تاریخ: ۳۰ آذر ۱۳۹۹ ، ساعت ۱۴:۵۹
بازدید: ۱۷۲
کد خبر: ۱۴۹۵۹۴
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

چراغ قرمزهای نابه‌جا در تامین کالاهای اساسی

می متالز - تجارت خارجی خصوصا در حوزه کالاهای اساسی، رکن غیرقابل انکار در فرآیند تنظیم بازار است و به دلیل اهمیت تامین این کالاها و نیز بحث هزینه تمام شده آنها، منطق حکم می‌کند از تمام ظرفیت‌های تجارت خارجی برای کاهش ریسک‌های موجود استفاده شود.
چراغ قرمزهای نابه‌جا در تامین کالاهای اساسی

به گزارش می متالز، واقعیت دردناک و هشدار دهنده این است که در دوره اخیر تحریم ها، برخلاف شعارها و ادعاهایی که از سوی دولتمردان و بهارستان‌نشینان صورت گرفته، خدشه دار شدن ساختار تجارت خارجی کشور، آگاهانه یا غافلانه در دستور کار برخی چهره‌های خودی قرار گرفته و در این راستا با تکنیک‌های مختلف، تجار و بازرگانان را که از ستون‌های اصلی تنظیم بازار کالاهای اساسی هستند در عرصه بین‌المللی به انزوا کشانده و موجب بی‌اعتباری‌ آنها نزد طرف خارجی شده‌اند. این موضوع از آنجا حائز اهمیت است که توجه داشته باشیم که فشار تحریم‌ها و محدودیت‌های تراکنش مالی موجب شده تا تامین کالاها به اعتبار بین‌المللی تجار ایرانی صورت گیرد و باید اعتراف کنیم در صورت مخدوش شدن این اعتبار، قطعا حلقه تحریم‌ها تنگ‌تر شده و طراحان تحریم‌ها و بدخواهان، به نتیجه مطلوب خود نزدیک تر خواهند شد.

متاسفانه بخشی‌نگری برخی دستگاه‌های اجرایی و صدور بخشنامه‌های خلق الساعه که از جمله می‌توان به بخشنامه اخیر بانک مرکزی درخصوص کاهش مهلت ارائه اسناد حمل حواله‌های ارزی برای رفع تعهدات ارزی و مهلت ۴۵ روزه ترخیص قطعی کالا از گمرکات اشاره کرد، آن هم در حالی که حداقل زمان سفارش‌گذاری برای تولید، انجام فرآیندهای تولید، بارگیری و حمل کالاهای اساسی از مبدا کشورهای تولید‌کننده حدود چهارماه است. بر این اساس به نظر می‌رسد صدور این بخشنامه، عملا دامن زدن به بی‌اعتمادی تجار ایرانی در عرصه بین‌المللی و به دنبال آن وقفه در تجارت، اخلال در تامین و در ادامه افزایش متوسط هزینه تمام شده کالای نهایی و سبد کالایی مصرف‌کنندگان است.

در این راستا لغو بخشنامه فوق و تصحیح و افزایش مهلت زمانی تسلیم اظهارنامه‌های وارداتی به میزان پیش‌بینی شده در بخشنامه ۱۰۵۸۴/ ۹۹ بانک مرکزی، خواست تمامی فعالان اقتصادی در عرصه کالاهای اساسی است، ولی متاسفانه باوجود جلسات مکرر، حتی تا سطح معاون اول ریاست‌جمهوری، به نظر می‌رسد که زور دست‌های پیدا و ناپیدا بیش از تدبیر دلسوزان است.

واقعیت این است که دوری و زمان بر بودن تولید و حمل این محموله‌ها که گاهی از طریق کشورهای ثالث نیز صورت می‌گیرد و عدم تامین به موقع ارز سبب طولانی شدن فرآیند ترخیص شده و طبیعی است که اعمال مقررات کالای متروکه و تسری آن به کالاهای اساسی و استراتژیک، عملا ظلم به تامین‌کنندگان است و به دلیل اهمیت این قبیل محموله‌ها در تامین نیاز واحد‌های تولیدی و سبد غذایی مصرف‌کنندگان و ماهیت فسادپذیر بودن آن، تخصیص وتامین ارز کالاهای موصوف توسط بانک مرکزی باید در اولویت قرار گیرد.

در کنار این موضوع، فراز و فرودهای تصمیمات اخذ شده توسط دیگر سازمان‌هایی که نمی‌توان از آنها نامی به صراحت برد، چراغی بی‌وقفه قرمز برای بازرگانانی شده که اعتبار و سرمایه خود را وقف تامین کالاهای اساسی کرده‌اند و چنین رویکردهایی علاوه بر ورشکستگی این فعالان اقتصادی و حذف آنها از چرخه تامین، با تحمیل بلاتکلیفی‌های طولانی به تامین‌کنندگان کالا، موجب کوچک شدن سفره مصرف‌کنندگان و تزریق آشفتگی به بازار خواهد شد.  ضروری است دلسوزان کشور، هرچه زودتر با عبور از تنظیم‌گری دولتی و بها دادن بیشتر به نقش تشکل‌های تخصصی در سیاست‌گذاری‌های تنظیم بازار، با تدوین برنامه سالانه تامین کالاهای اساسی به جای تصمیمات روزمره و البته با دریافت تضمین کافی از فعالان اقتصادی، از دل‌نگرانی‌های فعالان اقتصادی و دغدغه‌های معیشتی مردم، بیش از پیش بکاهند.

فرهاد آگاهی عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران

عناوین برگزیده