به گزارش می متالز، ایران در یک برهه خاص از زمان و شرایطی بسیار سخت از نظر تأمین منابع ارزی به سر میبرد. شرایطی که درآمدهای ارزی بشدت پایین آمده و به نوعی یک جنگ تمام عیار اقتصادی به راه افتاده است. اما در همین وضعیت تلاش میشود که پروژههای عمرانی و زیرساختی اجرا و بهرهبرداری شود.
در همین راستا، پنجشنبه هفته گذشته 3 پروژه نفتی - واحد فرآورش پیشساخته در غرب کارون، پتروشیمی لردگان و تأسیسات ذخیرهسازی و ایستگاههای اندازهگیری میعانات گازی پارس جنوبی- افتتاح شد که انجام این پروژههای عمرانی و زیرساختی کار روتینی نبود. به نظر میرسد که دولت تمام تلاش خود را به کار بسته تا پروژههای زیرساختی را جلو ببرد و مسیر توسعه متوقف نشود.
اما در این مسیر سختی که در حال طی شدن است، توجه به یک نکته ضروری است؛ اینکه باید توسعه با توجه به آمایش سرزمین انجام شود. باید طرحهای آب بر به منابع آبی کشور مانند دریاها دسترسی داشته باشند و از سوی دیگر پروژهها بویژه آنهایی که محصول صادراتی دارند، در مکانی اجرایی شوند که کمترین مسیر را تا آب های آزاد و مقاصد صادراتی طی کند. در این مسیر توسعه انتخاب طرحها و مکان اجرای آنها باید به دور از تصمیمگیری کانونهای سیاسی باشد تا پروژه بر مبنای اصول و در سطح بینالملل دارای توجیه اقتصادی باشد، بویژه برای پروژههای پتروشیمی که خوراک ارزان دریافت میکنند.
توجه به این نکته نیز اهمیت دارد که در برخی از پروژههای به تأخیر افتاده، بخشی از عقب ماندگی تنها به خاطر کمبود منابع مالی نبوده و مباحث توجیه فنی و اقتصادی و اهمیت اجرای آن نیز مطرح است، اما از سویی ناترازی قیمتهای انرژی در کشور اجرای پروژههای دارای اولویت را نیز به تعویق انداخته است.
ناترازی قیمت اغلب از کالاهای اساسی کشور از جمله انرژی در کشور ما باعث شده که امروز طرحها با اقبال کمتری روبه رو باشند؛ درحالی که این یارانه یا سرکوب قیمت انرژی تاکنون موجب بهبود قدرت خرید مردم و سطح اشتغال در کشور نشده است. به سوخت یارانه میدهیم و بهدلیل کمبود منابع و جذابیت اجرا برای بخش خصوصی، پروژههای مربوط به آن محصول عقب میافتد؛ حتی روی نرخ تورم نیز تأثیر منفی میگذارد و اقتصاد کشور و آن صنعت را وارد یک سیکل معیوب میکند.
این درحالی است که اگر درست مسیر را انتخاب کنیم، میتوانیم کسب و کارها را راه بیندازیم و نقدینگی را در مسیر تولید هدایت کنیم، نه تورم، ضمن آنکه اشتغال نیز ایجاد خواهد شد و از این راه قدرت خرید مردم نیز به طور واقعی رشد خواهد کرد. حالا که دولت در مسیر اجرای طرحهای عمرانی در یکی از سختترین برهههای زمان قدم برمی دارد، میتواند این اصلاحات را نیز در نظر داشته باشد و برای مردم توضیح دهد که منافع کشور در چیست. بخش خصوصی میتواند نیاز برخی از قسمتهای صنعت به تکنولوژی را نیز مرتفع کند، اما در کنار این اقدامات باید بهبود روابط بینالمللی را نیز لحاظ کرد. امروزه روابط سیاسی و اقتصادی عجین شده است و زمانی میتوانیم به توسعه برسیم که به تکنولوژی دست یابیم؛ تولید را رقابتی و بازارسازی کنیم و با حفظ کیفیت و قیمت به رقابت با جهان بپردازیم.
اگر درست برنامهریزی کنیم، بهخاطر نیروی کاری که در ایران داریم وهمینطور دسترسی کشور به منابع ارزان انرژی، میتوانیم هم بازار داخل را برای تولیدات ایرانی تضمین کنیم و هم در رقابت با کشورهای دیگر پیروز باشیم و کالاهای ارزان و باکیفیت را در بازارهای رقابتی جهان به فروش برسانیم. مسیر سختی که الان در حال طی شدن است، باید به بهترین دستاوردها ختم شود.