به گزارش می متالز، البته در بروز شرایط رکود تورمی و همچنین برون رفت از این شرایط معمولا اقدامات و راهکارها در سطح اقتصاد و سیاستگذاریهای کلان بهدست بانکمرکزی و دولتها صورت میگیرد، ولی سازمانها نیز باید خود را برای عبور از این بحران آماده کنند.
در تمامی موارد بالا یک اتفاق مشترک برای سازمانها رخ میدهد و آن افزایش قیمت تمام شده کالا، سپس کاهش بهرهوری و تولید کمتر از ظرفیت اسمی و در نهایت تعدیل نیروی انسانی جهت کاهش هزینهها است.اگر بپذیریم که در بروز رکود تورمی سازمانها نقش چندانی ندارند و معمولا این پدیده نامیمون نشات گرفته از سیاستگذاریهای کلان است، سوال اصلی این است که خود سازمان در این شرایط چه کار میتواند انجام دهد تا بتواند با کمترین آسیب از این بحران خارج شود. پاسخ به این سوال در یکی از مباحثی است که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و آن مفهوم تابآوری سازمانی است که سازمانها را برای عبور از بحرانهای داخلی و خارجی سازمان آماده میکند.
امروزه اصطلاح تابآوری در برابر انواع بحرانهای انسانی و طبیعی به یکی از مفاهیم بسیار مهم نظری و کاربردی در مدیریت تبدیل شده است. سازمانهای تابآور، سازمانهایی هستند که بهدلیل آمادگی، برنامهریزی و انعطافپذیری بالایی که درخود ایجاد میکنند؛ میتوانند بحرانها را با هزینههای کم پشتسر بگذارند.
رکود تورمی رخدادی است پیچیده که دو عامل متضاد اقتصادی شامل تورم و رکود با هم پدیدار میشوند. این پدیده در ابتدا بعد از شکوفایی اقتصادی دهههای 50 تا 60 میلادی در آمریکا رخ داد، زمانی که دولتمردان برای کاهش بیکاری اقدام به بالابردن نرخ تورم کرده و این تورم همزمان شد با افزایش قیمت مواد اولیه و بهخصوص تحریم نفتی اوپک که باعث افزایش سرسامآور قیمت مواد اولیه صنایع وابسته به نفت شد و به تبع آن افزایش قیمت تمام شده محصولات را در پی داشت و از طرفی کاهش تقاضای بازار باعث کاهش ظرفیت تولید صنایع شد و همچنین فشار نیروی کار بهمنظور افزایش دستمزدها برای جبران تورم یک چرخه باطل بین افزایش تورم و افزایش دستمزدها ایجاد کرد این معضل در کنار افزایش قیمت نفت منجر به بروز پدیده رکود تورمی شد. این تجربه در صنعت پلیمرها هماکنون درحال خودنمایی است آن هم در شرایطی که در جهان بهای نفت در مسیر رشد قرار گرفته و شاید افزایش این نرخ، فراتر از تحمل اقتصاد جهانی باشد. در بازار پلیمرها نیز اوضاع همینگونه است و شاهد افزایش بهای مواد اولیه صنعت پلاستیک در جهان هستیم، اما بهدلیل فاکتور اثرگذار نرخ ارز، شتاب رشد قیمتها در ایران در ماههای اخیر بسیار فراتر از رشد قیمتهای جهانی بوده است. این وضعیت نمود عینی در رشد هزینه کل بنگاههای تولیدی دارد و افزایش قیمت تمام شده را به اثبات میرساند.
مفهوم تابآوری به اشکال گوناگونی تعریف شده و حلقههای مفهومی متعددی از آن شکل گرفته است. با اینحال، توافق گستردهای روی این موضوع وجود دارد که جوهر یا خصیصه ذاتی تابآوری عبارت است از برگشت به گذشته، یعنی درجهای که سیستم قادر است خطرات را جذب کرده و بتواند خودش را سازماندهی کند.
بروز رکود تورمی در صنعت پلاستیک را میتوان در عواملی چون افزایش قیمت مواد اولیه، کاهش بهرهوری، افزایش دستمزدها، سیاستگذاریهای دولت در مورد واردات و صادرات و همچنین تغییرات نرخ ارز محدود کرد حال پس از بررسی موارد بالا برخی راهحلهایی که مفهوم تابآوری در اختیار سازمانها میگذارد را میتوان در ادامه برشمرد.ایجاد یک زنجیره تامین تابآور برای هر سازمانی در شرایط عادی یک نقطه قوت و مزیت رقابتی محسوب میشود، ولی در دوران رکود تورمی داشتن یک زنجیره تامین تابآور اهمیت دو چندانی مییابد. زنجیره تامین تابآور باید انعطافپذیر بوده و توانایی تغییر در شرایط بحرانی را داشته باشد. زنجیره تامین تابآور باید کارآیی بالا و توانایی سریع پاسخگویی به تغییرات را داشته باشد و در آخر مهمترین عامل توان همکاری بالا در بین اعضای زنجیره تامین برای خروج از بحران است.یکی دیگر از عواملی که مورد بررسی قرار میگیرد افزایش بهرهوری برای تابآور کردن سازمان در دوران بحران است. یکی از تبعات رکود تورمی کاهش بهرهوری سازمانها است، ولی سازمانهای تابآور با استفاده از ابزارهای مختلف بهرهوری، خود را در حداکثر نگه میدارند تا بتوانند با افزایش بهرهوری حداکثر صرفهجویی را در هزینههای خود ایجاد کرده و به تبع آن بتوانند از بحران با کمترین آسیب خارج شوند.
عامل دیگری که میتوان در مفاهیم تابآوری یافت ایجاد یک سیستم مدیریت مالی در شرکتهای تولیدی صنعت پلاستیک است که میتواند با مدیریت مناسب منابع مالی و جذب منابع مالی ارزان قیمت و همچنین ایجاد یک جریان نقدینگی پایدار در سازمان و پایش مرتب شاخصها و نسبتهای مالی، منابع و زیرساختهای لازم را برای عبور سازمان از بحران پیشرو تامین کند.
آخرین عاملی که به آن میپردازیم منابع انسانی تابآور شاغل در سازمان هستند که میتوانند با درک درست از شرایط سازمان و محیط بیرونی و آموزشهایی که قبلا دیدهاند و تجربیات گذشته خود با خلاقیت بالا و در سریعترین زمان ممکن برای مشکلات سازمان راهحلهای ایدهآل بیابند. اگر این راهحلها در مسائل کاهش هزینه و افزایش کارآیی و اثربخشی سازمانی صورت گیرد بیشترین اثر را در مسیر عبور سازمان از بحرانها دارد.