به گزارش می متالز، به این ترتیب در پایان معاملات روز یکشنبه شاخص کل بورس تهران با رشد هر چند ناچیز ۱/ ۰ درصدی به محدوده یک میلیون و ۳۵۵ هزار واحد بازگشت. در این میان کاهش خروج پولهای حقیقی و افزایش تقاضا برای خرید سهام میتواند مجددا مسیر شاخصهای بورسی را تغییر دهد.
در گزارش روز گذشته اشاره شد طی سالهای گذشته هر رخداد و حتی احتمال وقوع اتفاقی غیراقتصادی، بورسبازان را متاثر کرده تا شاهد سنگین شدن صفوف فروش و افت قیمتها باشیم. این هیجانات منفی اما همواره به سرعت و در کمتر از یک هفته فروکش کرده و قیمتها رویهای عکس به خود میگیرند. به عبارتی واکنش سریع و منفی بورس در تمامی موارد دقیقا یک روز پس از وقوع رخداد با رنگ باختن ترس و هراس معاملهگران در روزهای آتی تغییر میکند تا شاهد خریدار شدن فروشندگانی باشیم که اسیر هیجانات زودگذر شدند و در هیجان منفی سهام خود را در معرض فروش قرار دادند. وضعیتی که یادآور جمله «فروشندگان امروز، خریداران فردا» است. تغییر مسیر سهام از صف فروش به صف خرید و بالعکس بدون خبر و رخدادی جدید نمونه عینی این مهم است.
کمبود دانش مالی: در اینکه چرا بورس تهران به این سرعت درگیر واکنشهای هیجانی میشود، دلایلی چند میتوان عنوان کرد. در وهله اول، داشتن دانش کافی یکی از شروط مهم معاملهگری در یک بازار پرریسک است؛ شرطی که متاسفانه در بازار سهام کشورمان کمتر اثری از آن یافت میشود. بررسیها نشان میدهد بخش عمدهای از سهامداران که از اواخر سال گذشته و نیمه نخست سالجاری وارد بازار سهام شدهاند، نه تنها از تجربه کافی در زمینه معاملات سهام برخوردار نیستند بلکه دانش کافی در این خصوص را در اختیار ندارند. این دسته از معاملهگران یا از طریق دریافت سیگنالهای خرید و فروش از کانالهای غیررسمی یا مشورت با اطرافیان که بعضا خود را خبره بازار معرفی میکنند، در بازار سهام فعالیت دارند. این نوع معاملهگری سبب میشود تا خود سرمایهگذار نتواند چشمانداز روشنی از آینده بازار با توجه به اتفاقات رخ داده ترسیم کند. موضوعی که باعث میشود تا هر اتفاق پیرامونی ولو بدون اثرگذاری بر معاملات سهام، سبب تشدید هیجان بورسبازان شود.
سکانداری حقیقی: از دیگر دلایل وقوع یک هیجان حداکثری در معاملات سهام میتوان به سکانداری حقیقیها در بورس تهران اشاره کرد. نکته قابلتوجه معاملات سالجاری حضور پررنگ سهامداران خرد یا همان حقیقیها و سهم بیش از ۸۰ درصدی آنها هم در سمت خرید و هم فروش سهام است. شرایطی که سبب شده تا عملا حقوقیها به حاشیه رانده شوند. پیش از این نیز به ریسک سکانداری حقیقیها در بازار سهام اشاره شده بود. واقعیت این است که سهامداران خرد بهدلیل ریسکگریزی بهصورت تدریجی وارد گردونه معاملات میشوند اما از آنجا که در مقایسه با حقوقیها دارایی بزرگی ندارند [همین میزان دارایی نیز از ارزش بالایی برایشان برخوردار است]، در مسیر کاهشی سعی در حفظ ارزش داراییهای خود داشته و به اصطلاح زیانگریز هستند. از اینرو درگیر رقابت سنگینی برای فروش سریعتر و آبشاری سهام خود شده و اسیر هیجانات زودگذر میشوند.
قوانین محدودکننده: یکی از مهمترین دلایل هیجانی شدن معاملات بورس تهران چه در زمان صعود و چه نزول، قوانین محدودکننده و البته خودساختهای همچون دامنه نوسان است. در مجموع پدیده صفنشینی نه تنها خود ساخته هیجانات است بلکه تشدیدکننده این مهم نیز به حساب میآید. در صورت نبود دامنه نوسان اما سهام در چنین مواقعی به سرعت به تعادل میرسد و هیجان دامن بورسبازان را نمیگیرد.
تردید ممنوع: بازار سهام یکی از پرریسکترین بازارهای مالی در دنیا شناخته میشود. به این ترتیب شرط نخست برای ورود به این بازار، ریسکپذیری است. یک سرمایهگذار با هر میزان دارایی در صورتی که از این شرط اولیه برخوردار نباشد، نباید به جمع معاملهگران بورسی بپیوندد. در صورت ورود اما لازم است شرایط را با دقت بیشتری بررسی کند. عمده کارشناسان معتقدند در شرایط فعلی فضای سیاسی نمیتواند چندان بدتر از گذشته شود. با این برداشت، فروش سهام (سهامی که البته با دقت و تحلیل برگزیده شدهاند و شک و تردیدی درخصوص روند آتی سودسازی آنها وجود ندارد) در فضای هیجانی چندان منطقی به نظر نمیرسد. اما همانطور که تاکید شد، لازم است پرتفو با دقت و تحلیل کافی چینش شود تا وقایع اینچنینی نتواند سهامدار را مردد کند.
به حمایتها دلخوش نباشید: شاید بیراه نباشد اگر بگوییم سهامداران حقوقی چوب دو سر سوختهای هستند که هم در بازار صعودی و هم نزولی مورد انتقاد قرار میگیرند؛ تفکری اشتباه که سهامدار حقوقی را ناجی بازار میداند که در هر شرایطی نباید دست از حمایت بردارد. دلبستن به حمایت حقوقی اما پیمودن مسیری خطاست. نخست آنکه باید بدانیم حقوقیها نیز منافعی دارند که نمیتوانند آن را فدای حمایتهای مصنوعی از بازار کنند. علاوه بر این اگر هم دستوری درخصوص حمایت از بازار صادر شود، خرید حقوقیها تنها برای سبز کردن شاخصهاست، در نتیجه همه سهام از آن منتفع نمیشوند بلکه تنها شاخصسازها هستند که هدف قرار میگیرند. پس بهتر است در کل به حمایتهای حقوقی دل نبندیم.
هر چند روز یکشنبه شاخصهای سهام سبزپوش بودند اما رونق چندانی در بازار مشاهده نمیشد. با وجود این بررسیهای آماری نشان از تعادل نسبی صفهای خرید و فروش در این روز کاری داشت. بهطوری که در جریان معاملات روز یکشنبه بورس تهران، از ۳۴۴ نماد معامله شده، ۹۵ نماد (معادل ۶/ ۳۷درصد) با مازاد تقاضا به صف خریدی به ارزش ۵۵۴ میلیارد تومان رفتند و در مقابل ۷۱ نماد (معادل ۲/ ۲۱درصد) در صف فروش قفل شدند. در فرابورس نیز در برابر صف فروش ۱۶۲ میلیارد تومانی در حدود ۲۷ درصد نمادها، صف خریدی به ارزش ۶۴۰ میلیارد تومان در ۴۰ نماد معاملاتی تشکیل شد. نگاهی به روند تغییر مالکیت سهام نیز از کاهش خروج نقدینگی حقیقی از گردونه معاملات سهام حکایت داشت. جایی که سهامی به ارزش ۵۴۰ میلیارد تومان از سبد سهام حقیقیها به پرتفوی معاملهگران عمده منتقل شد. روز شنبه این رقم حدود ۱۵۰۰میلیارد تومان بود.