به گزارش میمتالز، سرانجام موضوع استفاده از آب دریا برای مصارف مختلف شکل اجرائی به خود گرفت. برخلاف همه دنیا که شهرهای ساحلی دریا که نوعا فاقد آب شیرین هستند (برخی مانند خرمشهر یا ریودوژانیرو دارای آب شیرین هستند) و از آب دریا استفاده میکنند، ما سالها آب شیرین شهرهای دیگر را به ساحل میبردیم مانند آنچه درباره آب سد میناب رخ داد و آن را برای بندرعباس بردند که هم به میناب لطمه وارد کرد و هم تکافوی نیاز بندرعباس را نداد. البته به نظر میرسد طرحهای آبرسانی به داخل ایران اندکی جاهطلبانه باشد و علاوه بر آن پس از مدتی کفاف مصرف را ندهد. براساس آنچه گفته شده، حدود ۱۳۰ هزار میلیارد تومان هزینه سرمایهگذاری خطوط لوله شیرینسازی آب و آبرسانی است که رقم قابل توجهی است. در این رابطه نکات زیر قابل توجه است.
اول: آنکه حجم آبی که باید شیرین شود، بسیار زیاد است و نیاز به انرژی و تجهیزات بسیار زیادی دارد که البته سیستم به کار بردهشده برای نویسنده روشن نیست، اما بههرحال حسب آمار جهانی یا مصرف انرژی فوقالعاده دارد یا تغییر و جاگذاری برخی عناصر آبشیرینکن هزینه زیادی (و فعلا ارزی) میطلبد.
دوم: آب از ساحل دریا با ارتفاع صفر علاوه بر پیمودن صدها کیلومتر یا در حد هزار کیلومتر باید به ارتفاع تا هزارو ۵۰۰ متر به شهرهای مقصد رسانده شود و بدیهی است به دلیل پستی و بلندیهای مختلف و طبعا پیروی فاصله لوله از سطح زمین و نبود امکان احداث تونلهای پیدرپی و طولانی برای نصب لوله، آب در دفعات مختلف باید به ارتفاع برده شود و حتی ممکن است در برخی نقاط به شیرهای فشارشکن نیاز شود. انتقال آب در لوله و طی پستی و بلندی آن نیاز به پمپهای قوی دارد و مصرف برق بسیاری را میطلبد.
سوم: سرمایهگذاری این خطوط آب توسط چند شرکت بزرگ انجام شده است و طبعا شرکتهای یادشده که عمدتا متعلق به سهامداران مختلف هستند، توقع دارند که این سرمایهگذاری در حد معقول برای شرکت سودرسانی داشته باشد و اگر چنین نباشد، طبعا ظلمی بر صاحبان سهام آن میشود. از این رو قیمت فروش آب باید حسب قیمت تمامشده و سود منطقی محاسبه شود و به نظر میرسد قیمت هر مترمکعب این آب قابل مقایسه با قیمتهای رایج در کشور نباشد و این موجب دوگانگی در قیمتگذاری و بروز مشکلات میشود.
چهارم: معمولا وقتی جریان آب به یک منطقه میرسد، برخلاف تعریفهای ابتدایی درباره مصرف آن مانند آنکه باید به مصارف شرب برسد، مشتریان جدیدی پیدا میکند و تصمیمات جدیدی از سوی مقامات سیاسی اتخاذ میشود و همین تصمیمات باعث ناکافیشدن آب برای مصارف تعیینشده میشود.
پنجم: با توجه به نیاز آب در سراسر خط لوله، امکان نقبزدن و استفاده از آب سرراهی و بدون تعهد مالی بسیار است و چهبسا از چشم مسوولان پنهان بماند یا آن را پنهان نگاه دارند.
ششم: چنین آب گرانبهایی (البته آب اصالتا بسیار گرانبهاست، ولی نزد عامه بیارزش است) را باید به قول معروف قطرهچکانی مصرف کرد و برای مصرف آن حدود و ثغور لازم و تمهیدات ضروری اندیشید درحالیکه ما معمولا آن را رها میکنیم، زیرا اگر قادر به انجام چنین کاری بودیم، آب کشور در سالهای گذشته و اکنون اینچنین دچار تاراج نمیشد. وقتی ما نمیتوانیم تعریفی برای مصرف آب و صرفهجویی در آن پیدا کنیم، آب شیرینشده دریا بهزودی دچار مصرف بیرویه میشود و هرچه تلاش کنیم، کمبود بیشتری را متوجه میشویم.
هفتم: آنکه وجود آب سبب تقاضای کاذب و جدیدی میشود و این امر یک چرخه معیوب ایجاد میکند؛ یعنی آب زیاد، تقاضای زیاد، آب زیادتر، تقاضای زیادتر.
هشتم: کار انجامشده بسیار خوب و قابل تقدیر است، ولی سؤال اینجاست که آیا از آبهای داخلی حسن استفاده را کردهایم. آیا به صدها طرح تصفیه فاضلاب شهری که دولت با افتخار چندتایی از آنها را امسال با کم و زیاد افتتاح کرد، نباید اولویت داده شود. میدانیم که هزینه تصفیه فاضلاب بسیار کمتر از سیستم نمکزدایی و انتقال آب است. تا وقتی آب را به مثابه یک موجود گرانبها درک نکنیم، اقدامات ابتر میماند. در همین تهران همواره با خواهش و التماس از مردم تقاضای کممصرفی شده و با شکست روبهرو شده است. امسال که سد امیرکبیر و سد طالقان خالی مانده است، چه باید کرد درحالیکه مردم عادت به مصرف بیرویه کردهاند و هنوز نیز تکمیل طرحهای فاضلاب شهری به کندی انجام میشود؛ هرچند نشتی آب از لولهها در تهران به قول سازمان آب ۳۰ درصد است و البته بعید به نظر میآید.
نهم: میگوییم حق مردم دانستن است، ولی در عمل آن را مخفی نگاه میداریم. خوب است مسوولان بهروشنی درخصوص مسائل یادشده گزارش درستی به زبان فارسی قابل فهم (چون فارسی برخی گزارشات آنقدر پیچیده است که کلیلهودمنه جلوی آن لنگ میاندازد) تهیه کنند و در اختیار مردم و بهخصوص سهامداران شرکتهای سرمایهگذار بگذارند. در آخر اینکه اگر الگوی مصرف و روش مصرف را در کشاورزی، صنعت و مصارف خانگی با تأکید بر صرفهجویی حداکثر تعریف نکنیم، این طرحها فقط یک مسکن زودگذر است. راستی چرا ما آب شیرین کارون را شور میکنیم و حاضر به تصحیح آن نیستیم؟ چرا اهواز در کنار کارون در فاضلاب است و مردم آب شیرین ندارند؟
منبع: پایگاه خبری اتاق ایران