به گزارش می متالز، در حال حاضر سیمان در بیش از ۱۵۰ کشور در جهان تولید میشود. تولید جهانی بیش از ۴ هزار میلیون تن است و مصرف سرانه چیزی بیش از ۵۲۰ کیلوگرم به ازای هر نفر در سال برآورد میشود. میزان تولید جهانی از سالهای ۲۰۱۳ تاکنون رشد چندانی نداشته، اما پس از سال ۲۰۲۰ با توجه به رونق اقتصاد جهانی رشد سالانه ۶/ ۰ درصد برای تولید پیشبینی میشود.
از میان بزرگترین تولیدکنندگان سیمان میتوان به شرکت LafargeHolcim در سوئیس، شرکتهای Anhui Conch CNBM در چین، شرکت Heidelberg Cement در آلمان و شرکت Cemex در مکزیک اشاره کرد.
چین به تنهایی بیش از نیمی از سیمان جهان را تولید میکند. حجم تولید سیمان در چین از حدود ۵۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۲ هزار میلیون تن در دهه اخیر رسیده است. این امر نشاندهنده این است که رشد تولید جهانی سیمان در دو دهه اخیر عمدتا به واسطه افزایش تولید چین بوده و سایر نقاط جهان سهم بزرگی از رشد تولید نداشتهاند. از میزان تولیدات سیمان، حدود ۵ تا ۸ درصد سیمان وارد تجارت میشود. یعنی محصول سیمان بر خلاف بسیاری از محصولات صنایع دیگر، کمتر وارد فاز صادرات و واردات شده و در همان مناطق تولیدکننده به مصرف میرسد.
در ایران حدود ۷۶ واحد تولیدی فعال وجود دارند که ظرفیت تولید نزدیک به ۹۰ میلیون تن در سال دارند. در سالهای ۹۴ تا ۹۸، نسبت فعالیت از جانب شرکتهای سیمانی پایین و در حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد نگه داشته شد که کارخانهها بتوانند به حیات خود ادامه دهند و این نسبت در سال ۹۹ به ۸۰ درصد رسیده است؛ بنابراین با توجه به گزارشهای تولید ماهانه شرکتها، به نظر میرسد کشور در سال ۹۹ توانسته باشد از مرز ۷۰ میلیون تن تولید سیمان عبور کند. میزان صادرات در سال ۹۸ به بیش از ۱۷ میلیون تن رسید، اما با توجه به اطلاعات در دسترس سال ۹۹، این رقم چیزی در حدود ۱۵ میلیون تن است. از مقاصد صادراتی ایران، کشورهایی همچون عراق و ترکمنستان حجم واردات خود را از ایران در سالهای اخیرکاهش دادهاند. اما سوریه، کویت و افغانستان همچنان میتوانند به عنوان بازاری برای صادرات سیمان کشور قلمداد شوند.
مصرفکنندگان سیمان در ایران، ۶۰ درصد بخش مردمی (تهیه از نمایندگان فروش)، ۲۵ درصد پروژههای عمرانی و ۱۵ درصد ماده اولیه صنایع دیگر هستند. عوامل اثرگذار بر قیمت سیمان مواردی همچون رشد تولید در بخش مسکن، بودجه عمرانی دولت، رشد جمعیت، رویدادهای غیرعادی همچون سیل و زلزله و دستورالعملها و قوانین هستند که رشد بخش مسکن و رشد جمعیت برای پنج سال آینده زیر یک درصد پیشبینی میشود. متوسط رشد بلندمدت بودجه عمرانی دولت ۲۵ درصد سالانه بوده که این رقم به طور اسمی است. همچنین از جانب شرکتهای سیمانی بر دولت فشار آورده میشود که نرخ سیمان داخلی را تا ۸۰ درصد پایه صادراتی افزایش دهد.
متوسط رشد نرخ ریالی فروش سیمان در ۱۰ سال اخیر ۲۵ درصد بوده در حالی که نرخ فروش دلاری ۴ درصد کاهش پیدا کرده و همین امر با توجه به اینکه برخی از هزینههای تعمیر و نگهداری خطوط تولید سیمان مبتنی بر ارز و واردات است، موجب مشکلات نقدینگی برای شرکتهای سیمانی شده است.
در بازارهای اصلی بورس و فرابورس بیش از ۳۰ شرکت سیمانی حضور دارند. شرکتهای این صنعت حدود ۳/ ۱ درصد ارزش بازار سرمایه را تشکیل میدهد. سهام شناور این گروه به طور متوسط ۳۵ درصد است. در یک سال اخیر بازدهی گروه به طور متوسط ۹۰ درصد بوده است. این در حالی است که بازار سهام در این مدت میانگین ۱۵۰ درصد بازدهی ثبت کرده است. به طور میانگین در ۱۰ سال اخیر بازدهی متوسط سالانه گروه ۴۹ درصد ثبت شده است که برابر با متوسط بازدهی ۴۹ درصدی بازار سرمایه بوده است. بتای صنعت به طور متوسط در سه سال گذشته ۷/ ۰ است.
نگاهی به وضعیت صورت سود و زیان این صنعت و برخی پارامترهای کلیدی و موثر در ۱۰ سال گذشته حاکی از آن است که شرکتهای صنعت سیمان در سالهای ۸۹ تا ۹۳ به طور متوسط هر سال یک هزار و ۳۶۰ میلیون دلار فروش ثبت کرده بودند که در پنج سال اخیر به ۷۵۰ میلیون دلار رسیده است. علت این موضوع رکود سنگین حاکم بر ساختوساز کشور و قیمتگذاری دستوری بوده است. همچنین متوسط رشد سالانه فروش شرکتها از سال ۹۰ تا ۹۹ برابر ۱۵ درصد ثبت شده است که کمتر از رشد ۳۰ درصدی دلار است.
شرکتهای صنعت عمدتا حاشیه سود متوسط ۳۵ درصدی دارند.
تولیدات شرکتهای صنعت تقریبا روند باثباتی دارد و بر همین اساس برای پیشبینی تولید شرکتها میزان آن با توجه به عملکرد ۱۱ ماهه سال ۹۹ پیشبینی شده است. طبق رویه تاریخی شرکتهای صنعت، ضریب مصرف کلینکر به تولید سیمان حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد لحاظ شده است. نرخ فروش سال ۱۴۰۰، با توجه به ضریبی نسبت به نرخ سیمان صادراتی تعیین میشود. نرخ پایه سیمان ۲۴ دلار در نظر گرفته شده و ضریب ۶۵ درصد برای فروش داخل اعمال شده است (حدود ۳۵ درصد افزایش نرخ داخلی). نرخ دلار برای ادامه سال ۱۳۹۹، ۲۳.۵۰۰ تومان و برای سال ۱۴۰۰، ۲۵ هزار تومان در نظر گرفته شده است. بر همین اساس نرخ فروش سال ۱۴۰۰، ۳۸۰ تومان به ازای هر کیلوگرم محاسبه شده است. هزینه مواد در این صنعت ۲۵ تا ۳۰ درصد هزینه تولید را تشکیل میدهد که با توجه به نرخ تورم عمومی ۳۰ درصد رشد داده شده است. هزینه انرژی شامل هزینه سوخت (مازوت و گاز) و هزینه آب و برق است. مبلغ هزینه مازوت و گاز مصرفی با توجه به مقدار تولید کلینکر و لحاظ کردن فرمول نرخ جدید مصوب بودجه ۱۴۰۰ محاسبه شده است. نرخ گاز پتروشیمی ۹ سنت در نظر گرفته شده است. هزینه آب و برق نیز با توجه به مقدار تولید سیمان و تورم کشور پیشبینی شده است. همچنین با توجه به کاهش ۵ درصدی نرخ مالیات در بودجه ۱۴۰۰ برای واحدهای تولیدی، نرخ مالیات سال ۱۴۰۰ با ۵ درصد کاهش نسبت به سال ۹۹ در نظر گرفته شده است.
از پتانسیلهای این صنعت میتوان به دسترسی آسان به سوخت و گاز طبیعی، ساده بودن فرآیند ساخت، ریالی بودن سرفصل هزینهها، حاشیه سود بالا و نرخگذاریهای جدید اشاره کرد. برای سال ۱۴۰۰ رشد اقتصادی پیشبینی میشود که این موضوع بر ساختوساز کشور و میزان تقاضای محصول شرکت تاثیرگذار است. تقسیم بالای سود نیز از پتانسیلهای دیگر شرکت است. عمدتا واحد نهایی سهامداری شرکتها به دنبال افزایش سرمایه واحدهای تحت مالکیت از محل تجدید ارزیابی است. ولی باید در نظر گرفت که با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، در بلندمدت، ایجاد رکود و تورم و کاهش طرحهای عمرانی سود شرکتها را تحت تاثیر قرار میدهد. حمل و نقل این محصول مشکلاتی دارد که از این رو فروش به صورت منطقهای انجام میشود، علاوه بر این با توجه به تعرفههای موجود صادرات محصول نیز با مشکلاتی روبهروست. افزایش بهای حاملهای انرژی، مازاد عرضه سیمان در کشور و نرخگذاری دستوری از ریسکهای دیگر است که باید مورد توجه قرار گیرد.
منبع: دنیای اقتصاد