به گزارش می متالز، در این راستا بازار فولاد هم با همبستگی بالایی که در ماههای اخیر با دلار از خود نشان داده در حال حرکت همزمان با بازار ارز است که نتیجه این امر رشد قابلتوجه قیمتها در روزهای اخیر بوده است.
در این بین بررسیهای محاسباتی نشان میدهد هنوز قیمت فولاد با قیمتهای دلاری این کالا (بر اساس دلار بازار آزاد) فاصله زیادی دارد که این سیگنال باعث شده پتانسیلهای رشد قیمت فولاد بیشتر شود. متاسفانه «جریان هیجانی رشد قیمتها» مجددا به بازار بازگشته است؛ به این معنا که اگر رشد نرخ قبل از بازه زمانی تاسوعا و عاشورا را یک فاز بازارسازی در نظر بگیریم، دوره طی شده در هفته جاری جزو فاز رشد قیمتهای جدید است که با توجه به قیمتهای فولاد در روزهای گذشته پتانسیل التهاب را نشان داده است. در این بین نگاهی به آمارهای رشد قیمت مقاطع فولادی از ابتدای سال میتواند تصویر روشنتری از وضعیت را نشان دهد. به این معنا که از ابتدای سال قیمت ارز در بازار غیررسمی در حدود ۴۰۰ درصد رشد را از سر گذرانده و در بازار رسمی نیز با حدود ۱۰۰ درصد رشد روبهرو شده است. در بازار میلگرد از ابتدای سال شاهد رشد ۸۳ درصدی میانگین قیمت انواع میلگرد بودهایم، درحالیکه این رشد برای میانگین تیرآهن سبک و سنگین به ترتیب ۵۴ و ۴۴ درصد ثبت شده است.
نمیتوان این مطلب را نادیده گرفت که برخی در این بازار تمایل بسیار زیادی به بازارسازیهایی دارند که بتوانند از رشد قیمتها منتفع شوند؛ با توجه به این شرایط، وضعیت فعلی را فعلا میتوانیم جو روانی رشد قیمت بهشمار بیاوریم، اما نه فقط در بازار فولاد، بلکه در بازارهای کالایی دیگر مانند پلیمرها و مواد غذایی هم این روند افزایشی در حال خودنمایی است. این روند نشان میدهد تا وقتی که این جریان ملتهب در بازارهای آزاد با محوریت ارز و سکه ادامه دارد، انتظار آرامش در بازار فولاد هم چندان منطقی نیست، تا زمانی که در این بازار یک تغییری ایجاد شود؛ متاسفانه در حالحاضر جو روانی بازار فولاد بازهم از واقعیتهای بنیادین فاصله گرفته و در این فاز التهاب، دیگر فعالان بازار هم توجهی به رخدادهای واقعی ندارند و این یک خطر بزرگ برای آینده بازار خواهد بود. دورنمایی که از بازار متصور هستیم بسیار شکننده و مبهم است تا جایی که برای دومینبار متوالی وارد شرایط «نابازار فولاد» شدهایم و تا زمانی که این التهاب، جو روانی، هیجان خرید و دورنمای مبهم و امید به افزایش قیمتها وجود دارد، انتظار آرامش در بازار فولاد چندان منطقی نیست.
در کنار این شرایط انتظارها نشاندهنده این است که برای هفته آینده و با روشنتر شدن رخدادها در بازارهای ارز و سکه بتوانیم دید بهتری نسبت به بازار فولاد داشته باشیم، اما این شرایط به معنای آن است که فاز التهاب و هیجان رشد قیمتها حداقل در کوتاه مدت ادامه خواهد داشت؛ وضعیت موجود نسبتا وضعیت نگرانکنندهای است، چون تقاضایی برای مصرف واقعی وجود ندارد، به این معنا که دادههای بنیادین از دادههای هیجانی در بازار حمایت نمیکند و این شرایط به معنای یک دوگانه خطرناک در بازار خواهد بود، یعنی بازهم شاهد خریدهای هیجانی، خرید و انبارکردنهای متفاوتی هستیم که مشخص نیست با سودآوری برای خریداران همراه میشود یا با ضرر.
شرایط حالحاضر با شرایط سه، دو و یک ماه پیش بسیار متفاوت است؛ وضعیت آب و هوایی، مشکلات حمل و نقل، کاهش نسبی تقاضا و دورنمای مبهم صادرات از مواردی است که بازار فولاد را نگرانکنندهتر از شرایط عادی ترسیم کرده است؛ این رشد قیمتهای موجود اگرچه نسبت به واقعیتهای بازار فولاد اما و اگرهای بزرگی در پی دارد، اما اگر فقط در اذهان اهالی بازار رشد قیمتها با نوسان قیمت دلار سنجیده شود به معنای تداوم رشد نرخ است و البته چون در فازهای اولیه آن هستیم التهاب بزرگی در بازار خودنمایی خواهد کرد، دیروز دومین روز رشد قیمتها بهصورت گسترده را پشتسر گذاشتیم و تجربه نشان داده است که این فازهای افزایشی تقریبا نزدیک به یک هفته زمان خواهد برد به این معنا که تاریخ مصرف آن هنوز تمام نشده است؛ این شرایط بازهم نگرانیهای جدیدی را ایجاد میکند، اما هیچ توصیهای برای خرید نمیتوان کرد به این دلیل که مشخص نیست دورنمای بازار چه خواهد شد و این محمولههایی که در حالحاضر خریداری میشوند آیا پتانسیل فروش دارند یا ندارند.
در این بین توجه به این موضوع که فقط تولیدکنندگان اجازه صادرات دارند مهم است، یعنی اگر کسی محمولهای را در بازار داخلی فولاد تهیه کند، برای صادراتش به مشکل برخواهد خورد، این سیگنال به این معنی است که ذات قیمتگذاری فولاد با نوسان قیمت دلار بهطور کل در شرایط فعلی غلط است، مگر اینکه این صادرات از مسیر کارخانهها صورت بگیرد که همین مطلب هم به این معنی نیست که قیمتها در بازار داخلی افزایش پیدا کند. هنوز در مورد تاثیرات تحریم و حجم صادرات هیچ اظهارنظری نمیتوان کرد و اگر حتی بخش اعظم بازارهای عراق و افغانستان را هم ایران تغذیه کند، آنقدر قدرت ندارد که تولیدات مازاد بر نیاز ایران را جذب کند، اینها ابهاماتی است که در آینده خودنمایی میکند و در کنار آن هم شاهد رقابت منفی و بسیاری از دادههای عجیب و غریبی خواهیم بود که شواهد آن بروز کرده است.