به گزارش می متالز، این در حالی است که ایران جایگاه چندان مطلوبی در حوزه تولید مس در دنیا ندارد و حتی اخیرا رتبه ایران در تولید معدنی، ذوب و پالایش به نسبت سال 2009 به ترتیب از 13 به 15، 17 به 22 و 20 به 24 در سال 2017 (1396) تغییر پیدا کرده است. با این حال شرکت ملی صنایع مس ایران طرحهای متعددی در دست اقدام دارد که با راهاندازی آنها میتوان رتبه کشور را در سال جاری و سالهای آتی بیش از این ارتقا داد. توسعه شرکت ملی مس هم در بخش کمی و هم در بخش کیفی خواهد بود و با اجرای آنها عملکرد شرکت ملی مس در حوزههای زیستمحیطی و نیز نیروی انسانی بهبود قابل توجهی خواهد یافت. بنابراین شرکت ملی ملی مس توسعه خود را بهصورت متوازن برنامهریزی کرده است تا ضمن بازپسگیری رتبههای قبلی، بهبود بسیار شایستهتری نیز در رنکینگهای آتی بینالمللی و حتی خلق رکوردهای شایسته و جدیدی طی دو سال آتی داشته باشیم.
طی سالهای گذشته کشور ما نتوانسته است به جایگاه اصلی خود در صنعت مس چه در بخش پاییندست و چه در بخش بالادست برسد. چرا که آمارهای جهانی حاکی از آن است ایران 3 تا 4 درصد از ذخایر جهانی مس را از آن خود کرده است، اما بهنظر میرسد که این میزان با اکتشافات جدید صورت گرفته در سالهای اخیر میتواند حتی به حدود 5 درصد نیز برسد. با ادامه اکتشافات جدید، ذخایر مس کشور حتی میتواند بزودی به دوبرابر افزایش یابد و تناژ مس محتوی ذخایر معدنی مس کشور از حدود 20 میلیون تن به حدود 40 میلیون تن ارتقا یابد. در مقابل تولید مس کاتدی کشور در سال گذشته کمتر از 7/0 درصد از تولیدات جهانی این فلز را تشکیل میداد (160 هزار تن تولید مس کاتدی کشور در مقایسه با حدود 23 میلیون تن مس تولیدی دنیا). بدون شک این موضوع نشان میدهد که با عنایت به ذخایر قطعی کشف شده کشور، پتانسیل صنعت مس برنامهریزی و دستیابی به سهم حدود 5 درصد از تولید جهانی مس دنیا در قالب مس محتوی معدنی یا مس کاتدی است که در این راستا شایسته است با عنایت به پروژههای زیرساختی انجام شده در کشور، برنامهریزی میانمدت بهمنظور حداقل تولید 50 درصد از سهم مس مذکور به شکل مس کاتدی و برنامهریزی بلندمدت برای تولید 50 درصد نیز بهصورت تولید مس محتوی معدنی مازاد بر آن در دستور کار قرار گیرد.
در این میان نیز نباید از صنعت پاییندست مس غفلت کرد. چرا که صنایع بالادست و پاییندست در کنار هم رشد میکنند. در کشور ما متاسفانه صنایع پاییندست مس بهدلیل سیاستهای نادرستی که دولتهای مختلف در دورههای گوناگون و طی دو دهه قبل تا کنون اتخاذ کردند، از نظر مجموع ظرفیت ایجاد شده رشد بسیار نامتوازن و بالایی داشتند. برخلاف صنایع مادر که رشد قابل توجه و شایستهای اتفاق نیفتاد، اما در مورد صنایع پاییندست بیش از 900 هزار تن در کشور ظرفیت ایجاد شده است که البته احداث عمده این صنایع به صورت توسعه ناپایدار بوده است. در این طرحها به مبانی اقتصادی کمتر توجه شده است. به ویژه آنکه اکثر طرحهای مزبور فاقد مطالعات امکانسنجی فنی و اقتصادی جامع بوده و مهمترین مشکلات این طرحها عدم توجه شایسته به حداقل ظرفیت اقتصادی بوده است. به عبارت بهتر صدها واحد صنایع پاییندست مس با مجموع 900 هزار تن ایجاد شدهاند، در حالی که اگر به صنایع مشابه در دنیا نگاهی بیندازیم، بهطور مثال یک هر واحد مفتولسازی یا تولید سیم و کابل در دیگر کشورها ظرفیتی حداقل 100 هزار تن و حتی بیش از 300 هزار تن نیز هستند. این در حالی است که در کشور ما مجموع چند صد واحد پاییندست مس 900 هزار تن ظرفیت دارند. متاسفانه بهنظر میرسد که از میان همه این واحدها، کمتر از 10 واحد آنها به صورت اقتصادی پایهگذاری شده باشند.