به گزارش میمتالز، در ابتدای این نشست خداداد غریبپور رئیس اسبق هیاتعامل ایمیدرو، رئیس پنل و مدیرعامل گروه مالی سپهر صادرات ضمن تشکر از برپایی این نشست عنوان کرد: ارزش کل بازار سرمایه رقمی نزدیک به ۲۵۰ میلیارد دلار است که شرکتهای فولادی و سنگآهنی در بازار سرمایه ارزشی نزدیک به ۳۸ میلیارد دلار دارند که حدود ۱۵ درصد ارزش کل بازار سرمایه به شمار میرود. اگر فلزات اساسی را به این ارقام اضافه کنیم (با احتساب فولاد) این رقم به ۲۴ درصد میرسد که ارزش آن نزدیک به ۹۲۰ هزار میلیارد تومان است که رقم تاثیرگذاری بهشمار میرود. همچنین بهای فولاد، چون متاثر از بازارهای جهانی است و البته با احتساب محصولات پتروشیمیایی و پالایشگاهها میتوان گفت که بازار سرمایه ایران یک بازار کالامحور است یعنی نزدیک به ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان از ارزش بازار سرمایه را این صنایع تشکیل میدهند. ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان را معدنی و کانیهای فلزی و زنجیره ارزش آنها تشکیل داده و همین رقم نیز به پتروشیمیها و پالایشگاهها باز میگردد و در دوران رشد شاخص بورس عامل اصلی رشد همین صنایع بودند که با قیمتهای جهانی نرخگذاری شده و ارزآوری داشتند. بهعنوان مثال در ماه جولای قیمت جهانی شمش فولاد خوزستان رقمی نزدیک به ۴۰۰ دلار در هر تن بود که هم اکنون به ۵۵۵ دلار افزایش یافته است که در اول ژانویه به ۶۰۶ دلار هم رسید. سنگآهن سال گذشته این موقع ۷۰ دلاری که ما هم اکنون نزدیک به ۱۷۰ دلار در هر تن نوسان میکند. این موارد از رشد قیمتهای جهانی حکایت دارد. کاهش حجم تولید قراضه در اروپا یا توقف بسیاری از فعالیتهای معدنکاری سنگآهن در برزیل ضربه مهمی را به بازارهای جهانی زد که خروجی آن رشد قیمتها بود، بنابراین در شرایطی که با رشد ارزش دلار در بازار داخلی روبهرو بودیم و قیمتهای جهانی هم افزایشی شد. طی ۵ سال گذشته وقتی به نوسان قیمتها در بازار سرمایه نگاه میکنیم در بخش صنایع فولادی، نماد فولاد بهعنوان شاخص این گروه از شرکتهای بورسی ۲۵ برابر شده درحالیکه شاخص بورس ۱۴ برابر شده که نشاندهنده رشد فزاینده شاخص قیمتی شرکتهای فولادی است. وی در ادامه افزود: در ذخایر قطعی میتوان گفت که ۸/ ۲ میلیارد تن ذخیره قطعی (محتوی) سنگآهن در کشور وجود دارد آن هم در شرایطی که امسال برداشته سنگآهن به ۱۰۰ میلیون تن خواهد رسید که تنها ایمیدرو ۷۵ میلیون تن از این رقم را استخراج میکند که با معدن ۳ جنوبی گوهر زمین شرایط بهبود خواهد یافت. در هر حال شرایط بهگونهای ترسیم شده که صنعت فولاد مورد توجه قرار گرفته و بنابراین اکتشاف نیز مورد توجه بیشتری قرار میگیرد. هم اکنون اکتشاف در عمق در دستور کار قرار گرفته مخصوصا در مناطق مرکزی ایران که به خروجیهای امیدبخشی منتهی گشته است.
خداداد غریبپور عنوان کرد: هم اکنون گلگهر و مبارکه هر کدام نزدیک به ۲ میلیارد دلار پروژههای سرمایهگذاری و توسعه دارند و در آینده باز هم شاهد رشد سودآوری این شرکتها و افزایش حجم تولید آنها خواهیم بود که در کنار آنها باید به افزایش سرمایه مستمر این شرکتهای بورسی نیز اشاره کرد. این مطلب به معنی آن است که شرکتها منابع لازم برای توسعه را در درون خود و در فرآیندهای اجرایی محقق کردهاند یعنی از هر سمتی که به این بازارها نگاه کنیم جذابیت را خواهیم دید. توجه به تکنولوژیهای جدید در چارچوب انقلاب چهارم صنعتی و شتابدهندهها و جشنوارههای بهرهوری همگی از مواردی هستند که به حمایت از نوآوری و تکنولوژیمحور شدن صنعت فولاد منتهی خواهد شد.
غریبپور معتقد است: یکی از افتخارات نظام شاید طرح جامع فولاد بود که گام به گام به اهداف خود نائل میشود که شاید یک استثنا در روند برنامهریزی و اجرا در کشور باشد و در ۱۴۰۴ به احتمال بسیار زیاد به ظرفیت تولید ۵۵ میلیون تن در سال خواهیم رسید که به معنی رقمی نزدیک به ۴۵ میلیون تن تولید فولاد خام است. برای امسال به احتمال بسیار قوی تولید فولاد به بالای ۳۰ میلیون تا ۳۲ میلیون تن بالغ خواهد شد که رقم برجسته و فزایندهای است که همین بخش بین ۴ تا ۵ میلیارد دلار صادرات و ارزآوری دارد که رقمی نزدیک به ۱۲ درصد صادرات غیرنفتی کشور خواهد بود. باید پذیرفت که مصرف داخلی فولاد در داخل کشور ۱۶ میلیون تن است که به معنی مصرف سرانه ۲۰۰ کیلوگرمی فولاد در سال بهشمار میرود که مازاد این میزان باید صادر شود. البته کشورهای منطقه هم برای واردات مصنوعات فولادی ما عوارض وضع کردهاند. یک نمونه آن وضع عوارض ۲۵ درصدی واردات میلگرد به عراق است که نیازمند رایزنی است. البته تنها همین کشورهای منطقه مقاصد صادراتی ما نیستند، بلکه هم اکنون به ۴۰ کشور دنیا انواع مصنوعات فولادی را صادر میکنیم اگرچه امسال نزدیک به ۳۰ درصد کاهش صادرات داشتیم.
اما برای فعالان بازار سرمایه اگرچه نوسان قیمتها اهمیت بسزایی دارد، اما باید سودآوری آتی این شرکتها را نیز مورد توجه جدی قرار داد که آینده روشنی را برای آنها ترسیم میکند. البته در افزایش سرمایههای اعمال شده تلاش شد تا منافع سهامداران خرد نیز محفوظ مانده و در ابتدا سود سهام آنها پرداخت شده و سپس به افزایش سرمایه وارد شویم. این موارد واقعیتهای این صنعت استخواندار و نویدبخش بازار سرمایه است.
رضا محتشمیپور، قائممقام بورس کالای ایران؛ در صحبتهای خود به پتانسیلهای بورس کالا برای صنعت فولاد اشاره کرد و گفت: حسب ماموریت مجموعه بورس کالا بهعنوان بخشی از بازار سرمایه و شاید نماینده بازار سرمایه ایران بهصورت مستقیم در بازارهای کالایی باید به ظرفیتهای آن برای صنایع مختلف مخصوصا صنعت فولاد اشاره کرد. اساسا بازار صنعتی و معدنی بزرگترین بخش بورس کالاست که نزدیک به ۴۵ درصد از بازار فیزیکی یا کالایی را این گروه صنعتی به خود اختصاص میدهد که بزرگترین بخش آن فولاد است که به معنی سهم بالای فولاد در بازار کالایی فیزیکی بورس کالای ایران است. اما این بازار هنوز درگیر چالشهای تنظیم بازار و مسائل تقسیم منافع و مسائل مشابه است و صنعت فولاد کمتر توانسته از ظرفیتهای بازار سرمایه بهره ببرد، اگرچه بحث سهام اهمیت بسیاری دارد، اما کمتر شاهد هستیم که از ظرفیت بورس کالا برای توسعه صنعت فولاد استفاده شود.
محتشمیپور گفت: از چالشهایی که در اغلب بخشهای زنجیره ارزش فولاد مشاهده میشود ارتباط اقتصادی بین اجزا است که بعضا قابل بازبینی است. بهعنوان مثال شیوههای مختلف قراردادهای بلندمدت همچون معاملات کشف پریمیوم از ابزارهایی است که کمتر از آن استفاده شده و البته ابزار خوبی است که خریدار از تامین دائمی مواد اولیه برخوردار شده و عرضهکننده نیز از فروش دائمی محصول خود اطمینان حاصل میکند. اوراق سلف استاندارد موازی در زمینه تامین مالی نیز در دسترس است که باز هم چندان مورد توجه جدی قرار نداشته است. البته دلیل اصلی آن را باید در بالابودن دخالتهای حاکمیتی برشمرد که خود آسیبزننده است. اوراق خرید دین دیگر ابزاری است که به کمک آن فروشندگان بدون اعمال فشار یا محدودیت به خریدار از آن بهره برده و شرکتهای عرضهکننده میتوانند کالا را بهصورت تعهدی یا نسیه به فروش برساند و اوراق آن را بهصورت تعهدی با احتساب معاملات ثانویه در بورس کالا عرضه کنند. وی در ادامه عنوان کرد: اوراق مشتقه و صندوقهای کالایی از جمله مواردی هستند که در بازارهایی همچون فلزات با محوریت مس و محصولات پتروشیمی بارها در مورد آن صحبت شده، اما تاکنون در بازار فولاد مورد توجه جدی قرار نگرفتهاند. البته در زمینه توسعه ابزارهای مالی محدودیتهایی وجود داشته که به سرعت درحال برطرف شدن است مثلا در اوراق گواهی سپرده کالایی شاهد هستیم که سازمان امور مالیاتی مانع بزرگی را از پیش پای بازار برداشته است و این اوراق یکی از پتانسیلهای خوب برای بازار فولاد بهشمار میرود. توصیه میشود فعالان صنعت فولاد به این بازار تنها بهعنوان بستری برای عرضه و فروش نگاه نکرده و از سایر ظرفیتهای آن نیز بهره ببرند.
رضا بوستانی از کارشناسان برجسته بازار سرمایه مهمان دیگر این نشست بود و عنوان کرد: بخش صنعت و معدن بهصورت کلی ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل میدهد، اما سهم بخش معدن از سه درصد تجاوز نمیکند. این مطلب به معنی آن است که رونق هر صنعتی به ابزارهای جانبی تامین مالی آن نیاز دارد بنابراین تامین مالی ارزان قیمت صنایع، خود یکی از پتانسیلهای رونق بازار است. صنعت فولاد بهصورت تاریخی P/ E (قیمت به بازده) پایین داشته یعنی این یک صنعت سودآور بوده است بنابراین چنین صنایعی بهترین فضا برای ایجاد ابزارهای تامین مالی با ریسک پایین هستند که انواع اوراق بدهی در این چارچوب قرار میگیرد. در اینجا بحث از سهام و نوسان قیمت آن نیست، زیرا ناخودآگاه از نوسان نرخ برخوردار خواهد شد. کاهش هزینه تامین مالی واحدهای بزرگ و مشارکت گسترده حتی از طریق داراییهای کوچک و بزرگ خانوار میتواند از این فرایند حمایت کند که به معنی ایجاد یک بازده منطقی فراتر از ریسک اقتصادی نوسان نرخ است. بهنظر میرسد هم اکنون بازار بدهی در مقایسه با ابعاد بازار سهام یک بازار کوچک است، شاید دلیل آن این نکته باشد که بهصورت سنتی از یک بازار بدهی قدرتمند برخوردار نبوده ایم و این بازار عمر چندانی ندارد. در هر حال تامین مالی کم هزینه این صنایع باید از بازار بدهی صورت گیرد. بهعنوان مثال سال گذشته ذهنیت غالب جامعه این بود که تورم افزایشی است بنابراین برای فرار از این انتظار، یکی از بازارهای در دسترس، بازار سهام بود. متاسفانه افرادی وارد این بازار شدند که توان تحمل ریسک حاصل از نوسان قیمت سهام را نداشتند و همین موجب شد با کاهش قیمتها شاهد فرار از این بازار باشیم. حال فرض کنیم اگر شرکتهای بزرگ بورسی اوراق بدهی با نرخ معقول صادر کرده بودند که در مقایسه با نرخ تورم قابلتوجه بود در این وضعیت، متمایل شدن منابع به بازار سرمایه به سادگی از امکان کانالیزه شدن برخوردار بود، آنهم در صنایعی که بهصورت تاریخی ریسک پایین داشتند. در هر حال نتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم و در نهایت وضعیت فعلی در بورس شکل گرفت. به نظر میرسد بسیاری از شرکتهایی که از فناوری خوبی برخوردار هستند، از ابزارها و قابلیتهای مالی برجسته محروم مانده و از این پتانسیلها نتوانستهاند استفاده کنند. همین وضعیت را باید یکی از دلایل نوسان قیمت سهام این شرکتها بهشمار آورد.
در ادامه این نشست نورالله خیری مدیر روابطعمومی فولاد صنعت بناب که به نمایندگی از این مجتمع حضور یافته بود این شرکت را یک مجموعه فولادی جوان با واحدهای ذوبی و نوردی معرفی کرد و گفت: در زنجیره تولید فولاد عدم توازن را برخی اوقات میتوان حس کرد و در نهایت واحدهایی که احداث میشود بعضا با حداقل ظرفیت کار میکنند، چون مطالعه زمان تاسیس نگاهی به چشم انداز آینده بازار نداشته است. بهعنوان مثال در شمال غرب کشور چند واحد نوردی وجود دارد که با ۵۰ درصد ظرفیت فعال هستند. رکود در بحث ساختوساز و کاهش فعالیتهای عمرانی و دشواریهای تحریم مشکلات واقعی را برای صادرات ما رقم زده که باید تامین مواد اولیه و نیاز به سرمایه در گردش را به این موارد افزود. البته بازار سرمایه میتواند بازوی قدرتمندی برای تامین سرمایه در گردش باشد اگرچه بسیاری از شرکتها از تامین مالی سیستم بانکی استفاده کردند که حتی برخی اوقات به بنگاهداری بانکها منتهی شد و البته برخی واحدها در این حوزه دچار مشکل شدند. با توجه به این موارد بهترین مسیر برای شرکتهای فولادی توجه به بازار سرمایه است. البته فولادبناب با سرمایهگذاری جدید و افزایش ظرفیت تولید روبهروست و برای آینده میتوان از پتانسیل رسیدن ظرفیت تولید این مجتمع به ۵ میلیون تن در سال سخن گفت. البته هماکنون هم از ظرفیت تولید موجود استفاده حداکثری نمیشود. البته استفاده حداکثری از بورس کالا میتواند فضای بیشتری را برای افزایش درصد استفاده از ظرفیت تولید نصب شده مهیا کند. البته صادرات ما غالبا به کشورهای عربی همچون عراق است که همانگونه که عنوان شد افزایش تعرفه واردات به این کشور موجب شده هزینهها افزایش یابد همچنین دشواریهای حملونقل بینالمللی را باید به این موارد افزود.
غریبپور به صنایع فعال در زنجیره ارزش نوید داد که خوشبختانه بدهی واحدهای فولادی به دولت و نهادهای مالی و بانکها اغلب ریالی است و بدهی ارزی برجستهای وجود ندارد؛ بنابراین نوسان بهای ارز ریسک جدیدی به این صنایع اضافه نمیکند. همچنین بهره مالکانه دولتی معادن سنگ آهن نیز افزایش چندانی نداشته است بنابراین اکثر تامین مالی از درون مجموعهها صورت گرفته و عدد بدهی بزرگ نیست. البته حضور واحدهای فولادی در سرمایهگذاری بر زیرساختها همچون احداث راهآهن را باید مهم ارزیابی کرد که درحال اجرا یا مطالعه است که سیگنال مثبت مهمی برای کلیت فعالیتهای اقتصادی در کشور به شمار میرود. انتقال آب خلیج فارس به مناطق مرکزی را نیز باید مهم ارزیابی کرد. غریبپور درخصوص اثر رشد قیمت گاز طبیعی یا برق بر رشد قیمت تمام شده فولادیها به نکته مهمی اشاره کرد و گفت این رشد قیمتها در صورت تصویب نیز اثر برجستهای بر رشد قیمت تمام شده یا کاهش درآمدزایی واقعی شرکتها بر جای نمیگذارد. بهعنوان مثال هزینه یوتیلیتی همچون برق، گاز و آب حدود ۵ تا ۶ درصد است و رقم برجسته و معنیداری در ابعاد رشد ظرفیت تولید به شمار نمیرود. البته میپذیریم که هزینه گاز برای واحدهای فولادی افزایش مییابد و برق هم به قیمت رقابتی هم اثرگذار است، ولی این تاثیر به قدری نیست که به آن توجه جدی کنیم اگرچه بر درآمد سال آینده شرکتها بیتاثیر نیست. وی در ادامه گفت: در دنیا ۹۶ میلیون نفر در صنعت فولاد مشغول به کار هستند که ۹۰ میلیون نفر آنها بهصورت غیرمستقیم و تنها ۶ میلیون نفر آن بهصورت مستقیم در این صنعت فعال هستند. در تولید ناخالص داخلی جهان که رقمی نزدیک به ۸۷ هزار میلیارد دلار است سهم صنعت فولاد ۲ هزار و ۹۰۰ میلیارد دلار است که بالای ۵/ ۳ درصد بهشمار میرود که رقم برجستهای است. در پایان این نشست غریبپور در پاسخ به پرسشی در مورد سهام برخی شرکتها که متعلق به سهام عدالت است گفت: فعلا مالکیت این بخش در اختیار سهامداران است و مدیریت آن در اختیار ایمیدرو یعنی ایمیدرو به نمایندگی از سهام عدالت اعضای هیات مدیره را تعیین میکرد که البته در چارچوب مسائل حاکمیتی است. درخصوص افزایش سرمایه ممانعتی از سمت سازمان خصوصیسازی دیده نشده است و اغلب در مورد شرکتهایی که بدهی خاصی ندارند موافقت میشود و جای نگرانی نیست. رضا بوستانی درخصوص اوراق بدهی عنوان کرد که نرخ اوراق بدهی در بازار تعیین میشود و برای بسیاری از افراد که تمایلی به ریسک نداشته و مایل هستند با تکانههای تورم نیز رشد درآمد داشته باشند بهترین گزینه همین اوراق بدهی است. برای بسیاری از سرمایهگذاران این یک شیوه جذاب سرمایهگذاری است. بهعنوان یک مثال برای سالجاری میتوان گفت که با توجه به تمامی رخدادهای امسال در بازار سرمایه، صندوقهای با درآمد ثابت نزدیک به ۴۰ هزار میلیارد تومان اوراق خریداری کردهاند. به واسطه اینکه بهصورت تاریخی اوراق سود کمی پرداخت کردهاند دلیل برای پایین بودن سود این اوراق نیست و پتانسیل نوسان آن به تبع شرایط بازار وجود دارد.
منبع: دنیای اقتصاد