به گزارش می متالز، در ماههای اخیر که صحبت از تحریم نفتی ایران و حذف شدن بخش زیادی از نفت ایران از بازار جهانی است، نگرانی در مورد افزایش قیمت نفت در بازار جهانی بالا گرفته است. برخی اعلام کردند با آغاز تحریم نفتی ایران و در صورتی که امریکا موفق شود به تهدید خود مبنی بر رساندن درآمد نفت ایران به صفر تحقق بخشد، قیمت نفت در بازار جهانی تا مرز ۲۰۰ دلار افزایش خواهد یافت. حتی در براوردهای خوشبینانهتر هم صحبت از فروش نفت با قیمت بیش از ۱۰۰ دلار بعد از روز ۴ نوامبر یعنی زمان اجرایی شدن تحریم نفتی ایران است. اما تنها ایران نیست که بازار نفت را تحت تاثیر قرار خواهد داد. وضعیت صنعت نفت کشور ونزوئلا، بحران در صنعت نفت لیبی و حتی مشکلات در مسیر انتقال نفت کشورهایی که در مسیر کشورهای بحرانزده خاورمیانه قرار دارند همگی میتواند بازار را تحت تاثیر قرار دهد. اما بدون شک افزایش قیمت نفت یک بحران بزرگ اقتصادی در دنیا ایجاد خواهد کرد. زیرا هزینه تامین سوخت و مواد اولیه در تمامی صنایع را افزایش میدهد و بحرانی را که به تازگی اقتصاد دنیا از آن رهیده است به یاد میآورد. امریکا به عنوان کشوری که به دلیل خروج از برجام و وضع تحریمهای یکجانبه علیه ایران مقصر اصلی این بحران محسوب خواهد شد، در تلاش است تا از طرق دیگر مانع از افزایش قیمت نفت در بازار جهانی شود. افزایش تولید نفت شیل یکی از راهکارهای پیش روی امریکا است. اما مشکل اینجاست که ظرفیت تولید نفت شیل این کشور بسیار کم است و نمیتواند این کسری پیش رو در بازار نفت را جبران کند. به همین دلیل است که دست به دامان کشورهای نفتخیز خاورمیانه شده است. درخواست از عربستان برای افزایش حجم تولید و تامین نیاز بازار اولین و مهمترین گام بود. اگرچه در ظاهر مقامات عربستانی با این سیاست موافقت کردند ولی در عمل شاهد این مسئله هستیم که این کشور تاکنون تولیدش را افزایش نداده است.
در این شرایط امریکا و شماری از کشورهای صنعتی تلاش کردند تا عربستان را متقاعد کنند با افزایش حجم تولید و صادرات نفت خود، کمبود نفت موجود در بازار را جبران کند. اما گمانهزنیهای زیادی در مورد امکانپذیر بودن این طرح انجام شده است. برخی از مشکلات فنی موجود در عربستان که مانع از افزایش ۲ میلیون بشکهای تولید نفت در این کشور میشود صحبت کردهاند و برخی دیگر از چالشهای سیاسی برای این تغییر صحبت میکنند. برخی دیگر نقش عربستان در سازمان کشورهای صادرکننده نفت را عامل بسیار مهمی در عدم تمایل این کشور برای همراهی با سیاست امریکا میدانند و برخی دیگر از کارشناسان با توجه به گرمی رابطه عربستان و امریکا در مورد تلاش عربستان برای همراه شدن با سیاست امریکا صحبت میکنند. بنابراین اصلیترین و مهمترین سوالی که این روزها در میان کارشناسان بازار نفت پرسیده میشود این است که عربستان چقدر میتواند حجم تولید نفت خود را افزایش دهد تا کسریهای موجود در بازار را جبران کند. کسریهایی که عمدتا به دلیل تحریم نفتی پیش روی ایران و بحران اقتصادی در کشور ونزوئلا در بازار ایجاد خواهد شد. البته بحرانهای موجود در کشورهای لیبی و عراق و دیگر کشورهای صادرکننده نفت هم میتواند باعث کاهش عرضه در بازار شد ولی اصلیترین چالش در بازار به دلیل وضعیت کشور ونزوئلا و ایران ایجاد خواهد شد.
ما بر این باور هستیم که عربستان نمیتواند تمامی کسری بازار نفت را تامین کند و به همین دلیل نگرانی در مورد افزایش قیمت نفت در بازار جهانی کاملا منطقی است. این نگرانی برای کشورهای صنعتی که مصرفکننده اصلی نفت هستند بیشتر است. این کشورها هرساله بخش زیادی از نفت و فراوردههای نفتی را برای تامین سوخت مورد نیاز واحدهای صنعتی یا مواد اولیه مورد نیاز پالایشگاهها استفاده میکنند و به همین دلیل افزایش قیمت نفت میتواند زمینهساز تورم، کاهش سودآوری فعالیتهای صنعتی و تولیدی و در نهایت کاهش نرخ رشد اقتصادی در این کشورها شود. کشورهایی که به دنبال تزریق میلیاردها دلار به اقتصاد خود طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ توانستند از بحران و رکود اقتصادی برهند.
در ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که در شرایطی عرضه نفت توسط کشورهای ایران و ونزوئلا و لیبی کاهش پیدا خواهد کرد که به دلیل رشد اقتصادی دنیا و پایان یافتن دوره رکود، ما شاهد افزایش تقاضا هستیم. بدون شک امریکا فشار روی عربستان برای افزایش میزان عرضه نفت را ادامه خواهد داد. هدف اصلی امریکا هم ممانعت از افزایش قیمت نفت و اثر منفی آن روی اقتصاد دنیا است ولی مسئله اینجاست که عربستان توان تولید بیش از یک میلیون بشکه نسبت به حجم تولید کنونی را ندارد و به همین دلیل این کشور بهتنهایی نمیتواند بازار را از بحران نجات دهد.
البته موج اول این بحران در بازار عرضه نفت از ماهها قبل اغاز شد ولی عکسالعمل قیمت نفت به این تحول هنوز مشاهده نشده است. این مسئله باعث شد تا کشورهای دنیا برای رایزنی و تلاش برای مقابله با افزایش قیمت نفت فرصت داشته باشند. طبق مطالعات اخیر دلیل عدم افزایش قیمت نفت در ماههای اخیر به قرار زیر است: کشورهای عضو اوپک که طی دو سال قبل حجم تولید خود را به طرز معناداری کاهش داده بودند تا مانع از کاهش قیمت نفت شوند، در ابتدای سال جاری به دلیل بازگشت ثبات به بازار طرح کاهش تولید را متوقف کردند و اعلام کردند مطابق حجم تولید مصوب این سازمان نفت به بازار عرضه میکنند. ما بر این باوریم این سیاست اوپک و روسیه برای جبران کسری عرضه در نیمه دوم سال ۲۰۱۸ کافی باشد به خصوص که تحریم نفتی ایران از اواخر سال جاری اجرا میشود. اما اگر عربستان تولیدش را بیشتر نکند یا کشورهای دیگر اقدام به افزایش عرضه نکنند، بدون شک از ابتدای سال بعد شاهد افزایش قیمت نفت در بازار خواهیم بود. افزایشی چشمگیر که میتواند بازار را تحت تاثیر قرار دهد و صنایع را با چالشهای جدی روبهرو کند.
متقاعد کردن کشورهای نفتخیز برای افزایش تولید به منظور جبران کسری ایجادشده در بازار یک جنبه از قضیه است و جنبه دیگر آن هم ارزیابی میزان تقاضا است که میتواند روی وضعیت بازار در سال ۲۰۱۰ اثر داشته باشد. طبق مطالعات موجود در صورتی که بازار در وضعیت کنونی باقی بماند و هیچ چالش تازهای ایجاد نشود - یعنی بدون در نظر گرفتن تحریم نفتی ایران و حذف نفت این کشور از بازار- نرخ رشد تقاضای نفت در ۱۸ ماه آینده بیشتر از نرخ رشد عرضه خواهد بود. این مسئله به خودی خود زمینه را برای افزایش قیمت نفت در بازار جهانی فراهم خواهد کرد. حال تصور کنید فشار مازادی که تحریم نفتی ایران ایجاد میکند تا کجا میتواند روی قیمت اثر داشته باشد.
از طرف دیگر مسئلهای که برای امریکا اهمیت بیشتری دارد قیمت بنزین است که وابسته به قیمت نفت تغییر میکند. هماکنون در امریکا قیمت بنزین به یک مشکل سیاسی تبدیل شده است به این معنا که دولتهایی از نظر اقتصادی موفق قلمداد میشوند که بتوانند قیمت بنزین را پایین نگه دارند و دولتهایی ناموفق هستند که نتوانند مانع از افزایش قیمت بنزین در بازار شوند. هماکنون دولت امریکا با این چالش روبهرو است. افزایش قیمت نفت خام باعث میشود تا قیمت بنزین هم در بازار رشد کند و به دنبال آن مشکلات اقتصادی دیگری در کوتاهمدت و میانمدت ایجاد شود.
به دلیل اهمیت مسئله قیمت بنزین در فضای سیاسی امریکا است که دونالد ترامپ رئیسجمهوری امریکا در تلاش است تا مانع از بیشتر شدن قیمت نفت در بازار شود. او تلاش میکند تا با افزایش حجم تولید نفت در امریکا و متقاعد کردن دیگر کشورها در افزایش حجم تولید، مانع افزایش قیمت شود ولی به نظر میرسد این تلاشها نخواهد توانست این کشور را به هدف نهایی برساند.
از سال ۲۰۱۲ میلادی تاکنون عربستان روزانه بین ۱۱.۵ تا ۱۲.۳ میلیون بشکه نفت و میعانات تولید کرده است و انتظار میرود تولید نفت این کشور تا سال ۲۰۲۲ به مرز ۱۳.۲ میلیون بشکه در روز برسد. این کشور در سال ۲۰۱۹ شاهد رصد ۵ درصدی تولید نفت خواهد بود ولی این نرخ رشد سالانه هم به تدریج تنزل پیدا خواهد کرد. کمترین نرخ رشد سالانه تولید نفت از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ در سال ۲۰۱۷ اتفاق افتاده است که در این سال تولید نفت ۴ درصد کمتر از سال قبل از آن بود.
ظرفیت تولید نفت در عربستان به اندازهای است که نیاز بازار را تامین کند ولی مسئله این است که آیا منافع عربستان ایجاب میکند تمامی این ظرفیت مازاد خود را به بازار وارد کند یا از آن به عنوان ابزاری برای امتیازگیری استفاده کند. اخیرا مقامات عربستان سعودی اعلام کردند که این کشور توان افزایش ۲ میلیون بشکهای تولید نفت را دارد به این معنا که عربستان سعودی میتواند روزانه ۱۲ میلیون بشکه نفت را به بازار عرضه کند. ولی وارد کردن تمامی این ظرفیت مازاد به بازار هزینه زیادی به اقتصاد عربستان تحمیل میکند. از طرف دیگر عربستان برای اینکه بتواند این حجم تولید مازاد را وارد بازار کند نیاز به سرمایهگذاری دارد، این پروسه زمانبر است. در واقع عربستان از روزی که تصمیم به افزایش تولید بگیرد تا زمانی که بتواند این نیاز مازاد را وارد بازار کند حداقل به یک سال زمان نیاز دارد. البته برخی از پژوهشها به نیاز عربستان برای صرف بیش از دو سال اشاره کردهاند ولی به هر حال به هر کدام از این مطالعات استناد کنیم، متوجه میشویم که این کشور به سرعت نمیتواند تولید خود را افزایش دهد.
به همین دلیل است که پیشبینی افزایش قیمت نفت در صورت اجرایی شدن تحریمهای نفتی ایران وجود دارد ولی احتمال وارد شدن دو کشور به مذاکره بعد از پیشنهاد این مسئله از طرف رئیسجمهوری امریکا عاملی است که ممکن است قیمت را در بازار کنترل کند.
مرکز مطالعات بازار نفت عربستان در مطالعهای به مسئله افزایش ظرفیت تولید نفت توسط عربستان اشاره کرد و نوشت: سوال مهمی که وجود دارد این است که اگر عربستان تولید خود را افزایش دهد، آیا برای این حجم مازاد نفت بازاری وجود دارد؟ اگر در ابتدا بازار وجود داشته باشد، آیا میتوان به پایداری وجود این بازار اعتماد کرد؟ زیرا علیرغم تحریمهای نفتی، احتمال اینکه ایران بتواند نفت را به بازار عرضه کند زیاد است. برخی از کشورها از قبیل چین و ترکیه اعلام کردند به خرید نفت از ایران ادامه میدهند و اخباری در مورد فروش نفت ایران از طریق کشورهای دیگر هم شنیده میشود. بنابراین نفت ایران به طور کامل حذف نمیشود و اگر عربستان تولید خود را دو میلیون بشکه در روز بیشتر کند، نمیتواند انتظار داشته باشد که بازاری پایدار برای محصولش وجود داشته باشد.
یک نگرانی مهم دیگر احتمال رکود اقتصادی دنیا است. اقتصاد دنیا بعد از رکود سال ۲۰۰۸ و استفاده از ابزارهای مالی مختلف توانست با سرعت بالایی رشد کند و هماکنون در وضعیت رونق به سر میبرد. بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که در نتیجه چرخههای طبیعی اقتصادی، باید منتظر رکود باشیم و این به معنای چالش تازه برای اقتصاد دنیا است. در صورتی که اقتصاد دنیا وارد رکود شود و فعالیتهای اقتصادی توسعه پیدا نکند، میزان مصرف نفت در بازار افت پیدا میکند و دیگر تولید مازاد عربستان خریداری نخواهد داشت.
از طرف دیگر اوپک یکی از اصلیترین کارتلهای نفتی در دنیا است که روی بازار نفت و قیمت نفت در بازار جهانی تاثیر زیادی دارد. اگر عربستان تمامی ظرفیت مازاد خود را وارد بازار کند دیگر قدرت مانور خود را از دست میدهد که بسیار بحرانآفرین خواهد بود. در صورتی که اوپک و عربستان نتوانند بازار نفت را از طریق تغییر عرضه تحت تاثیر قرار دهند، این بازار در برابر شوکهای اقتصادی بسیار آسیبپذیر میشود و احتمال تغییر ناگهانی قیمت در این بازار و خارج شدن نوسانات قیمت از کنترل بسیار زیاد است.
در ماههای اخیر سیاست خارجی بیش از دیدگاههای اقتصادی در تصمیمگیریهای کشورهای نفتخیز اثر داشته است و عربستان هم یکی از اصلیترین و مهمترین کشورها در این دسته است. تصمیمات ناگهانی و غیرقابل پیشبینی دولت تازه امریکا باعث شده است تا عربستان هم مانند دیگر کشورها نگران آینده باشد. با وجود اینکه همواره امریکا و عربستان رابطه اقتصادی و سیاسی خوبی با هم داشتهاند عربستان نگران دوام توافقهایی است که با این دولت میکند. عربستان نگران است دولت دو دوره بعد حذف شود و به دلیل تصمیمات جنجالی این دولت، دولت بعدی تمامی سیاستهای دولت قبلی را مردود بداند. از طرف دیگر امریکا در مورد ضرورت کاهش هزینههای نظامی در امریکا و عدم ضرورت مشارکت نظامی امریکا در بحرانهای خاورمیانه صحبت کرده است و انتظار میرود در میانمدت دیگر امریکا جایگاه و قدرت قبل را در منطقه نداشته باشد. به همین دلیل منطقی است که تصمیمات سیاسی و اقتصادی خود را بر مبنای منافع بلندمدت خود در خاورمیانه و همکاری فعلیاش با امریکا اتخاذ کند تا از هیچ نظر متضرر نشود.
اما باید به این نکته هم توجه کرد که در سالهای اخیر عربستان از نفت خود به عنوان ابزاری سیاسی استفاده کرده است در حالی که پیشتر نفت تنها یک کالای اقتصادی و ضروری برای دنیا بود. شاید بتوان دلیل این تغییر روش را رویکرد دولت امریکا به خاورمیانه به خصوص مسئله ایران در کنار نزدیک شدن رابطه اقتصادی و سیاسی امریکا و عربستان دانست. اما عربستان هم میداند که همسویی با سیاستهای ترامپ یک قمار بزرگ برای کشورش است. زیرا ترامپ یکی از سیاستمداران غیرقابل پیشبینی است و اغلب تصمیماتش را بر مبنای اعداد و ارقام میگیرد نه اینکه فضای سیاسی برای این کشور اهمیت داشته باشد. در این وضعیت همسو شدن با سیاستهای ترامپ در خاورمیانه میتواند هزینههای زیادی برای عربستان داشته باشد و این احتمال وجود دارد که منافع اقتصادی این همسویی هم از بین برود.
در پایان باید گفت که با وجود هزینههای زیادی که افزایش ظرفیت تولید نفت برای عربستان به همراه دارد و خطراتی که از جانب همراهی با امریکا و مخالفت با کشورهای خاورمیانه و اوپک میتواند برای اقتصاد عربستان ایجاد شود، به نظر نمیرسد مقامات این کشور آسیایی با افزایش ۲ میلیون بشکهای تولید نفت موافقت و این طرح را اجرا کنند. در واقع عربستان تلاش میکند تا با بیشتر کردن حجم تولیدش، خود را همراه با امریکا نشان دهد ولی به سیاستهای بلندمدتش هم پایبند خواهد بود.