به گزارش می متالز، کشور ما در رده ششم جهان از منظر ذخایر سرب و روی قرار دارد و بر همین اساس نیز در طول سالهای گذشته ظرفیت قابلتوجهی از این صنایع در کشور احداث شده است. البته این ذخایر معدنی آنطور که باید مورد توجه نبودهاند و عملیات اکتشاف و استخراج آنها در اولویت نبوده است.
با توجه به اهمیت صنایع سرب و روی و نقشی که میتوانند در توسعه اقتصادی کشور بر عهده بگیرند با محمد حیدرزاده یکی فعالان این صنعت گفتوگو کرده ایم و چالشهایی که در روند فعالیت این صنعت وجود دارد را جویا شده ایم.
به اعتقاد حیدرزاده محدودیتهای موجود در مسیر صادرات، کمبود مواد اولیه داخلی و دشواری در مسیر واردات خاک مورد نیاز صنایع، فعالیت واحدهای تولیدی با ظرفیتی به مراتب پایینتر از ظرفیت اسمی، سیاستهای اشتباه دولت درباره این صنایع و از همه مهمتر نبود طرحی جامع برای توسعه این صنعت، مهمترین چالشهایی هستند که فعالیت این صنایع را تحتتاثیر قرار داده است.
چالشهایی که مانعی جدی در مسیر تحقق شعار جهش تولید فراهم کرده و از میزان صادرات محصولات این صنایع بهشدت کاستهاند.
گفتنی است بخش محدودی از سرب و روی تولید شده در کشور به مصرف داخلی میرسد؛ بنابراین افت صادرات در این صنعت به منزله کاهش تولید در بلندمدت خواهد بود.
صنایع سرب و روی در کشور صادراتمحور هستند. میزان تولید روی در کشور سالانه حدود ۲۰۰ هزار تن برآورد میشود. از این میزان حدود ۵۰ هزار تن در داخل مصرف میشود و ۱۵۰ هزار تن آن باید صادر شود تا تولید تداوم یابد. اما اعمال تحریمهای چندباره علیه ایران و شدت گرفتن آنها طی سالهای گذشته، روند فعالیت این تولیدکنندگان و همچنین فروش خارجی آنها را با چالش روبهرو کرده است. در این میان، تجارت بینالمللی نیازمند استفاده از سیستم پولی و بانکی است. اما در یکی دو سال گذشته مبادلات پولی ایران با سایر کشورها بهشدت دشوار شده است. همین موضوع نیز روابط تولیدکنندگان صنایع داخلی را با طرفهای خریدار خارجی دشوار کرده است؛ بنابراین محدودیتهای صادراتی را باید یکی از بزرگترین و مهمترین چالشهایی دانست که فعالان این صنعت را درگیر کرده است.
تامین مواد اولیه، یکی دیگر از چالشهایی است که روند تولید فعالان این صنایع را تحتتاثیر قرار میدهد، چراکه خاک سرب و روی استخراج شده در کشور، کفاف نیاز فعالان این صنعت را نمیدهد و بخشی از نیاز این صنایع به خاک، از طریق واردات تامین میشود. واردات نیز بهدلیل تحریمها و مشکلاتی که پیشتر به آنها اشاره شد، دشوارتر از گذشته شده است.
بخشی از مشکلاتی که فعالان صنایع سرب و روی با آنها درگیر هستند به شرایط داخلی باز میگردد. بهعنوان مثال، واحدهایی که در زنجان احداث شدهاند با مسائل محیط زیستی روبهرو هستند. این چالشها در یکی، دو ماه گذشته شدت گرفته تا جاییکه چند واحد تولیدی بهدلیل مشکلات محل دپو کیکهای خود، ناچار به توقف تولید شدهاند.
با وجود تمام مشکلاتی که به آنها اشاره شد، فعالان صنایع سرب و روی کوشیدهاند تولید را با قوت هرچه بیشتر ادامه دهند؛ بنابراین همچنان تولید و تجارت در این صنعت ادامه دارد. اما باید اقرار کرد که تداوم تولید با دشواری انجام و در همین حال، بر هزینههای تولید و واردات و صادرات نیز افزوده شده است. موضوعات یادشده زمینه افت صادرات این صنایع را فراهم کرده؛ یعنی شرکتی که تولید دارد و توانسته جایی در بازار بینالمللی به خود اختصاص دهد، با مشکلات ناشی از تحریم و چالشهای داخلی روبهرو است که روند فعالیت آن را کُند میکند.
در همین حال شاهدیم که هر روز بخشنامه جدیدی صادر میشود و سدی در مسیر حرکت تولیدکنندگان و فعالان صنعتی میسازد. بسیاری از این مصوبات بدون کار کارشناسی و نظرخواهی از فعالان صنایع تصویب میشوند. مصوباتی که نهتنها نتیجه مثبتی بهدنبال ندارند، بلکه روند عادی فعالیت تولیدکنندگان را نیز تحتتاثیر قرار میدهند.
ایجاد ظرفیت یک صنعت بیش از نیاز داخلی به هیچ عنوان عیب محسوب نمیشود. صدور مجوز برای احداث واحدی که متقاضی برای احداث آن وجود دارد، درست بهنظر میرسد. کما اینکه تمام واحدهای فعال در این صنعت با مجوز وزارت صنعت، معدن و تجارت احداث شده و پروانه بهرهبرداری دریافت کردهاند. اما باید موانع موجود در مسیر تولید این واحدها برداشته شود تا بدینترتیب از متضرر شدن آنها جلوگیری به عمل آید.
آزادسازی واردات و صادرات، تلاش برای بهبود روابط خارجی، سرمایهگذاری بر استخراج از ذخایر سرب و روی کشور و در همین حال امکان ورود سرمایههای خارجی برای بهرهمندی از این ذخایر، مهمترین پیششرطها برای توسعه صنعت سرب و روی کشور و همچنین تکمیل ظرفیت ایجاد شده در این صنایع بهشمار میرود.
درحالحاضر، بیش از ۴۶۰ هزار تن ظرفیت در صنعت سرب و روی کشور احداث شده است اما فقط حدود ۲۰۰ هزار تن از این ظرفیت به تولید اختصاص دارد. در همین حال، حدود ۳۰ هزار نفر نیروی انسانی در این صنایع مشغول فعالیت هستند و استفاده از کل ظرفیت تولید به منزله ایجاد موقعیتهای شغلی به مراتب بیشتر خواهد بود.
متاسفانه در طول سالهای گذشته، برنامه جامع و راهبردی برای این صنایع تدوین نشده است. کما اینکه اگر این برنامه وجود داشت، محل احداث واحدهای تولیدکننده سرب و روی کشور و همچنین محل احداث آنها با دقت بیشتری تعیین میشد و سیاستهای تکمیل زنجیره ارزش در این صنایع بیشتر مورد توجه قرار میگرفت. این ضعف در حالی است که وزارت صنعت، معدن و تجارت در طول سالهای گذشته وظیفه داشته برنامهای راهبردی و استراتژیک برای این صنعت تدوین کند.
اما متاسفانه در طول سالهای گذشته هیچ برنامه راهبردی برای این صنایع تدوین نشده است و همچنان نیز این برنامه وجود ندارد. یعنی فعالان این صنایع از ضعف در این حوزه رنج میبرند. البته بهتازگی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) با همکاری مجموعه معدن سرب و روی مهدیآباد شروع به نوشتن برنامه برای این صنعت کرده است. بدون تردید تدوین نقشه راه برای این صنعت، تاثیر بسزایی در تکمیل همگون زنجیره سرب و روی خواهد داشت.
روند کاهشی صادرات صنایع سرب و روی کشور از سال گذشته و با تصمیمات اشتباه دولت آغاز شد. دولت واحدهای فعال در این صنایع را موظف کرد ابتدا محصولات تولیدی خود را در بورس کالا عرضه کنند و اگر خریداری برای این محصولات وجود نداشت، اقدام به صادرات کنند. همین موضوع نیز روند صادرات این صنایع را بهشدت متاثر و زمینه افت آن را فراهم کرد.
در همین حال، نرخ ارز نیما و ارز آزاد، طی ماههای گذشته تفاوت قابلملاحظهای داشته است. در چنین شرایطی، تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدند که صادرات و بازگشت ارز با نرخ دلار نیمایی برایشان به صرفه نخواهد بود، درنتیجه قید صادرات را زدند. از دیگر چالشهای یادشده در مسیر صادرات، تحریمها بود که پیشتر هم به آنها اشاره شد.
درحالحاضر، حدود ۹ ماه از شروع سالی که رهبر معظم انقلاب با عنوان «جهش تولید» نامگذاری کردهاند، گذشته و روند تولید در صنایع مختلف مشخص شده است.
به اعتقاد من، نباید به اجرایی شدن این هدف در صنایع سرب و روی کشور چندان امیدوار بود. درواقع این صنایع با چنان چالشهای عمیقی در روند فعالیت خود روبهرو بودهاند که نباید از آنها انتظار عملکرد درخشان و متمایزی را داشت.
بدون تردید سیاستهای کلی حاکم بر کشور و اقدامات اجرایی از سوی دولتیها، نقش بسزایی در اجرایی نشدن این هدف داشته است، چراکه شاهدیم بخش خصوصی، فعالان صنایع، سایر منابع انسانی و... با تمام توان و قوا در تلاش هستند تولید را ادامه دهند. کما اینکه این تولیدکنندگان در طول این سالها تلاش کردهاند کیفیت محصولات خود را افزایش دهند تا محصولات آنها از قابلیت رقابت در بازارهای جهانی برخوردار باشند. در همین حال در بازارهای بینالمللی حضور یافته و مشتریانی بینالمللی را شناسایی کردهاند.
بنابراین مشکلات این حوزه از سیاستهای کلان نشات میگیرد و نه عملکرد فعالان صنایع. درواقع در شرایطی که روابط تجاری ما با سایر کشورها محدود شده، نباید به بهبود شرایط چندان هم امیدوار بود.
گفتنی است چالشهای یادشده تنها به صنایع سرب و روی اختصاص ندارد. این دست چالشها روند فعالیت تولید در سایر صنایع را نیز متاثر کرده و از بهرهوری تولید کاسته است. در همین حال، فشار مضاعفی به تولیدکنندگان وارد میکند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که فعالان صنایع در مشکلات به وجود آمده مقصر نیستند، بلکه چالشها از سیاستهای کلان نشات میگیرد و باید برای رفع آن تلاش کرد. چنانچه روابط تجاری ایران با سایر کشورها به شکلی آزادانه برقرار شود، بدون تردید بسیاری از این کاستیها برطرف میشود. در همین حال امکان توسعه صنایع نیز فراهم خواهد شد.
بخشی از چالشهای حاکم بر این صنعت از سیاستهلی اشتباه و مصوبات غیرکارشناسی نشات میگیرد. بنابراین از دولتمردان انتظار میرود در تصمیمگیریهایی که تاثیر آن بر عملکرد صنایع مشخص میشود از نظرات فعالان آن بخش نیز کمک بگیرند. بدون تردید بهرهگیری از نظرات کارشناسی فعالان صنایع نقش بسزایی در بهبود عملکرد صنایع خواهد داشت. در همین حال از مشکلات احتمالی جلوگیری میشود. تپیامدهای تصمیمات دستوری مشخص میشود و میتوان از آنها ممانعت به عمل آورد.