به گزارش می متالز، شیوع رانت خواری گسترده در زنجیره فولاد از سنگ آهن تا محصولات فولادی و نوردی و حتی محصولات نهایی مساله ای است که از مدت ها پیش مطرح است، دلیل آن هم استفاده از انرژی و مواد اولیه ارزان و یارانه ای در هر کدام از این زنجیره های تولید است. برهمین اساس، هر کدام از فعالان این زنجیره، دیگری را به رانت خواری متهم می کند. یکی از مهمترین مدعیان این زنجیره فعالان معادن سنگ آهن هستند که می گویند، شرکتهای فولادی با ارزان خری سنگ آهن سود چندهزار میلیاردی می برند و با این رویه معادن سنگ آهن تعطیل می شوند.
سجاد غرقی نایب رییس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در گفتگوی تفصیلی با بیان این مطلب از نفوذ فولادیها در قدرت و لابی ایشان میگوید. غرقی هشدار میدهد، ادامه این روند از سوی شرکتهای فولادی و انحصاری کردن بازار خرید و قیمت سنگ آهن، کار را به جایی خواهد رساند که دیگر معدنی برای تولید سنگ آهن وجود نخواهد داشت و همگی از عدم سرمایهگذاری و توسعه، تعطیل و نابود خواهند شد.
در ادامه متن کامل گفتوگوی با نایب رییس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران را میخوانید.
دعوای قدیمی نیست؛ فولادیها میخواهند سنگ آهن را مفت بخرند. من در اینجا قیمت روز (15/10/1399) را برای شما مثال میزنم؛ الان قیمت هر تن سنگ آهن با عیار 62 درصد در بازار جهانی – در بنادر شمالی چین – 177 دلار است. حالا اگر بخواهید بر اساس قیمت جهانی، قیمت داخلی سنگ آهن را به دست آورید و کشف قیمت کنید اینکه یک معدندار ایرانی بخواهد سنگ آهن خود را در بازار جهانی بفروشد باید چند قلم از هزینههایش را کسر کند؛ نخست هزینههای حمل دریایی است که حدود 30 دلار متوسط هزینه حمل دریایی هر تن است. یعنی از 177 دلار، 30 دلار کم کنید تا بار به بنادر برسد. صادرکننده باید 2 دلار هزینههای بندری بدهد. این 2 دلار را هم کم کنید. هزینه حمل جادهای را هم در نظر بگیرید. الان گرانترین منطقهای که دارد سنگ آهن صادر میکند، سنگان است. از این معدن هزینه حملونقل جادهای(زمینی) هر تن سنگ آهن، 250 هزار تومان است که نرخ دلاری آن بر اساس دلار 25 هزار تومان، حدود 10 دلار میشود. حدود 5 دلار را هم برای تحریمها در نظر بگیرید که درمجموع 15 دلار میشود. جمع کل هزینهها 47 دلار میشود که با کسر آن از 177 دلار درنهایت به عدد 130 دلار میرسید.
بله. ولی الان ذوب آهن اصفهان، سنگ آهن 62 درصد را با بالاترین قیمت و بر اساس 11 درصد ارزش شمش فولاد که متوسط کدال بورس در ماه قبل 10 هزار و 445 تومان بوده، میخرد. طبق این معادله قیمت هر تن سنگ آهن در داخل کشور یک میلیون و 148 هزار تومان است. این عددی است که معدندار داخلی سنگ آهن خود را به ذوب آهن اصفهان میفروشد.
عدد 130 دلار بالا که قیمت نهایی خرید سنگ آهن در بازار جهانی است را در 25 هزار و 500 تومان (نرخ هر دلار در ایران) ضرب کنید، میشود 3 میلیون و 315 هزار تومان. اختلاف این قیمت جهانی سنگ آهن و آن بهای خرید داخلی عددی بیش از دو میلیون تومان است. اختلاف خیلی زیاد است. یعنی کارخانجات فولادی هر تن سنگ آهن را بیش از 2 میلیون تومان از معدندار داخلی ارزانتر میخرند. الان اختلاف میان قیمتهای داخلی و جهانی 50 تا 70 درصد است.
از سوی دیگر قیمت کنسانتره نسبت به شمش فولاد در بازار جهانی 26 درصد اما قیمت کنسانتره نسبت به شمش در بازار ایران 16 درصد است. این اختلاف خیلی زیاد است. ما میگوییم اگر قیمت شمش فولاد در بازار جهانی بهعنوان نمونه یک هزار دلار است، فولادیها باید هر تن کنسانتره را 260 دلار بخرند اما ایشان میگویند ما فقط 160 دلار میخریم!
بله زورشان میرسد. یکی از بدترین کارهایی که در این چند وقت شد و یک شرکت فولادی هم بانی آن بود راه انداختن کمپینی با عنوان مبارزه با خامفروشی بود. با این کمپین بخش معدن را هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ تبلیغاتی زیر فشار گذاشتند. انیمیشن ساختند و درباره خامفروشی سنگ آهن صحبت کردند و کاری کردند که معدن در کشور مساوی شد با خامفروشی و با این کار به بخش معدن کشور خیانت کردند.
هدف آنها این نبود که به قول خودشان با خامفروشی مبارزه کنند بلکه هدفشان این بود که منافع حداکثری خود از ارزانفروشی را از دست ندهند و به تنها چیزی که فکر نمیکردند و نمیکنند توسعه کشور و صنعت است. متأسفانه دولتیهایی هم بودند که اصلاً به توسعه بخش معدن و صنایع معدنی فکر نمیکردند و با ایشان همراه شدند. در ادامه کمپین خود گفتند کشور سنگ آهن ندارد و ما تولیدکنندگان فولاد، سنگ آهن کم داریم. در بوق و کرنا کردند که اینها دارند خاک کشور را صادر میکنند و تلاش کردند جلوی عوارض صادراتی سنگ آهن را ببندند و خرید و فروش آن را بهطور کامل انحصاری کنند. دقیقاً همان اتفاقی که امروز افتاده است. بالاخره موفق شدند 25 درصد عوارض صادرات از فروش را مصوب کنند. یعنی اگر قیمت هر تن سنگ آهن 100 تومان است صادرکننده باید 150 تومان عوارض بدهد تا بتواند آن را صادر کند.
از سال 97 اجرایی شد. اما فولادیها کمپین خود را از 1393 شروع کردند.
قیمتها را انحصاری کرد و صادارت بهطور کامل ممنوع شد. صادرات سنگ آهن که ممنوع شد فولادیها مشتری انحصاری شدند. در نتیجه قیمتها هم انحصاری شد. از آن طرف هم در دولت ذینفوذ بودند و گفتند قیمت همین است که ما میگوییم و تعیین کردند قیمت 50 درصد. حالا امسال به 70 درصد رسیده آن هم به خاطر افزایش قیمت جهانی. همه تلاششان این بود که صادرات را ممنوع کنند و خرید و فروشها انحصاری شود که شد و فقط خودشان تنها مشتری خریدکننده سنگ آهن داخلی شدند.
الان کنسانتره در بازار جهانی تنی 188 دلار است. بر اساس فرمول بالا، 42 دلار از آن را کم کنید به عدد 146 دلار میرسید که 145 دلار در نظر میگیریم. طبق انحصار فولادیها در خرید مبنای محاسبه همان 16 درصد ارزش شمش فولاد خوزستان است که با این حساب قیمت داخلی هر تن کنسانتره حدود یک میلیون و 700 هزار تومان به دست میآید. این قیمتی است که حلقه بعد از معدن به فولادیها میفروشند. حالا اگر عدد 145 دلار را با دلار 25500 تومان حساب کنید قیمت جهانی هر تن کنسانتره حدود 3 میلیون و 700 هزار تومان به دست میآید. یعنی 2 میلیون تومان اختلاف قیمت است. این 2 میلیون تومان به جیب فولادیها میرود.
طبق صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای بزرگ فولادی در سال 98، فقط سه شرکت بزرگ تولیدکننده سنگ آهن ازجمله گلگهر، چادرملو و... بالغبر 8 هزار و 600 میلیارد تومان در این سال به فولادیها ارزانفروشی کردهاند. آقای پورابراهیمی هم معادن سنگ آهن کرمان را برآورد کرد که فولادیها از محل ارزانفروشی سنگ آهن به آنها حدود 5 هزار میلیارد تومان به جیب زدهاند.
البته این اعداد بیشتر است به خاطر اینکه میزان خرید سنگ آهن از معادن کوچک و خصوصی محاسبه نشده. این سود 8600 میلیارد تومانی فقط از محل خرید کنسانتره بر اساس محاسبه 16 درصد ارزش شمش فولاد خوزستان است در حالیکه باید 24 درصد میخریدند.
کمیسون معادن اتاق ایران گفت به هر حال صنعت فولاد دچار ناکارآمدیها و ناکاراییهایی است و از آن طرف هم سنگ آهن اول باید نیازمندیهای داخل کشور را تأمین کند. اگرچه انتظار این نیست که صنعت فولاد هر تن کنسانتره را 3 میلیون و 700 هزار تومان بخرد ولی انتظار این است که قیمت، واقعی شود. به چه دلیل؟ به دلیل اینکه طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال 97 و 98 نسبت به سال قبل از آن میزان افت سرمایهگذاری در معادن سنگ آهن کشور به منهای 89 درصد رسیده است. همچنین با تعطیلی معادن کوچکمقیاس از 443 معدن فعال اکنون کمتر از 200 معدن در حال فعالیت هستند، با این وجود تقاضا برای سنگ آهن وجود دارد، قیمت جهانی و حتی قیمتهای داخلی هم درصدی افزایش پیدا کرده ولی معادن همچنان تعطیل هستند چون معدندار باید تولیدش را ارزان بفروشد و دیگر کسی توان سرمایهگذاری در معادن را ندارد.
ما گفتیم کنسانتره بهعنوان یک شاخص قیمتگذاری باشد. الان قیمت آن 16 درصد ارزش شمش فولاد است. اتاق ایران در مردادماه امسال پیشنهاد داد که این عدد در دنیا 26 درصد است، در ایران آن را 21 درصد در نظر بگیرید تا نسبتها بهتر شود و بتوان از محل فروش نهادههای معدنی، معادن کوچک و تعطیل شده را احیا کرد. از سویی اکتشافات و استحصال مواد، نیاز به سرمایهگذاری سنگین دارد و خیلی از معادن به ماشینآلات نیاز دارند. خوشبختانه معدن جزء تحریمها نیست و ما در بلوک تحریم ارز نیستیم و این یک مزیت است که این بخش میتواند توسعه پیدا کند.
به خاطر اینکه فولادیها میخواهند ارزان بخرند و سودهای چندین برابری دریافت کنند. بهعنوان نمونه این شرکتها در سال 98 حدود 40 هزار میلیارد تومان سود انباشته داشتند در حالیکه آنها نه تکنولوژی خاصی را استفاده کردند نه بهرهوریشان افزایش پیدا کرد. بخش زیادی از این سود بهدلیل بُزخری و ارزانخَری سنگ آهن داخلی است.
اتاق بازهم عدد پیشنهادی 21 درصد را اصلاح کرد و 19 درصد را پیشنهاد داد. اما بازهم شرکتهای فولادی 19 درصد را قبول نکردند و حاضر نشدند سنگ آهن داخلی را به قیمت کمی واقعیتر بخرند. گذشتن از سود چند هزار میلیارد تومانی برای آنها آسان نبود به همین خاطر تبلیغات سنگین با کمک لابیهای قدرتمند خود را شروع کردند و تلاش کردند این توافق 19درصد به نتیجه نرسد که البته هم نرسید. پیشنهاد اتاق بازرگانی این بود که قیمتها باید تعدیل شود حالا یا از طریق شیوهنامه ساماندهی عرضه و تقاضای زنجیره فولاد یا از طریق عرضه محصولات در بورس کالا و ...
ببینید همه از این موضوع اطلاع دارند و میدانند وضعیت خرید سنگ آهن و کنسانتره به چه صورت است و معادن سنگ آهن در چه وضعیتی قرار دارد. هم دولت، هم نمایندگان مجلس شورای اسلامی، هم کمیسیون اقتصاد و هم کمیته معدنی مجلس. حتی داریوش اسماعیلی، معاونت معدنی وزارت صمت تأکید کرده باید قیمتها اصلاح شود. وزیر صمت هم در جریان است و در اجلاس اتاق بازرگانی ایران در اینباره صحبت کرد.
کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران در تابستان امسال بالغبر 30 جلسه در جاهای مختلف ازجمله با فولادیها، وزارتخانه و نمایندگان مجلس برگزار کرد که گزارشات آن آماده است. اتاق ایران نیز گزارش آن را نهایی کرد اما مسأله عدد و رقم است!
فولادیها در سال گذشته فقط از محل خرید کنسانتره، حدود 8600 میلیارد تومان منفعت کسب کردند و امسال باتوجه به افزایش قیمت دلار این عدد به 20 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. بنابراین آنها حاضر نیستند این سود را از دست بدهند. فولادیها بهطور قطع فقط از کنسانتره سود نمیکنند بلکه با در نظر گرفتن سودی که از محل ارزان خریدن کنسانتره، سنگ آهن، گندله و ... به دست خواهند آورد این عدد به حدود 50 هزار میلیارد تومان میرسد. آن هم بهدلیل مابهالتفاوت قیمت داخلی و جهانی است.
فولاد از صنایع بزرگ و استراتژیک کشور است. صنعت ارزشمندی است ولی بهدلیل نوع خصوصیسازیای که انجام شده دست بالا را در کشور پیدا کرده و طبیعتاً تعیینکننده هم هستند.
ما هم بهعنوان بخش خصوصی در چارچوب و توانی که داشتیم، فعالیت کردیم. بنگاههای کوچک معدنی داریم و از جمع ما، انجمنها و تشکلهای معدنی به وجود میآید. رابطهمان با معادن بزرگ، خوب و منسجم است اما متأسفانه سیاستگذاری اقتصادی کشور در دو دهه اخیر به سمت و سو و سود فولاد بوده است.
البته خود فولادیها هم به این موضوع پی بردهاند. حتی در جلسهای که چندی پیش با برخی مدیران شرکتهای فولادی داشتیم، به صراحت اعلام کردند زیادهروی کردهاند و باید قیمت خرید سنگ آهن اصلاح شود. اما اعداد و ارقام در این بازار آنقدر بزرگ و میزان نفعی که از ارزان خریدن سنگآهن و ... نصیبشان میشود، بالاست که برایشان سخت است اصلاح قیمت را بپذیرند. اما نکتهای که وجود دارد این است که فولادیها اگر بخواهند به این روند ادامه دهند و قیمتها را واقعی نکنند، سرمایهگذاری جدیدی در معادن سنگآهن انجام نمیشود و چند سال دیگر سنگ آهنی وجود نخواهد داشت تا آنها بتوانند از داخل کشور خرید بکند. الان 55 میلیون تن ظرفیت فولاد در کشور ایجاد شده اما میزان سنگ آهن تولیدی کشور 30 میلیون تن است. مشکل دیگر اینکه سنگ آهن را نمیتوان وارد کرد و وارد کردن آن صرفه اقتصادی ندارد. اکنون نزدیک به 8 میلیون تن ظرفیت فولاد در جاهای مختلف کشور ایجاد شده که بهدلیل نبود آب و سنگ آهن تعطیل شدهاند.
دانستن را همه میدانند. سیاستگذاران، دولتیها و مدیران فولادی میدانند قیمتها معقول نیست و در درازمدت جواب نمیدهد. اسماعیلی، معاون معدنی وزیر صمت در اتاق ایران اعلام کرد که در سال 98 فولادیها 40 هزار میلیارد تومان سود کردند که 32 هزار میلیارد تومان آن انباشت گرانفروشی شمش و ارزان خریدن سنگ آهن بوده است. به هر حال اگر این سیستم جوابگو بود و رسیدگی میکرد باید اتفاقی میافتاد که تاثیرگذار باشد. ولی هم منافع این بازار و هم ذینفعان آن بزرگ هستند.
با کلیات شیوهنامه درباره زنجیره فولاد موافق هستیم اما بعضی از مفاد اجرایی آن ازجمله نحوه بازههای زمانی قیمتگذاری شمش باید اصلاح شود. پیشنهاد کردیم بازه زمانی قیمتگذاری شمش فولاد از ماهانه به هفتگی تبدیل شود آن هم بهدلیل بالا بودن نوسان قیمت در ماه که خیلی وقتها مفسدهزا است. بهطور کلی نظر ما این است که تمام محصولات این زنجیره شامل سنگ آهن، کنسانتره، گندله و... در بورس کالا عرضه شود. این تأکید باید در شیوهنامه وزارت صمت هم اجرایی شود. این پیشنهادات از طرف انجمن سنگ آهن برای معاونت امور معادن وزارت صمت ارسال شده است.