به گزارش می متالز، اولین موضوعی که مهم به نظر میرسد و در صنعت فولاد سطح اهمیت بالایی دارد، وضعیت سامانه بهینیاب و بررسی و تجدیدنظر در اطلاعات این سامانه است. تولیدکنندههای زیادی در سطح کشور در سامانه بهینیاب ثبتنام کردهاند و مطابق سهمیهای که برای آنها در نظر گرفته شده است در حال دریافت محصولات فولادی هستند. مساله اینجاست که با توجه به شرایط کشور و تحریمها و شرایط سخت تولید، بسیاری از این تولیدکنندگان با تمام ظرفیت کارخانههای خود تولید نمیکنند یا حتی تعطیل هستند و سهمیه تخصیصی به این تولیدکنندگان بدون هیچ تغییر و کموکاستی برقرار بوده و هیچ بازنگری در میزان این سهمیه انجام نشده است. این شرکتها سهمیه خودشان را همچنان مطابق گذشته و زمانی که با ظرفیت کامل تولید داشتهاند، دریافت میکنند و سهمیه مازاد خود را در بازار آزاد عرضه میکنند. عرضه محصولات فولادی با این روش در بازار فولاد کشور موجبات ورود دلالان، افزایش قیمت و... را در پی خواهد داشت.
موضوع دیگر در خصوص ساماندهی بازار فولاد کشور، وضعیت عرضه محصولات فولادی در بورس و مچینگ است. در شرایط حاضر تولیدکنندگان محصولات فولادی هیچ نقشی در توزیع و قیمتگذاری محصولات تولیدی خود ندارند و صرفاً مسوولیت و وظیفه تولیدی خود را انجام میدهند. تجربه نشان داده است ورود نهادهای مختلف برای قیمتگذاری محصولات نهتنها موجب ساماندهی بازارها نشده، بلکه اوضاع را بدتر کرده است. به نظر میرسد بهترین کار سپردن وضعیت بازار و ساماندهی آن به دست خود تولیدکننده است تا بر اساس میزان عرضه و تقاضا بازار را مدیریت کند. تولیدکننده تقاضا را شناسایی و سفارشگذاری کرده و به دست تولیدکننده واقعی میرساند. این موضوع با کنترل وضعیت مچینگ و بورس امکانپذیر است؛ یعنی عرضه عمده محصولات به صورت مچینگ و کشف قیمت واقعی با عرضه سهمی از محصولات در بورس.
موضوع سوم که بسیار حائز اهمیت است استفاده از ظرفیتهای موجود جهت توزیع عادلانه و صحیح محصولات فولادی در کشور است. مراکز خدماتی با قدمت بیش از ۲۹ سال در کشور که همزمان با فولاد مبارکه ایجاد و فعال شدهاند در استانهای مختلف کشور با امکانات و تجهیزات خوبی فعالیت میکنند. استفاده از این ظرفیت میتواند در ساماندهی بازار محصولات فولادی بسیار موثر باشد به شرطی که این قابلیتها شناخته شود. وجود مراکز خدماتی ظرفیت بالقوهای است که چنانچه این ظرفیتها تقویت شوند و بتوانیم از تمام قابلیتهای آنها استفاده کنیم به راحتی میتوانیم به واسطه آنها تولیدکنندگان کوچک را در سطح کشور حمایت کنیم و تولیدات فولادی کشور را به نازلترین قیمت و با شرایط ویژه به دست تولیدکنندگان برسانیم. حذف دلالان و واسطهگران به واسطه حضور گسترده مراکز خدماتی عرضه محصولات فولادی در جایجای کشور که بر اساس دستورالعملها و ابلاغیههای مصوب فعالیت میکنند از مزایای وجود و حضور این مراکز است. مراکز خدماتی این قابلیت و امکان را دارند که ورق را حتی در احجام زیر یک تن و با قیمت مناسب و مساعدت در نحوه پرداخت، به دست تولیدکنندگان کوچک کشور رسانده و گام مهم و موثری در ساماندهی بازار فولاد داشته باشند.
چهارمین مورد که میتواند در راستای ساماندهی بازار فولاد کشور اثربخش باشد، حمایت مالی از تولیدکنندگان با اعطای اعتبار و تسهیلات بانکی است. بسیاری از تولیدکنندگان به دلیل شرایط نقدینگی توان خرید از بورس و سفارشگذاری محصولات مورد نیاز را ندارند. جایگاه سیستم بانکی کشور و اعتبارسنجی و تخصیص اعتبار به این تولیدکنندگان کمک شایانی به ساماندهی بازار فولاد کشور خواهد کرد؛ چراکه از این راه و با تامین نیاز به سرمایه در گردش و نقدینگی مورد نیاز تولیدکنندگان، عملاً واسطهگری در تامین مواد اولیه کارخانههای تولیدی کاهش یافته و حضور واسطهگران که خود مخل نظم بازار هستند کمرنگ خواهد شد. با افزایش توان نقدینگی، تولیدکنندگان میتوانند به صورت مستقیم از طریق بورس یا از مراکز خدماتی توزیع محصولات فولادی تحت نظارت، خرید انجام دهند که خود این مساله کمک شایانی به ساماندهی بازار فولاد کشور خواهد کرد.
در پایان به تفصیل به ظرفیت و نقش مراکز خدماتی تحت پوشش شرکت فولاد متیل اشاره میکنم که همانگونه که اشاره شد میتواند کمک بسزایی در کنترل بازار ورق و حمایت از تولیدکنندگان کوچک داشته باشد. براساس دستورالعملهای ابلاغی سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان همواره مبلغ فروش شرکتهای خدماتی گروه متیل پایینتر از قیمتهای عرضهشده در بازار بوده است.
از این رو به عنوان هلدینگ بر ۱۱ مرکز خدماتی خود نظارت داشته و همواره بر رعایت دستورالعملها و فروش ورق در محدوده استانی و خردهفروشی تاکید دارد. باید جایگاه مراکز خدماتی و قابلیتهای این مراکز برای کنترل قیمتها و حمایت از تولیدکنندگان کوچک کشور مشخص شود. هدف مراکز خدماتی از ابتدای شکلگیری تامین ورق تولیدکنندگان کوچک به شکل خردهفروشی بوده است؛ این رسالت کماکان به سه دلیل ادامه داشته است؛ نخست اینکه ورق توزیعی مراکز از نوع ورق درجه دو و بسیار متنوع از لحاظ کیفیت، رنگ و ابعاد تولیدی شرکت فولاد مبارکه است که قابلیت و امکان ارائه و عرضه در بورس را ندارد، دوم اینکه حجم و تناژ مورد تقاضای تولیدکنندگان کوچک معمولاً پایین بوده به نحوی که امکان خرید از بورس برای آنها میسر نیست و سومین مورد نیز این است که با توجه به نقدی بودن خرید و عدم امکان گشایش اعتبار اسنادی برای اغلب تولیدکنندگان کوچک امکان تامین ورق مورد نیاز آنها از طریق بورس وجود ندارد؛ بنابراین این وظیفه تحتنظر شرکت فولاد مبارکه ادامه خواهد داشت. اگر مراکز خدماتی در شهرها و اقصی نقاط کشور وجود نداشته باشند، تولیدکنندگان کوچک دچار مشکل تامین شده و به ناچار باید سراغ واسطهها بروند. تولیدکنندگان کوچک در این شرایط به سختی ادامه فعالیت میدهند و برای پرداخت هزینههای خود از جمله نیروی انسانی و تولید با مشکلات زیادی روبهرو هستند.
در چنین شرایطی مراکز خدماتی هلدینگ موظفاند با تامین ورق موردنیاز به کمترین قیمت ممکن و تسهیل شرایط پرداخت، از تولیدکنندگان کوچک کشور حمایت کنند. مراکز خدماتی این وظیفه را دارند که از تولیدکننده واقعی و کوچک حمایت کنند و ورق را به مناسبترین قیمت و با توجه به توان پرداخت آنها در اختیارشان قرار دهند. از سه جنبه ذکرشده، وجود مراکز خدماتی برای حمایت از بخش تولید و تولیدکنندگان کوچک و همچنین ساماندهی بازار فولاد کشور الزامی و ضروری است که این ضرورت باید در شیوهنامه و دستورالعمل لحاظ شود.