به گزارش میمتالز، بحث اصلی بر سر برگزاری تجمعهای اعتراضی سهامداران و اینکه چه شخص یا نهادی در این وضعیت مقصر است، بود. ماجرا هم به دو روز پیش و برگزاری یک تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان سازمان بورس در سعادت آباد بر میگشت. تجمعی که در آن شعارهایی علیه رئیسجمهور و رئیس کل بانک مرکزی داده شده بود. برخی از کاربران با بازنشر فیلمهای پخش شده از این تجمع که معترضها در حال سر دادن شعارهایی علیه رئیس دولت دوازدهم بودند، در رابطه با این مساله مینوشتند که هیچکسی در سال گذشته وعده ثروتمند شدن به مردم را بابت سرمایهگذاری در بورس نداده بود که حالا مردم طلبکار دولت شدهاند.
افرادی که به این موضوع اشاره میکردند، حتی به این مساله میپرداختند که معترضها به راحتی ناسزا علیه رئیسجمهور میدهند. آنها از عدم برخورد با معترضها گلایهمند بودند و در نوشتههایشان به این مساله میپرداختند که دولت در مقابل این توهینها صبوری زیادی به خرج داده است. اما در مقابل این افراد و نظراتشان درباره تجمع سهامداران معترض، افرادی بودند که به مطرحکنندههای چنین نظری در رابطه با برخورد با تجمع معترضهای بورسی، انتقاد میکردند. این افراد همچنین در پاسخ به این دسته از افرادی که معتقد به برخورد با تجمع معترضهای بورسی بودند درباره این مساله مینوشتند که در هیچ نقطهای از دنیا مخصوصا کشورهای توسعه یافته رئیس دولت، مردم را به حضور در بورس دعوت نمیکند. بلکه اختیار سرمایهگذاری را به عهده مردم میگذارد. برخی افراد هم به این موضوع میپرداختند که به جای درخواست برای برخورد بهتر است که صدای سهامداران معترض شنیده شود. آنها همچنین به این مساله میپرداختند که با بررسی تمام اتفاقهای دو سال گذشته به این نتیجه میتوان رسید که سیاست اقتصادی دولت این بوده است که سرمایه مردم را وارد بورس کند، اما حالا پشت سرمایه مردم را خالی کرده و برای همین هم سهامداران حق اعتراض دارند و در مقابل هم دولت باید پاسخگوی سهامداران باشد. یکی دیگر از موضوعات مطرح شده در این رابطه در روز یکشنبه، شعار معترضهای بورسی علیه رئیس کل بانک مرکزی دولت دوازدهم بود. بهنام صمدی، خبرنگار حوزه بورس با انتشار فیلمی از شعارهای سر داده شده از سوی معترضها علیه رئیس کل بانک مرکزی اینطور نوشت که رئیس کل بانک مرکزی وعده حمایت داد، اما عمل نکرد. او با شمردن نکاتی، چون دستکاری نرخ بهره بین بانکی، قطع اعتبارات کارگزاریها، افزایش نرخ سود اوراق بدهی و... به این مساله اشاره کرد که این کارها به اعتماد سهامداران ضربه زد. در مقابل طرح این موضوع از سوی این کاربر شبکهاجتماعی توییتر فارسی، داود سوری، با بازنشر توییت او برایش نوشت: «آدرس غلط!، شاید برخی سیاستهای بانک در ابتدا موجب تعدیل بازار شد، اما تعمیق بیثباتی ۸ ماهه بازار ریشه در دولت دارد. برخی فعالان بازار نیز در دامن زدن به این آدرس اشتباه عجیب فعالند! نزدیکان نگاهی به سیبیلهای آنها بکنند و چربیها را گزارش کنند.» این نوشته سوری، باعث ایجاد گپ و گفتی هم در قسمت نظرات نوشتهاش شد. برای مثال یکی از کاربران برای او با ذکر دلایلی نوشت که در به وجود آوردن این وضعیت تیم اقتصادی دولت مقصر است. سوری هم در پاسخ به او نوشت که شکی در این مساله نیست، اما «تقلیل آن به یک نفر و تقدیس دیگران صحیح نیست.»
کاندیداهای محترم ریاست جمهوری بایدبرنامههای اقتصادی خودرا به همراه تیم اقتصادی به مردم شفاف معرفی کنند. کشورشرایط آزمون و خطا و بدهبستانهای سیاسی در انتخاب وزرا را دیگر ندارد، توجه به معیشت مردم، سهام عدالت و بازار سرمایه، مهمترین دغدغههای ذهنی، برای انتخاب کاندیدای اصلح است.
این دو مورد در ایران خوب فروش میرود: ۱- فروختن رویای پولدار شدن یک شبه مثل فروش پکیجهای آموزش کسب سود چند صد درصدی در روز ۲- فروختن تضمین سلامتی با افزودن واژه سنتی یا محلی یا طبیعی به انتهای کالا مثل کره محلی و دوغ طبیعی با انواع دمنوش و عرقیجات طبیعی.
از جناب آقای، ولی اسماعیلی و کمیسیون اجتماعی مجلس برای پیگیری طرح مجمع سهامداران حقیقی تشکر میکنم. سهامداران خرد باید ابزار قانونی برای پیگیری حقوق خود و مشارکت در تصمیمات کلان بازار سرمایه را داشته باشند.
مهمترین جفا در حق سهامداران کاهش نقد شوندگی دارایی آنها است. علاوه بر نارضایتی سهامداران، کاهش نقد شوندگی خود به کاهش تقاضای بیشتر برای سهام و تمایل به خلاصی از دست آن (افزایش عرضه) میانجامد که نتیجه آن ریزش بیشتر قیمت سهام خواهد بود.
منبع: دنیای اقتصاد