۱۳۹۹ نسبت به سال گذشته، به شدت کاهش پیدا کرده است. در ماه فروردین امسال، قیمت بیلِت فولاد ایران ۳۲۵ تا ۳۳۰ دلار در هر تُن بود. الان قیمت آن ۱۰۰ دلار بالاتر رفته و بین ۴۲۵ تا ۴۳۰ دلار است.

ما از مزیت این ۱۰۰ دلار اضافه شده در هر تن نتوانستیم به طور منطقی استفاده کنیم چون جلوی صادرات گرفته شده. اگر با همان روندی که در ماه های فروردین و اردیبهشت بود، صادرات فولاد ادامه پیدا می کرد، الان ما رکورد صادرات هفت ماهه امسال را نسبت به سال ۱۳۹۸ شکسته بودیم.وقتی قیمت های جهانی بالا می رود، قیمت سهام شرکت های بورسی فلزات، موقعی بالا می رود که صادرات آنها افزایش پیدا کند وگرنه وقتی جلوی صادرات را بگیرند، هیچ تاثیری ندارد.

تولید فولاد ایران در سال ۱۳۹۸ در حد ۲۷ میلیون تن بوده و تقریباً نیمی از فولاد تولید شده ایران در داخل کشور مصرف می شود. برای این که قیمت فولاد افزایش پیدا نکند، به هر حال ممانعت از صادرات شد.با این حال و در این مورد خاص یعنی شرکت های فولادی، وضعیت چگونه خواهدشد؟

در چنین وضعیتی نمی شود پیش بینی کرد. در این شرایط دولت نباید جلوی صادرات را بگیرد. ساخت و ساز در کشور ما به علت شیوع کرونا، چندان رونق ندارد. در نتیجه، باید از این شرایط که قیمت جهانی فلزات از جمله فولاد و غیره، بالا رفته است، استفاده کنیم.

متاسفانه در حوزه سیاستگذاری، وزارت صنعت و مسوولان ما از نظر خبرگان و کارشناسان استفاده نمی کنند. اگر قرار باشد مانعی در صادرات باشد موقعی ممانعت شود که قیمت های جهانی، پایین است و نه این که در زمان افزایش قیمت جهانی فولاد، جلوی صادرات گرفته شود چرا که الان صادرات، مزیت دارد.

برای مثال در حال حاضر، قیمت جهانی فولاد ۱۰۰ دلار بالاتر از قیمت جهانی فولاد در ماه های فروردین و اردیبهشت است ولی جلوی صادرات گرفته شده. در حالی که ۱۰۰ دلار در هر تُن، رقم بزرگی برای فولاد سازان است. فایده ندارد که وقتی قیمت جهانی فولاد، پایین است صادرات داشته باشیم. ما باید طوری عرضه و تقاضای داخلی و بازار داخلی را تنظیم کنیم که از مزیت بالای قیمت های جهانی برای صادرات استفاده کنیم.