به گزارش می متالز، عباس آخوندی وزیر راه وشهرسازی یادداشتی در حوزه مهندسی ارائه کرد که به شرح زیر است؛
رییس اسبق شورای مرکزی وقت که تیرش به سنگ خورد با استفاده از موقعیتاش به عنوان رییس کمیسیون عمران مجلس به همراهی یک جریان سیاسی دست بهکارِ طراحی استیضاح من شد و شخصا در جریان استیضاح بر علیه اقداماتم سخن گفت. لیکن، استیضاح با هوشیاری و تیزبینی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی رای نیاورد.
سپس در صدد تدوین آییننامه کنترل ساختمان بر آمدم و طی آن دو اصلاح را مد نظر قرار دادم.
یکی حل مساله تعارض منافع ناظر و بازرس و دیگری حذف مشارکت سازمانهای نظام مهندسی ساختمان استانها در دسترنج مهندسان. این تعارضی بود که از مجرای مشارکت یک سازمان نظم دهنده که باید مستقل باشد با منافع اعضای خود بهوجود آمده بود.
داستان مورد اول را مستقلا در ادامه بیان خواهم کرد. لیکن، در گام اول بحث مشارکت سازمان در منافع مهندسان را در دستور کار قرار دادم. چون سادهتربود.
این مشارکت در منافع به تجویز وزیر مسکن و شهرسازی وقت طی بند 16-3-1 شیوهنامه آئین نامه اجرائی ماده 33 قانون که در پیوست مبحث دوم مقررات ملی ساختمان( نظامات اداری ) منتشر شده بود، صورت گرفتهبود. بنابراین، لغو آن در اختیار وزیر راه و شهرسازی بود. همین کار را کردم و طی شماره 55800/100/02 در تاریخ 96/10/2 این شراکت و مداخله سازمان در امور کسبوکار حرفهای شخصی مهندسان را ابطال نمودم.
میدانستم که با مقاومت روبرو خواهد شد. لیکن، نه تا این حد!
بعدها معلوم شد که سازمانها از این مجرا درآمدهای میلیاردی داشتهاند و از دسترنج مهندسان حقوقهای گزافی را بین مدیران خود توزیع کرده و گروه کثیری را به استخدام در آورده بودند و خاصه خرجیهای دیگری میکردند.
باز فریادها به آسمان رفت و کمپینهای مختلفی با پرداخت هزینههای گزاف تشکیل شد و اعلام غیر قانونی بودن موضوع در دستور کار تبلیغی حضرات قرار گرفت.
اینبار نیز در راس مخالفان رییس شورای مرکزی موجود و همزمان عضو کمیسون عمران مجلس قرار گرفت.آشکار بود که هیچ اقدام خلاف قانونی صورت نگرفته و آنچه ابلاغ شدهبود عینِ قانون بود.
لذا، برغم شکایت بردنها به دیوان عدالت اداری و سایر مراجع قانونی و نظارتی، هیچ خدشهای به اقدام صورت گرفته وارد نشد.
رییس شورای مرکزی با استفاده از موقعیت نمایندگی خود در مجلس به تمام استانها ابلاغ کرد که بخشنامههای وزیر را اجرا نکنید و در راس متخلفان قرار گرفت.
من مطابق اختیار ناشی از ماده 23 آییننامه اجرائی قانون، پروانه رییس هیات مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران را که بیشترین تخلفها را داشت تعلیق نمودم. او نیز شکایت برد که ابلاغ تعلیق مرا توقیف کند، لیکن چون کاملا قانونی بود موفق نشد.
حال من در برابر یک سئوال مکرر قرار گرفتم که چرا با رییس شورای مرکزی که رسما و آشکارا فرمان تخلف از مقررات میدهد برخورد نمیکنید و به پاییندستها میپردازید؟ البته که پرسش درستی بود و هست.
در همین اثنا، نامهای در بهمن ماه سال گذشته از سازمان بازرسی کل کشور به دستم رسید که پذیرش ریاست شورای مرکزی همزمان با نمایندگی مجلس در تعارض است. چون سازمان توسط وزیر راهوشهرسازی نظارت میشود حال آنکه نماینده به صفت عضوی از مجلس شورای اسلامی در دستگاه نظارت بر وزیران قرار دارد و در واقع ناظر و منظور یکی شده است. من موضوع را بلافاصله برای اخذ نظر به مجلس شورای اسلامی ارسال کردم. لیکن، تا کنون هنوز نظری دریافت نکردهام.
به هر روی، باید این تعارض منافع نیز حل و فصل شود. اگرچه انجام اصلاحات و مبارزه با فساد در کشور راه پُر سنگلاخ و سختی است، لیکن با علم و آگاهی آن را انتخاب کرده ام. باز با شما سخن خواهم گفت. پایدار باشید.