به گزارش می متالز، اواخر سال ۹۸ بخشنامهای با عنوان فرآیند صدور کد معاملاتی برای مشتریان جدید به کلیه کارگزاریها ابلاغ شد که بهموجب آن شروطی مثل برگزاری آزمون از متقاضیان جهت صدور کد بورسی تعیینشده بود. اما ضعف دانش فنی و تحلیلی در بازار سرمایه نشان میدهد بسیاری از سهامداران خرد و جدیدالورود، هیچ شناختی از این بازار ندارند و همین موضوع هم ضرر و زیان بیشتری به این اشخاص تحمیل کرده است.
حسن رضایی پور مدیرعامل کارگزاری مدبر آسیا در این خصوص بیان کرد: جهت صدور کد بورسی برای مشتریان جدید آنلاین، سوالاتی در قالب آزمون آنلاین طرحشده که مشتریان باید همزمان با پر کردن فرمهای مربوطه، به این سوالات هم پاسخ دهند.
وی ادامه داد:مثلا در کارگزاری مدبرآسیا، ۱۰ سوال از متقاضیان بهصورت یک آزمون آنلاین پرسیده میشود که اگر به ۳سوال پاسخ نادرست بدهند، کد بورسی آنها صادر نخواهد شد؛ هدف از طرح این سوالات بیشتر آشنایی سهامداران با بازارسرمایه است و البته که طرح چند سوال و برگزاری یک آزمون آنلاین برای آگاهی سهامداران کفایت نمیکند.
رضاییپور افزود: شکی نیست که بهبود وضعیت بازارسرمایه نیازمند افزایش سطح دانش مالی و تحلیلی سرمایهگذاران هم بوده و بازارسرمایه ما در این زمینه ضعف دارد؛ ولی اخذ یک آزمون راهکاری برای جبران تمام کمکاریها در این حوزه نیست؛ اطلاعرسانی به سهامداران استاندارد لازم را ندارد و از بسیاری از ظرفیتها و پتانسیلهای موجود به نحو مطلوب استفادهنشده است.
این کارشناس بازارسرمایه تاکید کرد: نکته اینجاست که "بورس" بهیکباره مورد اقبال مردم واقع شد و این اقبال بهعنوان فرصت تلقی شد و چهبسا اگر سختگیری بیشتری جهت صدور کد بورسی اعمال میشد، مردم گلایه میکردند که چرا فرصت سرمایهگذاری در این بازار از آنها دریغ شده است.
مدیرعامل کارگزاری مدبر آسیا تصریح کرد: بههرحال، شرایطی رقم خورد تا سهامداران بدون دانش مالی و شناخت کافی از این بازار، اقدام به ورود کنند اما؛ اینکه کارگزاریها را مقصر این ضعف قلمداد کنیم نیز، صحیح نیست و امکانات و بودجه کارگزاریها هم در آن مقطع جوابگوی آموزش سهامداران نبود؛ ضمن اینکه برگزاری دورههای آموزشی توسط کارگزاریها هم منوط به اخذ مجوز از سازمان بورس است و دریافت مجوز هم پروسه آسانی نیست. البته در حال حاضر هم کارگزاریها کانالهای مختص به خود دارند که در این کانالها و همچنین سایت خود کارگزاری، اطلاعاتی برای آموزش سهامداران ارائه میکنند.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: معتقدم سازمان بورس درزمینهٔ اطلاعرسانی و فرهنگسازی ضعیف عمل کرد اما؛ باید پذیرفت که سازمان بورس هم محدودیت منابع دارد و نمیتوان انتظار داشت فرهنگسازی و آموزش میلیونها نفر سهامدار فقط توسط سازمان بورس و اوراق بهادار یا بورسها انجام شود.
وی با اشاره به اینکه مشکل بورس فراتر از این حرفهاست، اضافه کرد: در نظر داشته باشید که حدود ۴۰ میلیون نفر سهامدار سهام عدالت هستند و حتی یک مرجع تخصصی برای پاسخ به اطلاعات مربوط به پرتفوی سهام عدالت وجود ندارد! اکثر سهامداران عدالت حتی در مورد سبد سهام عدالت خود کوچکترین اطلاعی ندارند و ما این حجم سهامداران را ناگهان وارد بازار سرمایه کردهایم؛ سهام عدالت یک پروژه ملی بود، اما حتی یک سرفصل آموزشی در رسانه ملی برای آموزش سهامداران ارائه نشده است.
رضاییپور تاکید کرد: درواقع فرهنگسازی باید از لایههای بالاتر انجام شود و این مهم بدون کمک رسانه ملی امکانپذیر نیست؛ برنامههایی که تاکنون در مورد بازار سرمایه یا سهام عدالت تهیهشده، عمدتا گزارشهای خبری و تحلیلی بوده و هیچ برنامهای برای آموزش سهامداران تدویننشده است.
این کارشناس بازارسرمایه ادامه داد: در چنین شرایطی، اعمال محدودیت برای سهامداران خرد و حقیقی، از بار مشکلات این بازار نخواهد کاست کمااینکه در هیچیک از بورسهای دنیا هم سدی پیش روی سرمایهگذاران قرار نگرفته و اینطور نیست که سهامداران خرد و حقیقی، مثلا فقط امکان خرید یونیتهای صندوقهای سرمایهگذاری را داشته باشند.
مدیرعامل کارگزاری مدبر آسیا با تاکید بر آنکه بهجای اعمال هرگونه محدودیت، باید روی فرهنگسازی کار کرد، گفت: فراموش نکنید بستن کمربند ایمنی در کشور ما با همین فرهنگسازیها نهادینه شد و وقت آن رسیده که در سطح ملی، برای اصلاح تفکر سرمایهگذاری در مردم هم تلاش کنیم؛ در این چند سال، خیلی از مردم در بازارهای مختلف متحمل ضرر و زیان شدهاند و با فرهنگسازی و افزایش سطح دانش مالی مردم در بلندمدت، میتوان ازاینگونه ضرر و زیانها جلوگیری کرد.
رضایی پور در خاتمه به سختگیریهای بیمورد برای صدور برخی مجوزها هم اشاره کرد و گفت: یکی از چالشهای نهادهای فعال در بازار سرمایه ازجمله کارگزاریها، دریافت مجوزهای برگزاری دورههای آموزشی یا مجوز سبد گردانی و مدیریت دارایی و مشاور سرمایهگذاری است. حالآنکه اگر این مجوزها در قالب افراد(نه شخصیتهای حقوقی) صادر میشد، سرمایهگذاران امکان استفاده از تجربه و دانش مالی متخصصین دارای صلاحیت بازار را داشتند و رفتارهای هیجانی و بدون منطق هم در این بازار کمرنگتر میشد.