به گزارش می متالز، محمد لاهوتی درباره تأثیر نرخگذاری دستوری از سوی مقامات دولتی در اقتصاد کشور گفت: امروزه در هیچ جای دنیا، کشوری دیده نمیشود که در آن، نرخ کالا بر اساس دستور دولت تعیین شود؛ بهنحویکه حتی کشورهای حوزه خلیجفارس نیز که تا چند سال پیش در آنها، قیمت نفت و بنزین به دلیل تولید انبوه، از سوی دولت تعیین تکلیف میشد نیز، اکنون به بازار اجازه میدهند تا در کف و سقف قیمتی، افزایش و کاهش را بر اساس نرخ روز بر روی کالاها اعمال نمایند.
وی ادامه داد: علیرغم اینکه این کشورها هم به دنبال رفاه بیشتر شهروندان خود هستند، اما تلاش میکنند تا با مکانیزم عرضه و تقاضا از یک سو و ایجاد رقابت از سوی دیگر، از قیمتهای دستوری فاصله بگیرند.
رئیس کنفدراسیون صادرات ایران با بیان اینکه در هیچ جای دنیا نرخگذاری دستوری جواب نداده است، افزود: کشور ما طی چهار دهه گذشته، این روند را در پیش گرفته است؛ بهنحویکه قیمتگذاری دستوری سیاست بلامنازع تمام دولتها بوده و مربوط به امروز و دیروز نیست؛ بلکه از زمان جنگ که البته اجرای این سیاست را طلب میکرد تا پس از آن که کالاها بهصورت کوپنی در اختیار مردم قرار میگرفت، اجرای این سیاست ادامه دارد.
به گفته لاهوتی، حتی در دوران سازندگی نیز که کشور بهصورت موقت به سمت اقتصاد آزاد حرکت کرد، بازهم شاهد نرخگذاریهای دستوری در زمانهایی بودیم که سوءمدیریت در کشور مسبب، افزایش نامتعارف قیمت کالاها در بازار میشد.
رئیس کنفدراسیون صادرات ایران با اشاره به وضع ممنوعیتهای صادراتی از سوی دولت، اظهار داشت: در زمانهایی که تقاضای صادراتی یک کالا افزایش پیدا کرده یا کالای مورد نظر در بازار داخلی، به هر دلیلی کمیاب میشود تا دورانهایی که افزایش تقاضا برای یک کالا، شرایط بازار را به صورت طبیعی بهم میریزد، تعیین قیمت صورت گرفته یا محدودیت و ممنوعیت صادرات وضع میشود.
لاهوتی تأکید کرد: علیرغم اینکه سیاستهای یاد شد پیشازاین، در دنیا ضعفهای خود را نمایان ساخته و سیاستی نخنما شده محسوب میشود، در ایران طی برنامههای توسعه پنجم و ششم، تعیین قیمت صرفاً منوط به مکانیزمهای عرضه و تقاضا شده است، درحالیکه بارها و بارها در طول اجرای این برنامه، مشاهده شده دولتها در زمانهایی که قادر به کنترل بازار نیستند، ازروی قانون رد میشوند و قیمتهای دستوری اعمال میکنند.
وی افزود: در دنیا بازار از دو طریق تولید داخلی و واردات تأمین میشود؛ اما در ایران برنامه مشخصی برای رونق تولید داخلی وجود ندارد و کشور بدون برنامه، رو به تأمین و تولید کالاها میآورد؛ به همین دلیل، در زمانهایی که مازاد تولید وجود دارد، اقدام به ممنوعیت و محدودیتهایی در صادرات میکنیم که مصداق عینی آن، سیب درختی است که طی برخی سالها، با ممنوعیت صادرات این کالا مواجه بودهایم و در برخی سالهای دیگر، آنقدر مازاد تولید صورتگرفته که در برخی موارد، سیبها برای مصرف دام استفاده شده است؛ اما بدتر از همه آن است که چیدن این میوه برای برخی کشاورزان جذابیت ندارد.
رئیس کنفدراسیون صادرات ایران تأکید کرد: درباره واردات نیز تابویی به نام حمایت از تولید داخل ساخته شده و بهمحض اینکه تولیدکننده با مشکل مواجه میشود، بهسرعت جلوی واردات سد میگردد و دولت تلاش میکند با دیوار تعرفه، سیاستها را به جایی برساند که یا واردات صورت نگیرد و یا اگر هم وارداتی صورت گیرد، کالا بهصورت غیررسمی و قاچاق وارد شود چرا که واردات رسمی توجیه ندارد.
لاهوتی با اشاره به استفاده غلط دولتها از دو ابزار یاد شده، گفت: بهمحض اینکه در بازار داخل با کمبود مواجه میشویم، به سیاستهای دستوری رو میآوریم و عوارض وارداتی اعمال مینماییم که بهنوعی قیمتگذاری دستوری است و در نهایت، همین سیاستها نهتنها قیمت را افزایش میدهد بلکه تولیدکننده، صادرکننده و واردکننده را دچار مشکل میسازد.