به گزارش می متالز، کل تولید روی کشور در سال 1396 چیزی بین 180 تا 200 هزار تن بوده که 1 تا 2.1 درصد از تولیدات روی در جهان را تشکیل میدهد. البته به دلیل اینکه این رقم، عدد چندان قابل توجهی نیست، جایگاه بالایی را در صنعت روی جهان در بر نمیگیرد. اما با توجه به ظرفیتهای نصب شده در کشور و قیمتهای جهانی و حاشیه سود صنعت روی، تولیدکنندگان باید بتوانند تا چندین برابر شمش روی را در کشور تولید کنند، ولی کمبود خاک معدنی و عدم تامین ماده اولیه باعث از دست رفتن این فرصت شده است.
با توجه به افزایش قیمتهای جهانی فلز روی، کشور می توانست شاهد شکوفایی بیشتر این صنعت در برخی از حوزهها باشد؛ اما به دلایل گوناگون این اتفاق نیفتاده است. دلیل اصلی عدم سوددهی واقعی واحدهای تولید روی در کشور،کمبود مواد اولیه برای تولید است. در حال حاضر 50 درصد از تولیدات روی در کشور به گروه توسعه معادن روی ایران تعلق دارد و مابقی را نیز سایر واحدها تولید میکنند. اما با این همه، میزان تولیدات کشور عدد چشمگیری نیست. با توجه به ظرفیت نصب شده در واحدها و معادن موجود، انتظارات بیشتری از تولیدکنندگان میرود. اما همواره مشکل بسیار مهم استخراج در این زمینه خودنمایی کرده است. در زنجیره تولید، استخراج مواد معدنی نقش بسیار مهمی را ایفا میکند و متاسفانه مشکلات بسیاری که در مسیر استخراج این مواد وجود دارد مانع از کامل شدن ظرفیت تولید شده است.
با توجه به رشد قیمتهایهای جهانی فلز روی از سه سال گذشته تا کنون، صنعت روی ایران نیز اثرات مثبت آن را بهصورت اندکی دیده است. به این معنی که میزان تولید نسبت به سه سال گذشته چیزی بین 10 تا 20 درصد افزایش داشته است. از طرفی افزایش قیمتها که باعث نفع بردن بیشتر برای عرضهکنندگان میشود، منجر به اصلاح در ظرفیت تولید روی و توسعه تجهیزات برای تولیدکننگان روی نیز شده است. قیمت روی در بورس فلزات لندن در اواخر سال 2015 چیزی حدود 1500 دلار برای هر تن بوده، اما در پایان ماه ژانویه 2018 به بیش از 3600 دلار برای هر تن رسیده است. این بدان معنی است که در عرض دو سال قیمت فلز روی بیش از 140درصد رشد داشته، ولی صنعت روی در کشور ما به همان نسبت رشد نکرده است؛ یکی از دلایل آن عدم افزایش مصرف داخلی است که باعث شده بیشترین میزان تولیدات روی در کشور به صورت شمش صادر شود. کاهش و کمبود بودجههای عمرانی و توسعهای باعث کاهش تقاضا در کشور و نیز کاهش مصرف روی در کشور شده است.
علی رغم اینکه چین بزرگترین مصرفکننده و تولیدکننده روی در جهان است. اخبار حاکی از آن است که واردات چین طی سال جاری و سال آینده افزایش خواهد یافت. ماده خام و معدنی و شمش روی از جمله کالاهای وارداتی روی در این مدت برای چین خواهد بود و به نظر میرسد بهخاطر کاهش منابع در جهان، افزایش قیمت روی روندی ادامهدار باشد. شیب قیمتی برای فلز روی در چند ماه اخیر بسیار تند بوده است و انتظار میرود افزایش قیمتهای جهانی همچنان بازار روی را به پیش براند.
چنان که اشاره شد، عدم توجه کافی به استخراج و معدنکاری در این صنعت، بیشترین مانع در رشد صنعت فلز روی بوده است. البته شایان ذکر است که در چند ماه اخیر بخش معدن، توسعه بهتری پیدا کرده و بهرهبرداری از معادن کوچک نیز توجیهپذیرتر شده است. هرچند هنوز مواد معدنی موجود، کفاف تولیدکنندگان روی را نمیدهند.
پس از تعیین شدن وضعیت معدن مهدیآباد، انجام باطلهبرداری 18 میلیون تنی تا کنون، حجم مناسبی از کار را پیش برده است و انتظار میرود تا اواخر سال 97 و اوایل 98، عرضه خاک سولفوره این معدن آغاز شود. شایان ذکر است که خاک معدن مهدیآباد شامل خاک اکسیده و سولفوره است و هدف اصلی از بهرهبرداری این معدن خاک سولفوره است البته این خاک در عمقهای پایینتری از نسبت به خاک اکسیده قرار دارد.
میتوان امید داشت که در سالهای آینده معدن انگوران همچنان مورد بهرهبرداری قرار بگیرد چرا که این معدن هنوز چیزی بین 7 تا 10 میلیون ذخیره اکسیده دارد و هم اکنون نرخ برداشت سالیانه از این معدن 750 هزار تن است. در ضمن حجم خاک سولفوره معدن انگوران نیز چیزی در حدود 5 میلیون تن است و هنوز استخراج مناسبی در این مورد اتفاق نیفتاده است. سالانه 50 هزار تن از خاک سولفوره این معدن به صورت زیرزمینی و با حفر تونل مورد استخراج قرار میگیرد. این نرخ استخراج، بیانگر آن است که این معدن هنوز جای کار فراوانی دارد. انگوران دارای خاکهایی با عیار گوناگون است. خاک سولفوره این معدن به صورت مستقیم و بدون هیچگونه عملیات تغلیظ مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. برای خاکهای اکسیده کمعیار نیز واحدهای فلوتاسیون بسیاری در محدوده معدن ایجاد شدهاند و از نظر پرعیار سازی مشکلی وجود ندارد و حتی میتوان گفت که این مجموعهها با کمبود خوراک نیز مواجه هستند.
در حالی که معادن بزرگ کشور در حال بهرهبرداری قرار دارند، معادن کوچکتر مورد غفلت واقع میشوند. این غفلت منجر به تعطیلی یا بلا استفاده شدن این معادن میشود و برخلاف اینکه بسیاری از تولیدکنندگان از کمبود مواد اولیه شکایت دارند، متروکه ماندن معادن کوچک جایی برای توجیه ندارد. برخی دلایلی که برای این کمکاری آورده میشود عبارتند از: زمانبر بودن، نیاز به سرمایهگذاری و وجود ریسکهای احتمالی. این در حالی است که بخش دولتی کمتر اهمیتی به موضوع معادن کوچک داده و بخش خصوصی نیز بنا به دلایل گفته شده حاضر به خطر کردن در این حوزه نیست.