به گزارش می متالز، پیشینه فعالیت قدیمیترین شرکتهای معدنی در کشورهای مختلف جهان به بیش از یک قرن میرسد اما از تثبیت پدیدهای با عنوان مسئولیت اجتماعی در آنها زمان زیادی نمیگذرد؛ پدیدهای که بر مبنای آن شرکتهای بزرگ و معتبر جهانی چه معدنی و چه غیرمعدنی باشند باید در برابر محیط اجتماعی و اعضای آن احساس مسئولیت کرده و آن را جزئی از راهبردهای شرکتی خود ببینند و در نتیجه بر مناسبتهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی ذینفعان خود متمرکز باشند.
توجه به مقولاتی مانند کنترل آلودگی هوا و صوت، ایمنی و سلامت محیط کار، فرصتهای برابر استخدامی برای اقلیتها و زنان و کیفیت ایمنی تولیدات از عواملی است که در این راستا در ابعاد درونسازمانی باید به آن توجه شود، در نتیجه انتظار از فعالیتهای تجاری تنها بر حسب خواسته بازار و فاکتورهای اقتصادی نیست بلکه یک شرکت معدنی، دامنهای از مسئولیتهای فرابازاری نیز دارد که اگر از عهده آنها برآید میتواند موفقیت مجموعه خود را هر چه بیشتر تضمین کند.
در این صورت با رویکردی آیندهنگرانه، مسئولیت اجتماعی نه تنها سیاستی هزینهبر تلقی نخواهد شد بلکه نوعی سرمایهگذاری انسانی و اجتماعی است.
در زمینه مسئولیت اجتماعی، شرکتها باید پاسخگوی پیامدهایی باشند که جامعه میزبان پروژه را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و این توجهها دربرگیرنده ابعاد برونسازمانی مسئولیت اجتماعی یک شرکت معدنی است.
ممکن است مالک یک پروژه معدنی با معضلاتی برخاسته از تفاوتهای فرهنگی، نژادی و زبانی روبهرو شود چون بسیار محتمل است که بومیان یک منطقه، فعالیتهای معدنی را عاملی آسیبزا برای سبک زندگی و محیطزیست خود قلمداد و با آن مقابله کنند پس باید برای چنین مسائلی نیز راهکارها و تدابیری اندیشید.
پیمان افضل، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب و کارشناس اکتشاف معدن و زمینشناسی اقتصادی در این زمینه اینچنین توضیح داد: پروژههای صنعتی و معدنی به طور معمول در مناطقی اجرا میشوند که سطح اقتصادی اعضای آن جامعه بالا نیست، به این معنا که رفاه کمی دارند و سالهاست در آن مناطق کار عمرانی انجام نشده است. در نتیجه، آغاز یک پروژه معدنی و ورود افراد متفاوت به این جامعه میتواند سبک زندگی مردمان را متاثر کند؛ مردمی که ممکن است همچنان به حالت قبیلهای زندگی کنند، مانند آنچه امروز در مغولستان یا افغانستان وجود دارد و هنوز بخش چشمگیری از مردم این کشورها روستانشین هستند.
وی افزود: آنچه در این بین محل دغدغه است تنشهایی است که احتمال دارد بین بومیان منطقه و کسانی که در پروژه مشغولند، به وجود آید.
چنین پدیدههایی البته ویژه کشورهای در حال توسعه نیست، بلکه در جوامع توسعهیافته هم رخ میدهد. برای نمونه در جامعهای مانند ایالات متحده امریکا، نیمه جنوبی کشور نسبت به نیمه شمالی، رفاه اقتصادی و رشد فرهنگی کمتری دارد که تماس این دو با هم به ایجاد تنش میانجامد یا به عنوان مثال ممکن است اعضای جامعه، منطقهای را مقدس بدانند و اگر تازهواردان به منظور پیشبرد پروژه به ارزشها و مقدسات آنها تعدی و تجاوز کنند ممکن است به عنوان مروجان افکار شیطانی شناخته شوند که در این صورت جامعه میزبان مانع پیشروی پروژه و در نهایت سودده نبودن آن میشود.
افضل ادامه داد: مسئله عشیرهای و قبیلهای بودن سبک زندگی مردم در مناطق دوردست نیز بیش از همه به این اتفاق دامن میزند.
این در حالی است که دولتها همواره از شکلگیری پروژههای صنعتی و معدنی در نقاط دوردست استقبال میکنند تا از نتایج حاصل از رشد اقتصادی منطقه بهرهمند شوند. در نتیجه دو راهکار تصور میشود؛ یکی اینکه دولت به سبب حمایت از پروژه، نیروی مسلح خود را وارد عمل کند و جامعه محلی را به زور به کنترل درآورد که البته این راهکار پاسخگو نیست و مشکل را حل نمیکند. راهکار دومی که در این باره پیشنهاد میشود، این است که با دستیابی به شناخت و آگاهی از ویژگی تاریخی و باستانی منطقه دقت کنید در جریان اجرای پروژه با چه مردمی سروکار دارید، چه مذهب و چه ارزشهای قبیلهای دارند، آداب و رسوم آنها و مظاهر شادی و غم آنها چیست، سواد عمومی آنها چه میزان است و چه هنجارهایی دارند. با شناخت این عوامل میتوانید به ارزشهای آنها احترام بگذارید و تعامل مناسبی داشته باشید؛ این استاد دانشگاه در ادامه توضیحات خود بیان کرد: علاوه بر این باید تلاش کنید اعضای جامعه میزبان را در پروژه درگیر کنید، به این معنا که مشاغلی از پروژه خود را به آنها واگذار و آنها را در سود اقتصادی سهیم کنید و در کنار اینها برای منطقه دوردست امکانات رفاهی ایجاد کنید که به پیشبرد پروژه نیز بینجامد. در غیر این صورت اگر بخواهید با آنها از موضع بالا برخورد کنید، آنها هم در تقابل با شما قرار میگیرند. افضل در نهایت نتیجه گرفت در واقع یک معدنکار یا مهندس معدن که قرار است پروژه را پیش ببرد، باید علاوه بر اصول فنی و مهندسی، ویژگی جامعهشناختی منطقه را نیز در نظر بگیرد تا در نتیجه تعامل مثبت با اعضای آن، به موفقیت بیشتری در جریان پروژه نائل شود.