به گزارش می متالز، مدتهاست از مشکلات و کژکارکردی نهادهای اقتصادی، نامناسب بودن برنامههای توسعه و لزوم اصلاح ساختار بودجه سالانه میگویند. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به این مسائل توضیح میدهد: این جز سلسله پرسشهای بنیادی است که متفکران بزرگ توسعه آن را مطرح کردهاند. چرا وقتی قوانین یکسان، برنامههای یکسان و رهنمودهای یکسان در دو کشور متفاوت در دستور کار قرار میگیرد، نتایج متفاوتی را ظاهر میکند؟ آنچه به نظر میرسد اینکه در ایران برنامهنویسی قربانی تصورات خام اولیهای بوده و برای آن هزینههای مادی و انسانی سنگینی متحمل شده اما انتظارات تئوریک آن برآورده نشده است.
مهدی پازوکی میافزاید: به نهادها و برنامههای توسعه در ایران توجه کافی نشده بود. یا آنچه به نظر میرسد اینکه عقلانیت مساله نهادها را هم موردتوجه قرار ندادهایم. از طرفی اقتصاد ایران بهجای برنامهریزی و توجه واقعی به برنامه، اسیر نوعی «برنامه روزی» شده است. اقتصاد و البته برنامههای اقتصادی میانمدت و کوتاهمدت نیازمند جراحی و اصلاحات تدریجی است و این اصلاحات یک ضرورت ملی است که اگر انجام نشود، کشور قادر نخواهد بود در روند تحولات توسعهای قرار بگیرد.
او ادامه میدهد: آنچه کشور به آن نیاز دارد تغییر نهادی توسعهگراست؛ وقتی ترتیبات نهادی موجود را از منظر توسعه ارزیابی میکنیم، به آنها لقب نهادهای کژکارکرد میدهیم. کژ کاردی نهادها یعنی به اهداف توسعه پشت کردهاند یا از آن غفلت کرده و یا بر ضد آن عمل میکنند. هرساله در زمان نوشتن لایحه بودجه و یا زمان نوشتن برنامههای توسعه پنجساله از ایرادهای این برنامهها، از آرمانگرایی تا عدم انطباق با واقعیت گفته میشود ولی نتیجه درنهایت بیتوجهی به نکات کارشناسی است. مشخص است که در چنین شرایطی آنچه قربانی خواهد شد، خود توسعه است.
پازوکی معتقد است: باید نهاد سیاستگذار از تجارب دنیا بهره بگیرد؛ دنیا چه مسیری را در اقتصادی، بودجهنویسی، کنترل تورم، برنامهنویسی یا اخذ مالیات در پیش گرفتهاند. ما سالهاست که درباره فرار مالیاتی حرف میزنیم درحالیکه با شفافیت، حاکمیت قانون، دانش روز و تکنولوژی و فناوری این مساله بهراحتی قابلحل است ولی متأسفانه ارادهای برای این اصلاحات وجود ندارد یا اصلاً هماهنگی برای اصلاح ساختارها نیست.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد علامه میگوید: اقتصاد ایران به جراحی و اصلاحات تدریجی نیاز دارد و هرچه این اصلاحات دیرتر انجام شود، در بلندمدت میتواند تبعات منفی برای جامعه، خصوصاً طبقات ضعیف به دنبال داشته باشد.
او از برنامه روزی شدن اقتصاد گلایه دارد و میافزاید: باید برای توسعه اقتصاد برنامهریزی شود نه اینکه آن را به روزمرگی سوق داد. باید منابع رانتی حذف شود، معافیتها با قانون برداشته شود و نظام بودجهریزی به همراه نظام مالیاتی اصلاح شود. حدود دو سال است که درآمدهای نفتی به پایان رسیده است و در این شرایط ما باید عقلانیت را به سیستم برنامهریزی کشور برگردانیم؛ حالا که درآمدهای نفتی به انتها رسیده باید هزینههای عمومی دولت مدیریت شود.
او تأکید میکند: من قبلاً این را به تکرار گفتهام، به نظر من اگر دولت سازماندهی وصول مالیات را اصلاح کند و از دستاوردهای نظام مالیاتی جهان توسعهیافته استفاده کند، قطعاً درآمد مالیاتی بیشتر خواهد شد. البته من با افزایش نرخ مالیات مخالف هستم. افزایش نرخ مالیاتی در شرایط فعلی تحریم و بیماری کرونا باعث شدت یافتن بیشتر رکود میشود. باید حتماً رویههای مالیاتی ثابت باشد، نه اینکه سلیقهای برخورد شود.
پازوکی میگوید: تنها راه نجات اقتصاد ایران بازگشت به قانون، استفاده از تجارب دنیا، اصلاح نظام بودجهریزی، مالیاتستانی و برنامهریزی توسعه است. انجام و انسجام همه این امور نیازمند اراده و عقلانیت ساختاری است. دولت باید گلوگاههای مشکلات را شناسایی کند و برای آ در این مدت باقیمانده چارهاندیشی کند؛ راهحلهای تکراری و آزموده شده و البته شکست خورده چاره کار نیست؛ باید به فکر راهکاری بدیع، نو بود. باید از تجربه دنیا در حل مشکلات بهره گرفت.