به گزارش میمتالز، اگرچه شاخص کل در ابتدای معاملات امروز کمی رشد کرد؛ اما باز هم فشار عرضهها شاخص کل را وادار به عقب نشینی کرد. نکته عجیب اینجاست که این روزها موجی از افزایش قیمت صنایع مصرفی را در بر گرفته؛ ولی واکنش بازار به اخبار افزایش قیمتها هم منفی است! نه فقط افزایش نرخ ۳۵ درصدی سیمان سفید و افزایش نرخ بیش از ۳۵ درصدی سیمان خاکستری در روزهای آتی مورد توجه سهامداران قرار نگرفته و سهمهای سیمانی سرخ هستند که صنایع تولیدکننده محصولات غذایی از جمله قندیها و لبنیها که مرتبا نرخ محصولات خود را افزایش میدهند نیز، صف فروش هستند!
رامین خدابنده مدیرعامل سبدگردان نوین نگر آسیا در این خصوص بیان کرد: بسیاری از حقیقیهای بازار، اشخاصی هستند که با دعوت دولت و بدون دانش مالی و تحلیلی وارد این بازار شدند و استراتژی سرمایه گذاری کوتاه مدت دارند و نمیتوان از این گروه از سهامداران انتظار داشت نگاه بلندمدت به بازار داشته باشند و بر مبنای تحلیل سودآوری شرکتها و رشدی که چند ماه بعد نتیجه آن در صورتهای مالی شرکتها نمایان خواهد شد، اقدام به نگهداری سهام خود کنند. این گروه از سرمایه گذاری، عمدتا مشکلات مالی دارند و در بازارهای مختلف ورود میکنند تا شاید اندکی سود کنند.
وی در ادامه با اشاره به انتظار غیر منطقی برخی سرمایه گذاران در مورد کاهش نرخ ارز، تصریح کرد: وعده دلار ۱۵ هزار تومانی، شعاری بود که به لحاظ منطق اقتصادی قابل دستیابی نیست و حتی اگر در مقطعی کوتاه مدت نرخ ارز را کاهش دهند، به دلیل چسبندگی قیمتها در اقتصاد، در بازارهای مسکن و کالاها و... کاهش نرخی ایجاد نخواهد کرد. در چنین شرایطی طبیعی است که به محض کاهش نرخ ارز، عدهای اقدام به فروش املاک خود کنند و ارز ارزان بخرند تا در خارج از کشور، سرمایه گذاری کنند! اما سیاست گذاران ما عادت کرده اند بدون توجیه اقتصادی، وعده بدهند که امکانپذیر نیست و فعالان بازار سرمایه هم با فرض کاهش نرخ ارز چوب حراج به سهمهای خود زده اند! نکته بدتر آنکه حتی اگر احتمال کاهش نرخ ارز را جدی بگیریم، فروش سهمهایی که وابستگی به نرخ ارز و صادرات ندارند، منطقی نیست. چرا باید سهمهای صنایعی که با تورم داخلی، افزایش نرخ میگیرند و یا سهمهای گروه بانکی که اتفاقا از کاهش نرخ ارز و تقویت ارزش پول ملی منتفع میشوند و... را چشم بسته عرضه کرد؟ مگر نه آنکه همین حالا هم نرخ تسعیر ارز در بانکها از وعدههای داده شده و دلار ۱۵ هزار تومانی، کمتر است؟ مگر نه آنکه تحول اقتصادی که عدهای از آن سخن میگویند، به معنای بهبود وضعیت درآمدی دولت و احتمال پرداخت بدهیهای دولت به پیمانکاران و نیروگاهها و... خواهد بود؟ پس چرا این گروهها هم صف فروش هستند؟ این فروشها فقط و فقط نشان از بی توجهی بازار به هر تحلیلی دارد.
این کارشناس بازار سرمایه در توصیه به سهامداران گفت: در شرایطی که مقامات بدون هیچ پشتوانه تحلیلی، وعدههای عجیب میدهند، نمیتوان از مردم عادی انتظار تحلیل داشت. به حقیقیهای کم تجربهتر توصیه میشود حداقل گاهی مشاوره بگیرند و هر بحثی که توسط سیاست گذاران مطرح شد را از منظر منطق اقتصادی بررسی کنند. با شرایط فعلی بازار سرمایه، چه بسا بعضی فروشندگان امروز، چند روز دیگر امکان خرید با قیمت پایینتر را داشته باشند و این گونه معاملات شانسی، نتیجه مثبتی هم داشته باشد. اما در مجموع، بازار سرمایه، بازار سرمایه گذاریهای بلندمدت است و سیطره تفکر کوتاه مدت در این بازار، به نفع بازار سرمایه و اقتصاد کشور نخواهد بود.
وی افزود: سازمان بورس و اوراق بهادار باید با اصلاح ساختارهای خود و استفاده مناسب از ابزارهایی که در اختیار دارد و همچنین اجتناب از تصمیم گیریهای کوتاه مدت و مکرر، شرایط را برای جذب سرمایه گذاران بلندمدت فراهم کند. تشکیل سبدهای گروهی، صندوقهای دیدگاه بلند مدت، صندوقهای بازنشستگی اختیاری و... به بلندمدت شدن سرمایه گذاریها کمک خواهد کرد به شرط آنکه متولیان این بازار بپذیرند بورس نیازمند زیرساخت است؛ نه مُسکّن!
منبع: بورس نیوز