به گزارش می متالز، اما باوجود توصیه بسیاری از صاحبنظران، ظرفیت گسترده بخش معدن بدون حامی و سرمایهگذار دست نخورده باقی مانده است. باید در نظر داشت اگر سرمایهگذاری مناسبی در این حوزه انجام میشد، میتوانستیم معدن را جایگزین نفت کنیم. معدن با وجود سابقه ۱۰۰ ساله درحالحاضر گاهی با چالشهای اساسی مواجه است، به همین خاطر، حوزه معدن یکی از حوزههایی است که بهشدت حضور افراد بااندیشه، با همت و خلاق را میطلبد. البته باید در نظر داشت افراد بزرگ بسیاری در این حوزه کارهای بسیاری انجام داده و توانستهاند این حوزه را تا حدودی فعال کنند و پیش ببرند. یکی از افراد تاثیرگذار این حوزه مهدی کرباسیان است که اقدامات موثری انجام داده است. در ادامه گفتوگوی مهدی کرباسیان، معاون اسبق وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس هیات عامل سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) را میخوانید:
در شروع این گفتوگو بهعنوان یک فعال اقتصادی از افراد تاثیرگذار و موثری که گامهای ارزندهای در حوزه معدن برداشتهاند، تقدیر میکنم.
نکتهای که وجود دارد این است که بخش معدن و صنایع معدنی به دو قسمت قبل و بعد از انقلاب تقسیم میشود. فعالیت معدنی در دوران قبل از انقلاب سابقه و قدمت بسیار طولانی دارد؛ برای مثال در معدن کاخک که در کویر واقع شده و یک معدن سرب بوده، آتشکده زرتشتان قرار دارد که این امر نشاندهنده بهرهبرداری از معدن در هزاران سال پیش است.
باتوجه به تاریخچه فعالیت معدن در کشور و براساس مدارک و مستندات، میتوانیم قدمت این حوزه را به گذشته بسیار دور نسبت بدهیم. نخستین بهرهبرداری رسمی معادن در کشور، مربوط به معادن زغالسنگ میشود که از حدود ۸۰ یا ۹۰ سال پیش آغاز شده و تا امروز نیز فعالیت در این حوزه ادامه داشته و دارد. باتوجه به اینکه فعالیت در حوزه معدن دارای سابقه بسیار طولانی و مباحث تاریخی است، ترجیح میدهم در این مطلب، تنها در زمینه اقدامات صورت گرفته در سالهای بعد از انقلاب صحبت کنم.
پس از انقلاب اسلامی، دکتر احمدزاده هروی وزیر صنعت، معدن و تجارت بودند. وی دارای تخصص معدنی بوده و نقش مفید و موثری در این حوزه داشت. بعد از انقلاب، وزارت معادن و فلزات تشکیل شد و در حوزه فلزات وزیر مستقلی داشتیم، با این حال، اقدامات صورت گرفته پررنگ و اساسی نبودند؛ بهگونهای که در زمان انقلاب و با آغاز دوران جنگ، فعالیت و اقدام موثری در حوزه معدن شکل نگرفت. بدیهی است که بزرگان و مدیرانی نیز بودند که اقدامات مفیدی در آن دوران انجام دادند اما شرایط کشور بهگونهای بود که امکان تمرکز و فعالیت در این حوزه مهیا نبود.
در دوره نخست ریاستجمهوری آیتالله رفسنجانی، آقایان محلوجی، شکرریز و عرفانیان در حوزه معدن اقداماتی انجام دادند و در دوره دوم، آقایان بانکی و مظاهری به این گروه اضافه شدند که توانستند اقدامات زیربنایی مناسبی انجام دهند. یکی از اقدامات موثر آن دوران راهاندازی فولاد مبارکه است.
در حوزه معدن، در دوران مهندس محلوجی اقدامات ارزنده و شایستهای صورت گرفت. در حقیقت حضور آقای کلاهدوز موجب اخذ تصمیمات آگاهانهای در حوزه صنعت روی و فولاد کشور شد. همینطور در زمینه شناسایی معادن نیز اقدامات زیرساختی موثری را شاهد بودیم؛ بهگونهای که در دورانی که در ایمیدرو فعالیت داشتم اقدامات موثری در حوزه شناسایی معادن انجام شد. در دوران اول و دوم وزارت آقای محلوجی شاهد راهاندازی چادرملو و گلگهر بودیم. دوران وزارت مهندس محلوجی دوران شکوفایی و اثرگذاری حوزه معدن بود.
در دوران آقای جهانگیری، وزارت معادن با صنعت ادغام شد و بهدلیل سیاستی که دولت در آن مقطع داشت که به سمت کوچکسازی حرکت کند این اقدام صورت گرفت، اما در واقعیت این هدف تنها در حد شعار باقی ماند. کوچکسازی دولت باید بهگونهای میبود که حجم و بدنه دولت واقعا کوچک شود، در حالی که ادغام این وزارتها یک شعار بود و عملیاتی نشد.
یکی از بهترین اقداماتی که در دولت اول اصلاحات انجام شد، ایجاد سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران بود که طرح آن در سال ۱۳۷۹ مطرح و در سال ۱۳۸۰ عملیاتی شد.
مهندس موذنزاده که مدتی نیز در مجلس نماینده و رئیس کمیسیون صنایع و معادن بود در آن سازمان حضور داشت و بسیار تاثیرگذار عمل کرد. وی برای مدتی مدیرعامل شرکت مس شد و سپس ایمیدور را ایجاد کرد. زمانی که سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران تشکیل شد، بهوضوح شاهد حمایت از توسعه معادن در کشور بودیم و به نوسازی معادن توجه بیشتری شد.
تشکیل این سازمان موجب ایجاد مدیریتی متمرکز با حمایت دولت شد. با حمایت وزارتخانه در آن ۴ سال برنامههایی نیز در دستور کار قرار گرفت که بسیار مهم و اساسی تلقی میشوند؛ برای مثال برنامه جامع فولاد در آن زمان ایجاد شد و همچنین در زمینه بهرهبرداری معادن تصمیمات خوبی گرفته شد.
بدیهی است در حوزه مس، روی، فولاد و اکتشافات نیز شاهد اجرای پروژههایی هستیم که موجب توسعه این حوزه شد. در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ تغییرات متعددی در این حوزه رخ داد. آقای هراتینیک از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ در این حوزه فعالیت میکردند و از شروع کار ایشان شاهد اجرای ۷ طرح فولادی بودیم که به امضای رئیسجمهوری وقت نیز رسید.
با اینکه آن کار بهنظر من، کار خوبی نبود، بههر صورت تلاش شد سازمان حفظ شود و تا سال ۱۳۹۲ ایمیدرو حدود ۶ رئیس عوض کرد و از مدت ۳ ماه تا یک سال روسای متعددی در ایمیدرو روی کار آمدند. در این ۱۰ سال بهدلیل تشدید تحریمها دوران سختی را شاهد بودیم. میزان بودجه کاهش یافت و فعالیت وسیعی در حوزه معدن انجام نشد. پروژههایی مانند سنگان و فولاد هرمزگان در این دوران افتتاح شد اما در مجموع اقدام چشمگیری را شاهد نیستیم. سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ سالهای رکود حوزه معدن و صنایع معدنی در ایران است.
در این سالها، سازمان ایمیدرو بهعنوان سازمان پیشرو در حوزه معدن و صنایع معدنی فعالیت خود را از سر گرفت و بنده وارد این سازمان شدم. در این دوران شاهد حمایت مهندس نعمتزاده بهعنوان وزیر صنعت، معدن و تجارت از فعالیتهای معدنی بودیم.
در آن زمان که من فعالیت خود را آغاز کردم چند اتفاق در آن حوزه رخ داده بود؛ یکی اینکه شرکت ملی فولاد با حدود ۶۰ سال تجربه تخصصی، منحل شده بود. بهنظر من دلیل اصلی منحل کردن شرکت ملی فولاد این بود که ساختمان آن در میدان ولیعصر قرار داشت. ساختمان بسیار ارزشمندی بود و برخی نیز قصد داشتند آن ساختمان را بگیرند و به وزارت دادگستری بدهند.
در آن دوران ۴۵ درصد سهام شرکت تهیه و تولید را که متولی فعالیت معدنی در کشور و با سابقه تاریخی و تخصصی بود به ۸ بانک واگذار کردند. برای پرداخت بدهی دولت از سهام این شرکت برداشت شد که آسیب زیادی به این شرکت زد. همچنین منطقه ویژه خلیجفارس را واگذار کردند و میخواستند آن منطقه را خصوصیسازی کنند که اقدام شایستهای نبود. در نهایت ۷ طرح فولادی به حالت تعطیل درآمد.
با اینکه قرارداد فاینانس اجرای این طرح با شرکت چینی بسته شده بود، اقدامی انجام نگرفت. برای مثال بخش آهن اسفنجی آن طرح کاملا به حالت تعویق درآمد. ضمن اینکه قرار بود هزار میلیارد تومان از شرکتهای سرمایهگذار گرفته و در حوزه آهن اسفنجی و فولاد سرمایهگذاری شود اما شاهد بودیم آن سرمایه را در بخش پرداخت یارانه استفاده کردند و هنوز هم ایمیدرو نتوانسته سرمایه خود را بهدلیل همکاری نکردن بانک پس بگیرد. بههر صورت، برخی از افراد در آن زمان رانتی دریافت کردند و شرکتها نتوانستند به منابع سرمایهگذاری و مالی خود دست پیدا کنند.
در دوران قبل از حضور من، مدیریت بهگونهای بود که بسیاری از طرحهای معدنی تعطیل یا نیمهتعطیل شده بودند؛ برای مثال طرح سنگان کاملا تعطیل شده بود. مراسم کلنگزنی تمام ۷ طرح فولادی انجام شده بود اما تمام طرحها متوقف بودند که برای فعال کردن این طرحها تلاشهایی انجام دادیم.
ضمن اینکه در آن زمان ایمیدرو بودجه و درآمدی نداشت و ما سیاستی را در پیش گرفتیم تا بتوانیم بخش خصوصی و غیردولتی را وارد این حوزه کنیم و سرمایهگذاریها را از سر بگیریم، پروژههای نیمهتمام را به اتمام برسانیم و پروژههای جدیدی را آغاز کنیم. کارهای فشرده و ارزشمندی در آن زمان انجام شد. برای آن ۷ طرح فولادی که متوقف شده بود مشارکتکننده پیدا کردیم و تلاشهای بسیاری شد که در نهایت طرحها اجرایی شدند. درحالحاضر طرحها به سودآوری رسیدهاند؛ برای مثال طرح آهن اسفنجی که کاملا متوقف شده بود فعالیت خود را از سر گرفته و درحالحاضر به درآمدزایی رسیده است.
برای توسعه بخش فولاد جلسات مکرری با چینیها داشتیم که در نهایت توانستیم از فاینانس استفاده کنیم. در نهایت موفق به فعالسازی بخش فولاد شدیم. هرچند که بعد از برجام فعالیت این حوزه کاهش یافت اما در آن زمان توانستیم تاثیرگذار عمل کنیم.
در زمان مدیریت من، تمام پروژههای سنگ آهن فعال شد و با پیشرفت ۸۰ تا ۹۰ درصدی همراه بود. خط تولید کنسانتره و گندله راهاندازی شد و آن ۱۷.۵ میلیون تنی که قرار بود در آن شرکتها تولید شود، عملیاتی شد.
در روزهای آغازین فعالیتم زمانی که به پروژه سنگان سرکشی کردم انگار قرار نبود چنین پروژهای تولید و فعالیت داشته باشد اما درحالحاضر بیش از ۵ هزار نفر در آن پروژهها درگیر هستند و تحول اساسی در زمینه تولید و اشتغال در آن شرکتها ایجاد شده است.
پروژه مهدیآباد که یکی از معادن بزرگ روی دنیا است، بهخاطر کشمکش و بحث با مهندسان و سرمایهگذاران استرالیایی متوقف شده بود و توانستیم مشکل را حل کنیم. آن را به مزایده گذاشتیم و کنسرسیومی از بخش خصوصی وارد شده و توانست آن پروژه را در اختیار بگیرد.
همچنین گلگهر و چادرملو پیشرفتهای خوبی داشتند. فولاد مبارکه تعدادی پروژه جدید آغاز کرد و مدیریت و کارکنان آن شرکت تلاش بسیار زیادی کردند؛ بهگونهای که میزان تولیدات و کیفیت افزایش چشمگیری داشت. ایمیدرو از فولاد مبارکه حمایتهای خوبی کرد و درحالحاضر این شرکت به جایگاه مناسب خود رسیده است.
فعالیتهای حوزه مس در مقطعی تا حدودی کاهش یافت و درآمدهای صادراتی محصولات این حوزه بهدلیل تحریمها سیر نزولی داشت. در دوران خدمترسانی بنده در ایمیدرو شاهد شکوفایی چشمگیری در حوزه مس بودیم. بیش از حدود ۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری به نتیجه رسید و ۳۲ هزار میلیارد تومان پروژه نیمهتمام شروع و عملیاتی شد.
قرار نبود ایمیدرو در حوزه اکتشاف وارد شود اما ما با سیاستهایی که در پیش گرفتیم توانستیم به این حوزه نیز وارد شویم و با گرفتن حق انتفاع و واگذاری به بخش خصوصی به نتیجههای مثبتی رسیدیم. در بخش اکتشاف بررسی ۲۷۰ هزار کیلومتر مربع محدوده را شروع کردیم و تمام این موارد موجب شد بتوانیم در حوزه اکتشاف ملی اقدام وسیعی انجام دهیم و واگذاریهای خوبی نیز در چهارچوب قانون انجام شد. در حقیقت ما معادن را حفظ کردیم و تنها در زمینه بهرهبرداری با شرکتهای خصوصی شریک شدیم کا این کار درآمدهای خوبی برای سازمان ایجاد کرد؛ بهگونهای که در سال ۱۳۹۸ مطلع شدم خزانه کشور ۵ هزار میلیارد تومان از حساب سازمان دریافت کرد.
این درآمد میتوانست در حوزه توسعه هزینه شود. این نشاندهنده پولدار شدن سازمان است اما من شاهد اجرای پروژه جدیدی در سالهای اخیر نبودم. براساس تصمیمی که در دوره اخیر گرفته شد، سازمان ایمیدرو از سرمایهگذاری منع شد. باید در نظر داشت که فعالیت در حوزه معدن ریسک دارد و دولت باید این ریسک را بپذیرد.
سرمایه صندوق بیمه معدن را از ۱۰ میلیارد تومان به ۱۱۰ میلیارد تومان ارتقا دادیم و پیشنهاد شد از محل صندوق ذخیره ۵۰۰ میلیارد دلار به صندوق بیمه معدن وام داده شود تا بتوانیم حوزه معدن را تقویت کنیم.
همچنین شرکتی با مشارکت ایتالیاییها در چابهار برای تولید ۴ میلیون تن آهن اسفنجی تاسیس شد که البته به ۲ دلیل موفق نشد؛ یکی بهدلیل نقض برجام ازسوی امریکا و دوم به این خاطر که باید ۲۰ میلیون دلار سرمایهگذاری در این حوزه میکردیم که ایمیدرو ارز لازم را نداشت و البته مبلغ نیز بالا بود که درخواست ۳ میلیون دلار وام شد. دولت و مجلس توجهی نکردند و مانع برای حوزه معدن ایجاد شد. به هر حال توانستیم زنجیره فولاد را تقویت کنیم و در حالی که در سال ۱۳۹۱ واردکننده بودیم، صادرکننده شدیم. اگر دخالتها کاهش پیدا کند توفیق ما در این حوزه بیشتر خواهد شد.
خیر؛ در بخش خصوصی و دولتی بهدرستی از تجربیات پیشکسوتان استفاده نمیشود. البته این مشکل در تجارت، صنعت و سیاست وجود دارد و تنها مختص بخش معدن نیست. بهطور کلی این امر موجب آسیب رساندن به این حوزهها شده است.