به گزارش می متالز، توسعه پارس جنوبی در ایران از اواخر دهه ۷۰ شمسی آغاز شد، در آن زمان ایران در تلاش بود تا تولید گاز از این میدان مشترک را آغاز کند و توسعه دهد.
این مسیر ۲۰ ساله با فراز و فرودهای زیادی همراه بوده و حالا در آخرین مرحله توسعه قرار دارد تا فاز ۱۱ با توان ایرانی به مدار تولید بیاید.
در اوایل دهه ۸۰ قرار بود تا توتال توسعه این فاز را بر عهده بگیرد و فشارافزایی را نیز در دستور کار قرار دهد. با این حال با روی کار آمدن دولت نهم و افزایش حساسیتهای بینالمللی نسب به فعالیتهای هسته ای ایران در سالهای ۸۵ تا ۹۷، کار به بهانههای مختلف متوقف شد و در نهایت، توتال سال ۸۸ از ایران رفت.
در همان زمان مذاکرات با چین آغاز شد و این در حالی بود که ایران هر روز بیشتر از قبل از قطر در برداشت گاز از این میدان مشترک عقب میماند.
با تعریف فازهای ۳۵ ماهه و پراکندگی منابع و همچنین فشار بیشتر تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، سی.ان.پی.سی چین نیز از توسعه فاز ۱۱ در سال ۹۱ خارج شد بدون آنکه اقدام موثری برای برداشت گاز از این فاز انجام شود.
دولت تدبیر و امید در حالی روی کار آمد که سرانجام خوبی برای توسعه پارس جنوبی قابل تصور نبود. برخی فازها که قرار بود تا بهار سال ۹۲ به بهرهبرداری برسند، پیشرفتی زیر ۱۰ درصد داشتند.
از همین رو فازهایی با پیشرفت بالاتر در اولویت کاری بیژن زنگنه قرار گرفت که پیش از این سنگ بنای توسعه پارس جنوبی را نیز در سل ۷۹ بنا گذاشته بود.
اگر چه پس از خروج چینیها از فاز ۱۱، مذاکراتی بین شرکت نفت و شرکتهای داخلی مانند پترو ایران، تاسیسات دریایی و پترو پارس انجام شد و شهریور ماه ۹۱ عملیات توسعه فاز ۱۱ به شرکت پتروپارس واگذار شد اما با توجه به اولویتبندی صورت گرفته در زمینه توسعه فازهای پارس جنوبی و با توجه به محدودیت مالی موجود، پترو پارس از این پروژه خارج شد.
توسعه فازهای دیگر پارس جنوبی با جدیت دنبال شد و سهم ایران از برداشت گاز از این میدان مشترک از ۲۸۰ میلیون متر مکعب سال ۹۲ به ۷۰۰ میلیون متر مکعب در سال ۹۹ رسید و ایران در حال حاضر روزانه بیش از ۱۲۰ میلیون متر مکعب گاز بیشتری از قطر برداشت میکند.
اما توسعه فاز ۱۱ هیچ گاه فراموش نشد.
توسعه این فاز البته به جز برداشت گاز مانند سایر فازها، هدف مهمتری را پیگیری میکرد. از همین رو با تدوین قراردادهای جدید نفتی و اجرایی شدن برجام، دوباره ایران با توتال و سی ان پی سی چین وارد مذاکره شد و این بار تاکید کرد که برای ادامه کار، پتروپارس به عنوان شریک ایرانی در کنار آنها خواهد بود.
نکته مهم در این قرارداد، استفاده از تکنولوژی تقویت فشار و بهره برداری از سکوهای تقویت فشار در فاز ۱۱ پارس جنوبی بود تا به عنوان الگویی برای ساخت سکوهای فشارافزایی برای سایر فازهای پارس جنوبی به کار گرفته شود.
خروج آمریکا از برجام و تحریمهای یک جانبه این کشور اما باعث شد تا دوباره توتال از توسعه فاز ۱۱ عقبنشینی کند و کار به چینیها سپرده شود. چینیها نیز بعد از تعلل فراوان، از این قرارداد خارج شدند تا کار توسعه از ابتدای سال ۹۸ به پتروپارس ایرانی واگذار شود.
کارهای مقدماتی انجام شد و حالا با نصب جکت و استقرار ریگ حفاری در موقعیت فاز ۱۱، در هفته جاری، حفاری ۵ حلقه چاه با دستور وزیر نفت آغاز شد. پیشبینی سهم داخلی از این بخش کار قریب ۷۰ درصد است.
توسعه فاز ۱۱، شامل دو موقعیت ۱۱A و ۱۱B در ناحیه مرزی جنوب شرقی میدان پارسجنوبی واقع شده و این ناحیه درحالحاضر تنها بلوک در دست توسعه و باقیمانده میدان مشترک گازی پارسجنوبی است.
مرحله اول توسعه طرح باهدف تولید روزانه دو میلیارد فوت مکعب گاز و میعانات همراه و ارسال آن به پالایشگاههای موجود پارسجنوبی شامل حفاری ۲۴ حلقه چاه، نصب و راهاندازی ۲ سکوی تولیدی و نصب قریب ۲۵۰ کیلومتر خط لوله دریایی ۳۲ اینچ انجام می شود.
برای تسریع در روند کار حمل و نصب سکوی موجود ۱۲C و اتصال به خط لوله دریایی موجود ۱۲C و انتقال نهایی گاز تولیدی به پالایشگاه خشکی فاز ۱۲ در منطقه پارس ۲ کنگان انجام خواهد شد و با شروع عملیات اجرایی حفاری پیشبینی میشود ظرف یک سال آینده بهرهبرداری زودهنگام از این موقعیت با ظرفیت اولیه ۱۴ میلیون مترمکعب شروع شده و با تکمیل هر ۱۲ حلقه چاه به ظرفیت تولید کامل ۲۸ میلیون مترمکعب در روز برسد.
همچنین منابع مالی لازم جهت این بخش حدود ۵۰۰ میلیون دلار برآورد می شود که از محل منابع داخلی و اوراق مشارکت در دست تأمین است. در سال ۱۳۹۹ برای این منظور تاکنون ۱۵ میلیون دلار از منابع داخلی نفت تامین شده و تا پایان سال ۷۰ میلیون دلار دیگر نیز تامین خواهد شد.
توسعه بخش اول فاز ۱۱ با تعریف ۴۰ بسته کاری و برگزاری مناقصات در جریان است. ازنظر اجرایی هم بعد از تکمیل و نصب جکت چهارپایه زیرین در خردادماه امسال، مقدمات عملیات حفاری و خدمات مربوطه فراهمشده است.
مرحله دوم توسعه فاز ۱۱ نیز با حفاری و تکمیل ۱۲ حلقه چاه در موقعیت شمالی فاز ۱۱ (SPD۱۱A) که دور از مرز مشترک است و ساخت و نصب یک سکوی جدید انجام خواهد شد.
خط لوله دریایی به طول حدود ۱۱۰ کیلومتر جهت انتقال گاز تولیدی به پالایشگاه فازهای ۶-۸ در منطقه عسلویه احداث می شود و برآورد سرمایهگذاری این بخش از مرحله اول نیز قریب یک میلیارد دلار است و پیشبینی میشود حدود سه سال عملیات اجرایی مربوطه طول بکشد.
علت افزایش ۵۰۰ میلیون دلاری توسعه بخش دوم نسبت به بخش اول توسعه فاز۱۱ به دلیل آن است که در توسعه بخش اول سکویی ساخته نمی شود و از سکوی فاز ۱۲ استفاده خواهد شد که این موضوع صرفه جویی ۵۰۰ میلیون دلاری را به دنبال خواهد داشت.
در این مرحله همچنین، طراحی، ساخت و نصب سکوی فشارافزایی برای حفظ و نگهداشت تولید مدنظر است که مرحله سخت و سنگین و پیچیده کار شامل سکوی ۱۵ هزار تنی است که نیاز به طراحی و تأمین اقلام و کارگاه اجرایی و ساخت خاص دارد و قرار است برای اولین بار در کشور انجام شود که پیگیری تکمیل طراحی و فراهم نمودن مقدمات ساخت در حال انجام است. این مرحله بهتنهایی قریب ۲.۵ میلیارد دلار هزینه و حدود ۵ سال زمان ساخت نیاز دارد.
زیرا فشار میدان با توجه به برداشت کاهش قابل توجهی را در سال های آینده خواهد داشت. این افت فشار بیشتر در مناطق کناری میدان ایجاد شده که فاز ۱۱ نیز در همین مناطق قرار دارد بنابراین اگر ایران بخواهد جبران گذشته را در برداشت گاز داشته باشد باید با استفاده از تکنولوژی های جدید این افت فشار را جبران کند.
به همین دلیل پس از گذشت حدود سه سال از تولید فاز ۱۱ پارس جنوبی، مخزن به مرور با افت فشار روبهرو میشود بنابراین از هم اکنون باید ساخت تاسیسات مورد نیاز برای تقویت فشار گاز مدنظر قرار گیرد و این تفاوت اصلی فاز ۱۱ پارس جنوبی با دیگر طرحهای توسعه در پارس جنوبی است.
نکته مهم این است که حجم سکوهایی که در حال حاضر در پارس جنوبی نصب میشود ۲۵۰۰ تن است، در حالی که حجم سکوی فشارافزا ۲۰ هزار تن میشود. یعنی هشت برابر سکوهایی است که در پارس جنوبی نصب میشود.
اکنون زیرساختهای لازم برای ساخت این سکوها در یاردهای تاسیساتی داخل کشور مانند صدرا، تاسیسات دریایی، ایزوایکو، صف و … وجود ندارد. آنها تاکنون سکویی با این حجم نساختهاند، در نتیجه تلاش ما این بود با استفاده از دانش فنی توتال، ساخت این سکو را تجربه کنیم و بر این موضوع که سکوی فشارافزا باید در داخل کشور ساخته شود نیز تاکید شده بود.
به همین دلیل علاوه بر مطالعات شرکت های ایرانی برای فشار افزایی در دریا،طرح فشار افزایی در خشکی نیز در دستور کار است.
بیژن زنگنه با بیان اینکه یکی از اهداف ما در قرارداد طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی بحث فشارافزایی بود، تأکید کرد: فشارافزایی برای ما موضوعی حیاتی و ضروری است، در واقع حفظ تولید پارس جنوبی برای ما ضرورت دارد.
وی با یادآوری اینکه پس از کنارهگیری پیمانکاران درجه یک خارجی از طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی ما مطالعات فشارافزایی در دریا و خشکی را انجام دادیم که اکنون در مرحله نهایی و تصمیمگیری است، افزود: یکی از تصمیمهای ما این است که برای نخستین بار کمپرسور و توربین برای فشارافزایی ازسوی شرکت ایرانی توربو کمپرسور نفت (OTC) ساخته شود، بهزودی قرارداد ساخت چند توربین و کمپرسور با این شرکت نهایی میشود.
در پایان، ذکر این نکته ضروری است که انتقادات به بیژن زنگنه در توسعه فاز ۱۱ درحالی مطرح می شود که در سالهای ۸۸ تا ۹۱ با وجود منابع سرشار مالی ناشی از فروش مناسب نفت و قیمت بسیار بالای آن، هیچ اقدام جدی درباره توسعه بلوک فاز ۱۱ صورت نپذیرفته و تنها به یک قرارداد راکد با شرکت چینی اکتفا شده بود که عملاً آن قرارداد هم اجرایی نشد و در سال ۹۱ خاتمه یافت.
اما زنگنه در طول ۷ سال گذشته برداشت گاز ایران از پارس جنوبی را ۴۲۰ میلیون متر مکعب در روز افزایش داد و ایران را در این ماراتن نفسگیر جلو انداخت. برای توسعه فاز ۱۱ نیز قراردادی امضا کرد که به دلیل بدعهدی دولت ترامپ در نهایت به پتروپارس واگذار شد.