به گزارش می متالز، هر چه میگذرد به روزهای پایانی سال و انتظار برای بازگشت تقاضای فصلی در غالب بازارهای کالایی نزدیکتر میشویم. تجربه نشان داده بازارهای کالایی اغلب روندی مشابه یکدیگر را تجربه میکنند یعنی با رشد تقاضا در یک بازار خاص انتظار داریم تا اثر آن یا بهطور دقیقتر دلایل رشد تقاضا در بازارهای مشابه کالایی دیگر نیز خودنمایی کند. در سالهای اخیر و بهویژه از اواخر سال ۹۶ تاکنون انتظارات تورمی، مهمترین فاکتور در رشد تقاضا و افزایش قیمتها بوده که فراتر از فاکتور افزایش نرخهای جهانی عمل کرده؛ به این ترتیب باید از بهای آزاد ارز بهعنوان لیدر و راهبر اصلی تقاضا در اغلب بازارها یاد کرد. این داده اگرچه در دورههای مختلف زمانی اثرگذاری متفاوتی داشته اما این روند عمومی در سه سال اخیر بهصورت کلی استمرار داشته است. حال در شرایطی که روند صعودی قدرتمندی در انتظارات تورمی بهای ارز در کشور دیده نمیشود (در روزهای گذشته در گزارشهای بررسی ابزارهای مالی موجود در بورس کالا به تفصیل به آن پرداخته شد)؛ این احتمال را باید در نظر گرفت که بازگشت تقاضا در روزهای پایانی امسال چهره متفاوتی با سالهای گذشته از خود نشان دهد. از سوی دیگر حتی در بازارهای مختلف بورس کالا شاهد هستیم که رفتار معاملهگران با یکدیگر متفاوت بوده و فراز و فرودهای تقاضا در سه هفته گذشته به وضوح چنین مطلبی را نشان میدهد. به عبارت صحیحتر چهره بازارهای مختلف در حال تغییر بوده و همگرایی نوسان قیمتها در بازارهای متفاوت کاهش یافته است.
البته اگر بخواهیم رخدادهای مربوط به معاملات هر محصول را در بورس کالا تاکنون مورد بحث و بررسی قرار دهیم، سیگنالهای متفاوتی که ذهنیت غالب آنها کاهش نرخ بوده است را مییابیم. بهطوری که میتوان بیان کرد طی چند هفته اخیر بازار قراردادهای آتی روند نزولی به خود گرفته و اکثر محصولات کشاورزی آن، با افت قیمت و کاهش حجم معاملات همراه شده است. از این رو انتظارات کاهشی تحرکهای مبتنی بر آربیتراژ بین بازار گواهی سپرده و قراردادهای آتی را به شدت تحتتاثیر قرار داده است. این درحالی است که گواهی سپرده سکه و زعفران که دو محصول جذاب این بازار تلقی میشوند نشان از شرایط متفاوتی نسبت به هم دارند. اوراق سپرده کالایی زعفران به دلایل ورود جنس هرچه بیشتر نسبت به سالهای ماقبل به انبارها با حجم دادوستد قابل قبولی همراه است که در کنار نرخهای باثبات، میتوان تعادل بازاری آن را پذیرفت. از طرف دیگر اختلاف بهای گواهی سپرده سکه طلا با نرخ فیزیکی آن در بازار آزاد گواه دیگر ذهنیت کاهشی معاملهگران است که در بستر بورس کالا خودنمایی میکند. این درحالی است که صندوقهای طلایی نیز تصدیقکننده این مطلب هستند و نهتنها معاملهگران این بازار تحت انتظارات کاهشی قرار دارند که سبب اختلاف منفی نرخ میان قیمت نهایی و NAV ابطال این صندوقها شده، بلکه پیشنگر انتظارات تورمی در آینه این بازار برای سایر بخشهای اقتصادی همچون بازار ارز که هم میتواند بر یکدیگر اثرگذار و هم اثرپذیر باشند، بر جریان کاهشی نرخ تاکید دارد. اینکه روند این معاملات تا چه زمانی از انتظارات کاهشی که با شیب آرامی بر بسیاری از بازارهای بورس کالا سایه انداخته، حمایت کند، کاملا بستگی به سایر عوامل اثرگذار اقتصادی و حتی سیاسی دارد که لیدر آن را علاوه بر بازارهای داخلی میتوان تحریک تقاضا در بازارهای بینالمللی نیز خواند؛ چراکه در اکثر بازارهای ما اهرمی موثر تحت عنوان قیمتهای جهانی در معادله کشف نرخ پایه وجود دارد که در برخی از برهههای زمانی، سکاندار اصلی تعیین نرخ در این بازارها به شمار میرود. بازار محصولات فولادی و مواد اولیه پتروشیمیایی از جمله این بازارها هستند که سهم قابلتوجه از محصولات قابل معامله در بورس کالا را به خود اختصاص دادهاند. در بازار محصولات پتروشیمیایی برای چند هفته متوالی است که نرخ پایه جریان نزولی به خود گرفته است و حتی رقابتهای قیمتی که در بین متقاضیان صورت میگیرد به هیچ وجه قابل مقایسه با روزهای پررونق نیمه ابتدایی سالجاری نیست. علاوه بر این به دلیل نوسانات کاهشی بهای ارز چه در قیمتهای آزاد و چه در نرخهای نیمایی، در کنار عدمقطعیتهای موجود در این بازار، ذهنیت متقاضیان با پیچیدگیهای زیادی همراه شده است. بهطوری که روند معاملاتی این بازار نشان میدهد طی یک هفته حجم معاملات و میزان تقاضای مواد اولیه پلیمری و شیمیایی چنان افت پیدا میکند که طی دست کم ۴ سال گذشته تاکنون دیده نشده است. این درحالی است که پس از گذشت زمان کوتاه یک هفتهای، تغییر فاز این بازار اتفاق میافتد و تا حدی از این ارقام فاصله میگیرد. این افت و خیزهای معاملاتی بر بیثباتیهای موجود دامن میزند و به وضوح نشان از عدمتطابق و همگرایی بازارهای گوناگون در بورس کالا دارد که میتوان تنها ویژگی مشابه آنها را مربوط به کاهش نرخ دانست. البته این ذهنیت نیز بسیار شکننده ارزیابی میشود و هیچ قطعیتی برای پایداری آن حتی تا روزهای پایانی سالجاری وجود ندارد. بنابر این شاید بتوان گفت در صورت ثبات سایر شرایط اثرگذار، این بازارها و ذهنیت معاملهگران آنها با تغییر فاز جدی حداقل در کوتاهمدت فاصله معنیداری دارند که پیشبینی دورنمای بازارهای کالایی را با پیچیدگیهای بسیاری همراه میکند.
وضعیت نقدینگی در بازارهای مختلف متفاوت است که از رخدادهای درونی مختلفی حکایت دارد. در ادبیات اقتصادی یکی از دادههای مهم اثرگذار بر میزان تقاضا و نهایتا رشد قیمتها؛ تزریق نقدینگی به آن بازار با احتساب سرعت چرخش پول است؛ حال در شرایطی که چهره غالب بازارهای جهانی از روند افزایشی نرخ همچون هفتهها و ماههای گذشته حکایت نداشته و به جز چند بازار محدود انتظار استمرار قدرتمند رشد قیمتهای جهانی را مشاهده نمیکنیم بنابراین ادبیات بازارها از مسیر تقاضا به احتمال قوی از این مسیر تغییر خواهد کرد و آن گروه از معاملهگرانی که نگاه دقیقتری به رخدادهای جهانی دارند؛ ذهنیتهای متفاوتی از بازارهای داخلی را در نظر گرفتهاند که به احتمال قوی رفتار متفاوت و بعضا متناقضی را از خود بروز میدهند.
از سوی دیگر پس از میزان تزریق نقدینگی؛ سرعت چرخش پول در آن بازار خاص محرک مضاعفی برای رشد تقاضا و پتانسیل افزایش قیمتهاست که این نکته را باید در نظر گرفت. بهعنوان مثال در بازار فولاد و بعضا بازار فلزات پتانسیل افزایش سریع سرعت چرخش نقدینگی وجود دارد آن هم در وضعیتی که اگر شاهد محرکهای بیرونی از سمت بازارهای جهانی یا محرکهای داخلی از سمت معاملات در بورس کالا باشیم جذابیت از دست رفته هفتههای گذشته به سرعت به این بازار بازگشته و میتوان خودنمایی رشد تقاضا را مشاهده کرد. اما بهعنوان مثال در بازار محصولات پتروشیمی چنین پتانسیلی همچون گذشته وجود ندارد و افزایش حجم معاملات در بازار داخلی به دلیل محدودیتهای اعمال شده و تغییر فاز بنیادین در این بازار کاهش خواهد یافت که این رفتار را در هفتههای گذشته میتوان مشاهده کرد. این دادهها بهصورت کلی اگر با ادبیات اقتصاد کلان نیز آمیخته شود این مطلب را در بر دارد که بازار امسال به نسبت سالهای گذشته تغییر خواهد داشت و پتانسیل افت تقاضا را با محوریت عملکرد معاملهگران به همراه دارد.
البته افزایش تقاضای بیان شده در بخش فلزات و بهخصوص فولاد با محوریت تحریک قیمت در بازارهای جهانی عمدتا معطوف به محصول میانی مانند شمش بوده است. درواقع تولیدکنندگان صنایع تکمیلی، در زمان تحریک بازارهای جهانی عمدتا با هدف صادرات اقدام به خرید مواد اولیه خطوط تولید خود میکنند. این در حالی است که میزان رشد قیمتی به وجود آمده در محصولات تکمیلی در بازار داخل از ابتدای امسال تا به امروز به میزانی قابلتوجه بوده که دیگر این بازار کشش چندانی برای رشد قیمت از متغیر رشد بهای جهانی را ندارد. نمونه بارز این اتفاق در بازار محصولات طویل فولاد به چشم میخورد که در حال حاضر از سویی بهای محصولات طویل فولادی در بازار در برهههایی از زمان از نرخ شمش فولاد نیز کمتر میشود، از طرف دیگر معاملات بورس کالای محصولات تکمیلی برخلاف کالاهای میانی با رشد قیمتی در بازارهای جهانی چندان تحریک نمیشود. در این میان افزایشی شدن انتظارات تورمی مهمترین عاملی است که میتواند با سوق دادن تقاضای غیرمصرفی رونقی قابلتوجه در بازار محصولات تکمیلی بخش فلزی به وجود آورد.
با توجه به این موارد میتوان گفت که از هماکنون این سه داده مهم بر بازارهای کالایی اثرگذار خواهند بود؛ یکی نوسان قیمتهای جهانی که محرکی برای افزایش جذابیت خرید در بازار داخلی است؛ دیگری نوسان بهای ارز آزاد که سالهاست لیدر انتظارات تورمی در بازارهای کالایی محسوب شده و دیگری سرعت گردش نقدینگی در آن بازار خاص است. این در حالی است که آمارهای مخابره شده از سمت بانک مرکزی تاکنون پتانسیل تزریق جدید و قدرتمند نقدینگی از مسیر رشد پایه پولی را در بر نداشته و اگر در روزهای آینده چنین رخدادی تجربه شود خروجی آن به احتمال قوی در خردادماه خودنمایی خواهد کرد. بنابراین در شرایط فعلی، سرعت چرخش نقدینگی در هر بازاری را باید یکی از اهرمهای رشد تقاضا به شمار آورد که به آن پرداختیم. این در حالی است که ذهنیت رونق برای سال آینده شمسی، خود یک داده مهم از سمت تقاضای مصرفکننده نهایی است که میتواند بر جذابیت خرید مواد اولیه از سمت تولیدکننده واقعی منتهی شود. اما با این ذهنیت که ریسک نوسان قیمتها به قدری بالاست که واسطهها تمایل گستردهای به حضور در این بازار نشان نخواهند داد بنابراین از چنین مسیری پتانسیل چرخش نقدینگی در یک بازار خاص را باید به دقت ارزیابی کرد.
این موارد اگرچه در نگاه اول بسیار ساده است اما به موشکافی گستردهتری نیاز دارد زیرا پیچیدگیهای بازار امسال را نمیتوان با سالهای گذشته مقایسه کرد. بهعنوان مثال در بازار محصولات پتروشیمی که قیمتهای پایه آن بهنسبت بازار فولاد در بورس کالا (در مقایسه با قیمتهای جهانی) در سطوح بالاتری قرار دارد رقابت برای خرید دیده میشود. این داده نشان میدهد که در بازار محصولات پتروشیمی هنوز تقاضا از سمت مصرفکننده واقعی مواد اولیه وجود دارد که از رونق انتظاری تولید با محوریت تقاضای داخلی محصولات نهایی در روزهای پایان سال و سال آینده حکایت میکند. آن هم در وضعیتی که سرعت چرخش نقدینگی و واسطهگری در این بازار محدودیت جدی پیدا کرده و شفافیت این بازار در هفتههای اخیر به جرات فراتر از تمامی تاریخ بازار پلیمرها در کشور بوده است. بنابراین صنعت پلیمرها با رویکرد صنایع تکمیلی شرایط بهتری از صنایع مشابه داشته که نیاز به توجه بیشتری را میطلبد؛ زیرا پتانسیل رشد قیمتها امکان تضعیف تولید و کاهش تقاضای واقعی را در ادبیات اقتصادی در بر دارد.
این در حالی است که نوسان قیمتها در بازار ارز تاکنون سرعتگیر مهمی در برابر صادرات محصولات نهایی در صنعت پتروشیمی بوده تا جایی که نگرانی از دست رفتن بازارهای صادراتی را در بر داشته است. این نکته در کنار رقابت برای خرید در بازار محصولات پتروشیمی به معنی افزایش قیمت تمام شده این صنعت در مقایسه با صنایع مشابه است که نیاز به بازبینی برخی رویکردها را در بر دارد. این در حالی است که تجربه صنعتگران این حوزه از تلاش دائمی برای تامین مواد اولیه حکایت دارد. آن هم در وضعیتی که در بازههای زمانی بسیاری، تقاضا از عرضهها فراتر رفته که خروجی آن رقابت برای خرید بوده است. تجمیع این موارد نشان میدهد که تقاضای موجود در این صنعت و دقیقتر تقاضای دو هفته اخیر صنایع پلیمری بخش اعظم آن خرید مصرفکننده واقعی به منظور تغذیه واحدهای تولیدی خودشان بوده و این ورود تقاضای جدید میتواند نشانهای از استمرار روزهای خوب صنعت پلیمرها باشد. مطلبی که به وضوح میتوان گفت در بین تمامی بازارهای موجود در بورس کالا یک استثنا به شمار رفته و البته پتانسیل ریسکهای ذاتی جدیدی را در بر خواهد داشت.