ولی چون این فعالیتها بهطور پیوسته، مداوم و حمایت شده از سوی تشکلهای معدنی بخش خصوصی کشور و اتاقهای بازرگانی ایران، تهران و شهرستانها و همینطور دولت نبوده، نتیجه مثبتی نداشته است. اگر به تاریخچه صادرات مواد معدنی ایران بازگردیم خواهیم دید که همیشه صادرات سنگ گچ از بنادر جنوبی کشور به ویژه بندرعباس و بندر بوشهر و بندری با عنوان اسکله ساروج در منطقه کنگان انجام شده است. کنگان از نظر جغرافیایی بین عسلویه و بوشهر قرار دارد. صادرات سنگ گچ و سنگ آهک و همین طور شن و ماسه همواره از این بنادر انجام شده است. البته شن و ماسه از بندر امام خمینی نیز صادر میشده است. مقصد صادرات گچ، کشورهای حاشیه خلیجفارس بهویژه امارات و هندوستان است که همچنان در طول ۲۵ سال گذشته باقی مانده و صادرکنندگانی که در این زمینه فعالیت داشتند هنوز هم در این زمینه کم و بیش فعال هستند؛ هر چند با گذر زمان و نوسان قیمتی که در بازار مواد معدنی دنیا در این مدت انجام شده است، عدهای این حرفه پرسود و پرریسک را ترک کردند و عطایش را به لقایش بخشیدند.
از استان بوشهر هم صادرات گچ انجام شده، اما از اسکله ساروج تنها صادرات آهک انجام میشود. مقصد صادرات گچی که از منطقه بوشهر انجام میشود کشور کویت است. با توجه به کاهش روابط سیاسی و بازرگانی ایران با عربستان سعودی و بحرین که از دو سال پیش شدت پیدا کرده و همچنین کشور قطر، صادرات گچ به این کشورها متوقف شده است. در زمینه سنگ آهک گفتنی است، بیشترین حجم صادرات این ماده معدنی مربوط به ۱۵ تا ۲۰ سال قبل و از منطقه عسلویه و اسکله اختصاصی بهمن و همچنین اسکله آسیای آرام و ساروج در کنگان به هندوستان بوده است. علت استفاده از آهک در صنعت فولاد، به جهت کمک ذوب این ماده معدنی است.
کارخانههای فولاد هندوستان بیشتر از نوع کورهبلند است که برای ذوب به غیر از آهن قراضه و سنگآهن به عنوان مواد اولیه، دولومیت و آهک بهعنوان کمک ذوب به آن نیاز دارند. متاسفانه بیش از ۱۵سال است که صادرات آهک متوقف شده است. البته به تازگی صادرات آهک به هندوستان بهطور محدود از بندرعباس و همچنین اسکله ساروج –کنگان آغاز شده است. درباره شن و ماسه نیز گفتنی است، بیشترین حجم صادرات به ۱۵ تا ۲۰ سال قبل و به کشورهای کویت و امارات بازمیگردد. حدود ۱۳ تا ۱۵ سال پیش پروژهای به نام «جزیره نخل» در امارات معرفی شد و صادرات شن و ماسه و سنگهای بزرگتر با عنوان آرمور و فیلتر (قطعات سنگ بزرگتر برای اسکلهسازی) برای این پروژه صادر میشد. با آغاز پروژه جزیره نخل، صادرات وسیع شن و ماسه از ایران انجام شد و کارخانههای سیمان در کویت و استان شرقی عربستان در منطقه دمام هم از ایران خرید شن و ماسه آهکی داشتند. صادرات شن و ماسه از معادن استان هرمزگان به امارات همچنان کم و بیش وجود دارد، اما به جرات میتوان گفت، در ۲۰ سال گذشته صادرات به طور قابلتوجهی کاهش پیدا کرده و به حداقل رسیده است. در کنار این اقلام، بیش از ۱۵سال است که ایران صادرات سنگآهن را شروع کرده و عمده حجم این صادرات که به بیش از ۹۰درصد میرسد به کشور چین انجام میشود. این صادرات به دلیل درآمد حاصل، بسیار پررنگ است و البته نیاز به سرمایه بالایی دارد. گفتنی است، به دلیل نوساناتی که در رشد اقتصادی چین در ۲ تا ۳ سال گذشته اتفاق افتاده، تقاضا برای خرید مواد اولیه و تولید کالاهای با ارزشی مانند فولاد در برخی از زمانها کاهش محسوسی یافته، ولی حداقل از ۸ تا ۹ ماه پیش وضعیت مناسب بوده است.
اوج صادرات سنگآهن ایران به چین در سال ۲۰۱۳ میلادی به میزان ۲۳/۵میلیون تن بود. در سال ۲۰۱۴م این عدد به ۲۰ میلیون تن تنزل یافت و در سال ۲۰۱۵م به زیر ۱۵ میلیون تن کاهش پیدا کرد. در سال ۲۰۱۶م وضعیت بازار چین تا حدودی بهبود یافت و پیشبینی میشود صادرات سنگآهن ایران بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون تن باشد. اوج رشد اقتصادی چین به بحران جهانی در سال ۲۰۰۸م برمیگردد. در سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷م چین اقتصاد چهارم جهان در پشت امریکا، ژاپن و آلمان بود، ولی توانست آلمان و سپس ژاپن را پشت سر بگذارد و اقتصاد دوم دنیا شد. بحران ۲۰۰۸م که اتفاق افتاد اقتصاد چین کمتر از امریکا لطمه دید و به همین دلیل وضعیت اقتصادی این کشور در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰م شکوفا شد. در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱م رشد اقتصادی چین عدد ۱۳درصد را پشت سر گذاشت و بیسابقه بود، اما بهتدریج کاهش یافت و در سال ۲۰۱۱م به ۱۰درصد و در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳م به ترتیب رشد ۸ و ۷درصد را تجربه کرد، اما زمانی که به زیر ۷درصد در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵م رسید به همان میزان تقاضا برای مواد اولیه مانند سنگآهن در آن کاهش یافت و در نتیجه حجم صادرات سنگآهن ایران همزمان با افت بهای جهانی این ماده معدنی کاهش یافت. بنابراین در مجموع میتوان گفت، متوسط صادرات موادمعدنی ایران به خارج از کشور به ۲۰ سال پیش برمیگردد. از دیگر صادرات موادمعدنی ایران صادرات کرومیت است. هرچند عمده معادن کرومیت ایران در مناطق شرقی از خراسان شمالی گرفته تا خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان، گسترده شده و به دلیل کیفیت مطلوبی که نسبت به کرومیت عمان دارد بازار خوبی پیدا کرده است.
از اینرو با توجه به جدید بودن صنعت صادرات موادمعدنی در کشور، انتظار ایجاد برند معدنی ایران کمی زود به نظر میرسد و یکی از دلایلی که به آن توجه کمتری شده، همین موضوع جدید بودن آن است. به عبارت دیگر صنعت صادرات مواد معدنی نظیر صادرات فرش یا زعفران نیست که چند نسل در آن فعال باشند و حتی مسافری انجام شود بلکه یک صنعت جدید است اگرچه به دلیل صادرات فلهای زعفران در طول ۲۰سال گذشته به ترکیه و اسپانیا و بستهبندی آنها در این کشورها و صادرات از این کشورها به تمام جهان به عنوان کالای تولیدی خودشان، جایگاه واقعی این محصولات در جهان را از دست دادهایم. در زعفران رتبه نخست را اسپانیا و سپس ترکیه و در نهایت ایران (با دارا بودن حجم بالای تولید) دارد. تمامی این موارد به موضوع برندینگ برمیگردد که با وجود برند بودن زعفران ایران در دنیا موفق به حفظ ارزش آن برند نشدیم. موضوع فرش ایران نیز چنین است و شاهد افت صادرات فرش ایرانی در ۱۵سال گذشته بودیم. کشورهایی مانند پاکستان، بلژیک و حتی چین اقدام به بافتن طرح فرش ایرانی و عرضه آن به بازار کردند و سبب شدند در برندسازی و صادرات فرش ایران نیز خدشه وارد شود.