به گزارش می متالز، دومین رویداد مشاوره به کسبوکارها بهصورت حضوری و مجازی برگزار شد؛ این رویداد مشاوره به کسبوکار به همت معاونت کسبوکار اتاق ایران و به ابتکار کانون شبکه مشاوران مدیریت و مهندسی ایران کار خود را آغاز کرده است. قرار است در قالب این رویداد تا پنجشنبه 16 بهمن، سلسله نشستهایی با موضوعات مختلف برگزار شود.
حفظ و توسعه بنگاههای بخش خصوصی در شرایط کنونی، مدیریت سرمایههای انسانی، تحول دیجیتال و هوشمند سازی کسبوکار، امور بیمه و مالیات و مالی و تأمین سرمایه سرفصلهایی هستند که در این رویداد موردتوجه قرار میگیرد.
در این نشست آذر صائمیان، مهدی جعفریمنش و حمیدرضا مفتخری برای علاقهمندی سخنرانی کردند.
اولین گزارش ارائهشده در رویداد کسبوکار توسط حمیدرضا مفتخری ارائه شد. مفتخری در ابتدای گزارش خود درباره رشد بهرهوری گفت: طی سه دوره فوقالذکر رشد بهرهوری کل عوامل تولید به ترتیب منفی 1.9درصد، مثبت 2 درصد و منفی 0.1 درصد بوده است. شاخص بلندمدت بهرهوری کل عوامل تولید طی سالهای 1970 تا 2017 میلادی برای کشور 1.01درصد بوده است. در این ارزیابی، سال 1970 را بهعنوان سال پایه و شاخص در این سال برابر با یک در نظر گرفته شده است.
مفتخری بعد از مقایسه رشد بهرهوری نیروی کار، سرمایه و کل عوامل تولید در بازه 1384 تا 1397 گفت: وضعیت اولیه و نهایی سرانه تولید ناخالص ملی که یکی از شاخصهای بهرهوری است، طی سالهای 1970 تا 2017 میلادی نشان میدهد که درآمد سرانه ایران طی این دوره از 10 هزار دلار به 20 هزار دلار افزایشیافته و رشد تولید سرانه در این مدت 1.5 واحد است.
به گفته مفتخری، اینکه برای ارتقای بهرهوری صرفاً نباید بهبود وضع بنگاهها، بخشها یا نهادها را دنبال کرد بلکه: برای توسعه بهرهوری باید حکمرانی خوب در سطح ملی را در اولویت قرارداد. حکمرانىِ که بر اساس مدیریت و بهرهگیری صحیح از منابع انسانى، طبیعى و مالى شکل گیرد، مبنایی برای بهرهورى در سازمانها و بنگاهها نیز خواهد بود.
به گفته مفتخری مهمترین ضعف اقتصادی ایران در حوزه بهرهوری کل عوامل تولید است. بهرهوری کل عوامل تولید، مدیریت کلان اقتصاد را در برمیگیرد. پایین بودن بهرهوری سرمایه در ایران یعنی سرمایهگذاریها بودن دقت و مطالعه لازم انجام میگیرد و لذا بازده آن پایین است. نرخ بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی تقریباً دو برابر نرخ بیکاری کل است. بنابراین این موضوع نشان میدهد سرمایهگذاری انجام شده در نیروی انسانی در بخش تولید، مورداستفاده قرار نگرفته است نظام حقوق و دستمزد باید مبتنی بر پرداخت بر اساس نتیجه کار و بهرهوری باشد.
او ادامه داد: حدود ۲۰ درصد از تولید کل کشور مربوط به موجودی انبار است. این در حالی است که نسبت متوسط موجودی انبار به تولید ناخالص داخلی در دنیا، رقمی پایین و حدود ۲.۳ درصد است و اینیکی از عوامل کاهش بهرهوری در ایران است.
او حوزههای بهرهوری و نابهرهوری را شمرد و گفت: 26 حوزه نابارور در کشور هست که روشها و ابزارهای بهبود بهرهوری عبارت است از: آموزش مدیران و توسعه منابع انسانی؛ اصلاح قوانین و مقررات؛ اصلاح سیاستها، استراتژی دولت، سازمانها، شرکتهای بزرگ؛ تلاش در جهت ارتقاء مدیریت و شایستهسالاری(استقرار نظام شایستگی مدیران). رشد فرهنگی و باور به اهمیت بهرهوری در سطح خرد و کلان؛ ارتقاء دانش و مهارتهای پایه بهرهوری؛ ارائه الگوهای اثربخش در بهبود بهرهوری در مصرف انرژی آب، هزینههای خانوار.
مفتخری تأکید کرد: بهرهوری باید به باور مدیران تبدیل شود.
بعدازآن مهدی جعفری منش سخنرانی کرد. او از حفظ و توسعه کسبوکار در شرایط بحرن گفت. بحران رویدادی است که بهطور طبیعی یا بهوسیلهی بشر، بهطور ناگهانی یا بهصورت فزاینده به وجود آید و سختی و مشقتی را به تحمیل میکند که برای برطرف کردن آن نیاز به اقدامات اضطراری، اساسی و فوقالعاده است.
جعفریمنش گفت: بحران منتج از سه عنصر است: تهدید یا فرصت، زمان محدود و میزان فشار.
جعفری منش با گفتن اینکه بحران هرکدام از ما چیست؟ ادامه داد: بحران ما میتواند نماد مشکل مهم و بزرگ ما باشد اما این مشکل مهم و بزرگ برای دیگری هم بحران است؟ بحران چیست؟ بحران کار و کسب شما چیست؟ آیا بحران یک برای همه غیرمنتظره غیرقابلپیشبینی است؟و یک اتفاق برای همه یک بحران قلمداد میگردد؟ آیا کرونا برایتان یک بحران بوده است.
جعفری منش تأکید کرد: بحران زمانی آغاز میشود که مابه آن بحران بگوییم.
او ادامه داد: سؤالاتی که مدیران کسبوکارها باید از خود بپرسند این است: اگر "اقتصاد من" متحمل ضربه جدی شود، چه تأثیری روی چه کسانی خواهد گذاشت؟ با توجه به درک تأثیرات این اتفاق، این امر چگونه بر نحوه، زمان تولیدات و درآمد شرکت ، تأثیر خواهد گذاشت؟ با توجه به تغییرات ناشی از این اتفاق، چگونه میتوانم جایگاه شرکت خود را در جهت ارائه بهترین و پرسودترین خدمات تثبیت نمایم؟ چه اقدامی را میتوانیم در راستای کاهش و کنترل ریسکهای مربوط به این بحران بر روی شرکت انجام دهم؟ این شرایط چه فرصتهای بزرگی را برای من و شرکتم پدید آورده است؟
او از ویژگی کسبوکارها کارآمد گفت و توصیههایی که به مدیران در شرایط بحرانی شد. اینکه مدیر باید نقاط قوت و ضعف کار خود را بشناسد و از فرصتها و تهدیدهای شرایط بداند و مطابق با آن برنامهریزی کند.
او درباره درسهای کرونا گفت: مدیریت بحران باید شخص آموزشدیده و متناسب انتخاب شود؛ امور مهم و فوری را از هم تشخیص دهید، هیچ ملاحظهای بالاتر از مدیریت بحران نیست؛ مدلهای منعطف کسبوکار با تنوع محصولات و خدمات مقاومتر هستند و تنوع در فعالیت اقتصادی آسیبپذیری را کم میکند. همراه همدلی با کارکنان و هدایت احساسات آنها دست به عمل بزنید، باهدف انرژی بخشی به تیم هرروز تغییرات را ایجاد کنند، یک کسبوکار کارآمد کافی نیست، باید یک کسبوکار کارآمد مقاوم هم باشد. مدیریت ریسک و شناسایی ریسکها برای کسبوکارها یک الزام است. یک بنگاه ازنظر بنیانهای اقتصادی ضعیف بسیار آسیبپذیر است. مدیریت در شرایط بحران باید قاطع و در تصمیمگیری جسور و سریع باشد.
گزارش بعدی با عنوان «حفظ و توسعه بنگاههای بخش خصوصی در شرایط کنونی بود که توسط صائمیان ارائه شد.
او از استاندارد مدیریت پروژه درگذر زمان گفت: استاندارد بینالمللی راهنمای مدیریت پروژه ISO 21502: 2020 نتیجه 8 سال تلاش سازمان جهانی استانداردسازی (ISO) برای طرحریزی مجدد یک استاندارد بینالمللی معتبر در حوزه مدیریت پروژه است. این استاندارد بینالمللی با مشارکت بیش از 500 نفر از سرتاسر دنیا تهیهشده است و راهنماییهای عمومی، اصول محوری و آنچه راهکارهای قابلقبول در حوزه مدیریت پروژه به شمار میروند را تشریح میکند. یکی از ویژگیهای ISO 21502: 2020 همسویی آن باراهنمای گستره دانش مدیریت پروژه: ویرایش هفتم (PMBOK: 7 Edition) موسسه مدیریت پروژه آمریکا (PMI) است که در سال 2021 منتشر میگردد. ISO 21502: 2020 دارای 17 گروه موضوعی و 5 گروه فرایندی بوده و 50 روش مدیریت پروژه را برای اداره پروژهها تشریح میکند.
صائمیان ادامه داد: مفاهیم جدید با بهرهگیری از 4 استاندارد قبلی مدیریت پروژه، مدیریت طرح، مدیریت پورتفولیو و مدیریت حاکمیت پروژه مرتبط با چرخه حیات مدیریت پروژه و پرداختن به اجرای پروژهها با رویکرد مدیریت پروژه چابک و تأمین انتظارات سازمان از اجرای پروژهها یکی از مهمترین تغییراتی هست که در این استاندارد رخداده است.
مزایای رقابتی حاصل از پیادهسازی و استقرار دانش مدیریت پروژه عبارتاند از: مدیریت پروژه در سالهای اخیر جایگاه ویژهای در تجارت پیداکرده است. این مهارت به یکی از ارکان مهم برای رسیدن به مزایای رقابتی در تجارت جهانی است. از همین رو مدیران شرکتهای تجاری در تلاشاند تا با کسب این مهارت یا استخدام مدیران پروژه، جایگاه خود را در تجارت بهبود بخشند.
فرآیند مدیریت پروژه مستلزم کسب مهارتهای لازم برای انجام این کار است. این مهارتها شامل سه دسته: مهارت تحول، مهارت عملیاتی و مهارت فنی هستند.
به گفته پیادهسازی سیستم مدیریت پروژه در شرایط بحران، به شما کمک میکند: در یک صنعت تخصص داشته باشید. در ارائه یک نقش خاص در سازمان مشتری ( کارفرما و یا بهرهبردار) تخصص داشته باشید. در ارائه یک خدمت خاص تخصص داشته باشید. یک فناوری یا فرایند واقعاً منحصربهفرد را ارائه دهید. بر شناخت یک مخاطب و ذینفع کلیدی بهعنوان یک هدف خاص تمرکز داشته باشید. به ارائه خدمت به مجموعهای از ذینفعان با اندازه و اعتباری خاص تخصص داشته باشید. همه کارکنان شما باید یک خصوصیت یا اعتبار ویژه مشترک در راستای حوزههای دانش مدیریت پروژه پیدا میکنند. در رابطه با ذینفعان دارای تخصص باشید که خصوصیت یا ویژگی مشترکی ایجاد میکنند. بر حل و رفع یک چالش خاص در اجرای پروژهها تمرکز داشته باشید. افرادی را بهعنوان کارشناس در اختیار داشته باشید که در حوزه خودشان شناختهشده باشند. دسترسی به مجموعه منحصربهفردی از اطلاعات را پیشنهاد دهید که از طریق منابع دیگر قابلدسترس نباشد.
او ادامه داد: باید بر روی اندازه شرکت و بنگاه خود تمرکز کنید. بر رابطه خود با یک شریک یا بنگاه مادر تأکید کنید. در مقایسه با تمامی رقبا خود نگاه و رفتاری متفاوت خواهید داشت.
صائمیان در ادامه از شایستگی کارکنان یک سازمان گفت: شایستگیهای مدیریت پروژه را میتوان به موارد زیر و البته نهفقط محدود به این موارد تقسیمبندی کرد: شایستگیهای فنی موردنیاز برای تحویل پروژهها بهصورت ساختاریافته، که شامل اصطلاحات، مفاهیم و فرآیندهای مدیریت پروژه هستند که در این استاندارد بینالمللی تعریفشدهاند. شایستگیهای رفتاری که به روابط کارکنان در داخل مرزهای تعریفشده پروژه مربوط میباشند. شایستگیهای ساختاری- محیطی که مرتبط با مدیریت پروژه درون محیط سازمان و محیط خارجی هستند. سطوح شایستگی میتوانند از طریق فرایندهای توسعه حرفهای مانند آموزش، مربیگری و تربیت در داخل یا خارج یک سازمان ارتقاء داده شوند.
او ادامه داد: برخی از محدودیتهای پروژه عبارتاند از: مدتزمان یا تاریخ موردنظر برای پروژه؛ در دسترس بودن بودجه پروژه؛ در دسترس بودن منابع پروژه مانند کارکنان، تسهیلات، تجهیزات، مواد، زیرساختها، ابزارها.