به گزارش می متالز، برخی که عمدتا خارج از گروه تولیدکنندگان سیمان هستند، تولید فراتر از ظرفیت کشور توسط برنامهریزان را نکوهش میکنند و اعتقاد دارند حداکثر ظرفیت ایجاد شده باید ۶۰ میلیون تن میبود. این گروه معمولا در اظهارنظرهای خود حتی قیمت سیمان کنونی را برای صنعت ساختمان و مسکن تحریککننده افزایش قیمت میدانند. در مقابل این گروه، تولیدکنندگانی قرار دارند که صدای اعتراض آنها بهویژه توسط بخش خصوصی روز به روز بلندتر میشود و البته تاکنون راه به جایی نبردهاند. آنها معتقدند افزایش ظرفیت تولید بر مصرف به دلیل رشد منفی اقتصادی و متعاقب آن رکود بخش ساختمان و عمران در یک دهه اخیر بوده و ایجاد کارخانههای فراتر از ظرفیت این شرایط را ایجاد نکرده است.
منتقدان وضعیت موجود همچنین تاکید میکنند که با توجه به اینکه برای تولید سیمان، منابع طبیعی ارزشمندی مصرف میشود و از طرفی حدود ۳۰ دلار (حدود ۷۵۰ هزار تومان) برای تولید هر تن سیمان انرژی نیاز است، به طور طبیعی باید تناسبی بین قیمت فروش و هزینهها وجود داشته باشد و البته قیمتهای جهانی و کشورهای منطقه را مثال میزنند که به طور متوسط ۶۰ دلار (معادل یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان) است. این در حالی است که در کشور ما هر تن سیمان حدود ۳۰۰ هزار تومان در اختیار خریداران قرار میگیرد. در واقع اگر از تمامی هزینههای استخراج مواد اولیه، دستمزد نیروی انسانی، مالیاتها و... صرفنظر کنیم، هر تن سیمان معادل ۷۵۰ هزار تومان انرژی از منابع طبیعی کشور مصرف میکند و با کمتر از نصف همین قیمت در اختیار بازار قرار میگیرد و بهرغم این ارزانی عجیب و غریب سیمان، قیمت مسکن بهویژه در چهار سال اخیر با شیب بسیار تندی بالا رفته و از دسترس طبقات ضعیف و متوسط دورتر شده است.
محمدرضا احسانفر، مدیرعامل سیمان زابل به خبرنگار «دنیایاقتصاد» میگوید: واقعیت این است که ثروت ملی به نام صنعت سیمان با ظرفیت ۹۰ میلیون تن در حال نابودی است. این در حالی است که احداث هر کارخانه با ظرفیت یک میلیون تن حداقل ۱۳۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار هزینه دارد و به طور کلی در مجموع ۱۳ تا ۱۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت سیمان صورت گرفته است. اشتباهی که همه مرتکب میشوند این است که میگویند قیمت هر تن سیمان درب کارخانه ۳۱۰ هزار تومان است در حالی که ۹۰ هزار تومان از این مبلغ پول پاکتی است که با همین قیمت توسط تولیدکننده خریداری شده است و در واقع سیمان با قیمت ۲۲۰ هزار تومان معادل ۵/ ۸ دلار به فروش میرسد. بر این اساس کارخانه با ظرفیت یک میلیون تن، در صورتی که با تمام ظرفیت کار کند، سالانه ۵/ ۸ میلیون دلار فروش دارد و با این وضعیت یعنی بازگشت سرمایه هیچ زمانی حتی ظرف ۱۰۰ سال هم شدنی نیست.
حکایت نعل وارونه در صنعت سیمان
وی میافزاید: صادرات سیمان هم از قیمتهای داخلی تبعیت میکند و کارخانهها بسته به محل قرارگیری از ۱۰ تا ۱۴ دلار از درب کارخانه سیمان میفروشند و ما با بالاترین قیمت میفروشیم، اما امروز بعد از ۱۱ سال که از راهاندازی کارخانه میگذرد، میبینیم که بازگشت سرمایه با توجه به افزایش نرخ دلار در دهههای آتی و از طرفی استهلاک کارخانه تقریبا دستنیافتنی است؛ جالب اینکه عدهای این وضعیت قیمتگذاری و ورشکستگی سیمانیها را میبینند، اما به جای حل مشکل در این ساز میدمند که کارخانههای سیمان بیشتر از نیاز کشور تاسیس شده در حالی که در طرح جامع سیمان کشور آمده که تا سال ۱۴۰۴، باید ۱۲۰ میلیون تن سیمان تولید کنیم. این در حالی است که رکود اقتصادی کشور باعث بر هم خوردن تعادل و کاهش تقاضا شده است و کار تا جایی پیش رفته که اخیرا کارخانه سیمانی را که حدود ۶۰ درصد پیشرفت داشته در استان خراسان تغییر کاربری دادهاند.
احسانفر در پاسخ به این سوال که مرحله دوم افزایش قیمت سیمان به کجا رسید، میگوید: امروز بهانهای به نام افزایش قیمت مسکن را مانند پتک بر سر صنعت سیمان میکوبند در حالی که این موضوع کیلومترها از واقعیت فاصله دارد. هر تن سیمان را امروز به کارخانههای بتن آماده ۲۲۰ هزار تومان میفروشیم و آنها بتن آماده را تنی ۴۸۰ هزار تومان میفروشند. اگر مقاومت این بتن را در بهترین حالت ۳۵۰ در نظر بگیریم یعنی حدود ۳۵۰ کیلو سیمان مصرف کردهاند که قیمت آن حدود ۷۷ هزار تومان است و ۴۰۰ هزار تومان دیگر را به خاطر هزینه حملونقل، شن و ماسه و سود اضافه کردهاند؛ بنابراین ۶ برابر قیمت سیمانی که از ما میخرند، به قیمت بتن اضافه میکنند، اما جالب است که دولت هیچ گاه یقه آنها را برای تاثیر بتن در گرانی مسکن نمیگیرد. حتی همین امروز سود دلالها و کسانی که کار حمل و نقل سیمان را انجام میدهند، از تولیدکننده بیشتر است.
مدیرعامل سیمان زابل تصریح میکند: در حال احداث کارخانه فولاد به قیمت ۱۳۰ میلیون دلار در چابهار هستم چون با قیمتهای حاضر از صنعت سیمان ناامید شدهام. نکته جالب اینکه هزینه احداث این واحد فولادی یک میلیون تنی با هزینه احداث کارخانه سیمان یکی است؛ در حالی که فروش سالانه فولاد ۱۰هزار میلیارد تومان است و کل فروش سیمان در سال به ۳۰۰ میلیارد تومان هم نمیرسد. با چه توجیهی یک کارخانه فولاد باید بیش از ۳۰ برابر سیمانیها درآمد داشته باشد؟!
وی خاطرنشان میکند: وقتی در کشوری تورم دورقمی وجود دارد نباید مبنای درآمد گذشت زمان و به صورت تاریخی باشد. به طور مثال خودرویی که شما با قیمت ۵۰ میلیون تومان سه سال پیش خریداری کردهاید و به حدود ۲۰۰ میلیون تومان رسیده، بیانگر سود شما نیست و صنعت سیمان هم وضعیتی مشابه دارد. برخی از مسوولان درآمد امروز و سال گذشته شرکتهای سیمانی را در کنار هم قرار میدهند و حکم به سودآوری میدهند. در حالی که کارخانهای که با ۱۳۰ میلیون دلار(حدود ۳ هزار و ۳۵۰ میلیارد تومان) راهاندازی شده، با سود ۶۰ میلیاردی سالانه عملا بازگشت سرمایهای ندارد و اگر قطعهای دچار مشکل شود باید گاهی تا میلیونها دلار برای جایگزینی آن هزینه کنیم.
وی در پایان میگوید: چند روز پیش بررسی میکردم که یک کارخانه سیمان در عمان ۳۵میلیون دلار در طول سال سود داشته است. سایر کارخانههای سیمان حوزه خلیجفارس هم چنین وضعیتی دارند در حالی که سود سالانه ما ۲ میلیون دلار است، چرا ما باید تافته جدا بافته بین تمامی کشورهای تولیدکننده سیمان باشیم؟! امیدوارم وزیر صمت تا دیر نشده به این مشکلات ورود کنند.