به گزارش می متالز، اگر وضعیت تولید فولاد کشور به همین منوال پیش رود، تامین سنگ آهن در سالهای آینده مشکلی نخواهد داشت. اما واقعیت آن است که اگر کشور قصد داشته باشد در افق 1404 به تولید 55 میلیون تن فولاد دست پیدا کند، این میزان تولید مواد اولیه فولاد کشور به هیچ وجه کفاف آن را نخواهد داد. این یعنی حتی اگر همه طرحها تا آن زمان به بهرهبرداری برسند، کمبود مواد اولیه وجود خواهد داشت و کشور به ناچار باید به واردات مواد اولیه روی آورد. بنابراین لازم است اکتشافات سنگ آهن سرعت بیشتری پیدا کنند و سرمایهگذاریها در حوزه فرآوری سنگ آهن با ایجاد مشوقها و جذابیتها برای سرمایهگذاران از سوی دولت بیشتر شود.
ایران بهعلت دارا بودن معادن سنگ آهن، منابع انرژی، دسترسی به آبهای آزاد و... جهت تولید فولاد دارای مزیتهای رقابتی قابل توجهی نسبت به برخی کشورهای صنعتی مانند آلمان، ژاپن، کره جنوبی و برخی از دیگر کشورها است. با این حال در سالهای اخیر بهدلیل پارهای مشکلات نظیر تکمیل نبودن زنجیره تولید، محدودیت در زیرساختهای حملونقل، محدودیت در بخش انرژی و... با چالشهای عدیدهای جهت تامین مواد اولیه و کمکی مورد نیاز خود مواجه بوده است.
عمدهترین این چالشها حول چهار محور تأمین کنسانتره سنگ آهن، تامین انرژی مورد نیاز کارخانههای تولیدی، دسترسی به ناوگان حملونقل بین معادن، بنادر و کارخانههای فولادی و محدودیت در تولید مواد افزودنی و اساسی تولید فولاد مانند فروآلیاژ و الکترود در داخل هستند.
در خصوص تامین کنسانتره سنگ آهن مورد نیاز فولادسازها، با توجه به اینکه بسیاری از معادن اقدام به ایجاد کارخانههای گندلهسازی در مجاورت معادن خود کردهاند، در وضعیت فعلی فولادسازهایی که دارای معدن نیستند، برای پایداری تولید خود با مشکلات بسیاری مواجه شدهاند. همچنین طی سالهای اخیر عدم تناسب بین فعالیتهای استخراجی و کشف معادن جدید با احداث کارخانههای فولادسازی و در برخی موارد خامفروشی یا صادرات سنگ آهن مورد نیاز کارخانهها توسط معادن، شکاف میان عرضه و تقاضای سنگ آهن را گستردهتر کرده است. بهعلاوه با توجه به اینکه بخشی از تأمین خوراک مورد نیاز واحدهای فولادسازی نیز از طریق آهن قراضه صورت میپذیرد، بهدلیل عدم وجود قراضههای صنعتی در ایران، فولادسازان در این حوزه نیز با کمبود مواجه هستند.
تهدید دیگری که عمده فولادسازان داخلی جهت تامین پایدار مواد اولیه خود با آن مواجه هستند، محدودیت و در برخی مسیرها عدم وجود شبکه ریلی بین معادن، بنادر و واحدهای فولادسازی است. محدودیت در شبکه حملونقل، سبب کندی سیستم حمل مواد اولیه به واحدهای فولادسازی و افزایش هزینههای حمل شده است که این مهم با توجه به رقم بالای هزینههای حمل بهویژه سنگ آهن، حاشیه سود شرکتها را تحت تاثیر قرار داده است.
همچنین تامین انرژی و آب مورد نیاز واحدهای صنعتی، چالش مهم بعدی است که پیش روی فولادسازان داخلی قرار دارد. احداث واحدهای فولادسازی توسط معادن در استانهای خشک و کمآب و همچنین خشکسالیهای اخیر باعث ایجاد چالش کمبود آب برای واحدهای تولید مواد اولیه و فولادسازی شده است. همچنین وجود محدودیتهای مصرف برق در برخی از ماههای سال با توجه به تکنولوژی موجود در صنایع فولادسازی باعث ایجاد محدودیت در تولید و کاهش بهرهوری شده است.
در نهایت عدم تولید مواد افزودنی و اساسی تولید فولاد مانند الکترود و برخی از فروآلیاژها از دیگر مشکلات این صنعت در داخل کشور است. با توجه به چشمانداز افزایش ظرفیت تولید فولاد در ایران و به تبع آن نیاز به مواد اولیه و کمکی، ظرفیتهای تولیدکنندگان داخلی این مواد پاسخگوی نیاز فولادسازان نیست. از این رو، تأمین کیفی و اقتصادی این مواد، همواره یکی از دغدغههای اساسی فولادسازان طی سالهای اخیر و به ویژه با بروز تحریمهای بینالمللی و نوسانات پیش آمده در نرخ ارز است.