به گزارش می متالز، در این میان اخبار از این موضوع حکایت دارد که احتمالا آنچه برای معدنیها در خصوص عرضه سنگ آهن در بورس و نزدیک شدن به قیمت جهانی بوده احتمالا در شرایط کنونی انجام نمیشود و حتی اگر انجام شود دولت در صدد خواهد بود که سهم خود را از معادن بیشتر کند.
اما نکته مهمتر با توجه به این موضوع اینکه اگر بنا باشد سنگ آهن در بورس به فروش نرسد و همچنان با همان ضرایب قبل به فروش برسد و در عین حال بنا باشد با فشار عرضه در بورس کالا قیمتها کمتر از سطوح واقعی خود معامله شود شیوهنامه اخیر فولاد علاوه بر فشار بر سودآوری شرکتهای فولادی میتواند برای سنگ آهنیها نیز دردسرساز شود.
در این خصوص باید توجه شود که کنسانتره و گندله بر اساس ضرایبی از قیمت شمش فولادی نرخگذاری میشوند و اگر بنا بر کاهش قیمت فروش شمش باشد درنتیجه سنگ آهنیها حتی میتوانند با ریسک کاهش سود مواجه شوند و این در حالی است که انتظار برای افزایش سود به دنبال نزدیک شدن به قیمتهای جهانی مطرح بود. البته همچنان شیوهنامه فولاد در هالهای از ابهام به سر میبرد و احتمالا خود طراحان این طرح نیز در شرایط کنونی نسبت به اتفاقات سردرگرم هستند.
البته باید در پایان مطرح کرد که منظور فشار بر سودآوری نسبت به حالتی است که این شیوهنامه اجرا نشود و شمش در قیمت پایه ۸۰ درصد قیمت جهانی معامله نشود وگرنه به صورت کلی باید به جهش قیمتی مواد معدنی و فلزی در بازار جهانی و همچنین بالا ماندن نرخ دلار توجه داشت.