به گزارش میمتالز، تاخیر در پرداخت بدهی از سوی وام گیرندگان آثار سوء و تخریبکنندهای از نظر اقتصادی و اجتماعی بر شبکه پولی و بانکی برجا میگذارد، زیرا نپرداختن اقساط مقرر در سررسید تعیین شده موجب کاهش بازدهی و توانایی و ناکارآمدی بانک و موسسه اعتباری در قبال سپردهگذاران و چه بسا موجب ورشکستگی شود. اختلال در برنامههای اقتصادی، خسارت ناشی از کاهش ارزش پول، گسترش تخلفات مالی و سلب اعتماد عمومی، خسارت ناشی از نبود نفع، سنگینتر شدن دریافت وثیقهها و تضامین؛ خسارت ناشی از هزینههای قضایی و اجرایی وصول مطالبات و افزایش نرخ سود تسهیلات بانکی از جمله مواردی است که تأخیر وام گیرندگان در بازپرداخت تسهیلات در پی دارد.
براساس قانون عملیات بانکداری بدون ربا، حسب نظر شورای پول و اعتبار و تایید شورای نگهبان قانون اساسی، بانکها اجازه دارند در قراردادهای اعطای تسهیلات با مشتریان خود، بندی را بهعنوان بند وجه التزام بگنجانند تا گیرندگان تسهیلات ملزم به بازپرداخت اصل و سود تسهیلات دریافتی در سررسید شوند که این موضوع در حال حاضر قانون است و بانکها براساس آن اقدام میکنند. البته بین مراجع عظام تقلید و فقها بر سر کیفیت و چگونگی اعمال بند مربوط به وجه التزام در قراردادهای نفتی اختلافنظر وجود دارد، اما آنچه روشن است اینکه بانکها براساس قانون اساسی ملزم به اجرای قوانین و مقرراتی هستند که شورای نگهبان قانون اساسی بر آن تاکید دارد و آنها را تایید کرده است.
در واقع وجه التزام، وجه تضمینکننده پایبندی طرفین در معاملات است که به صورت شرط ضمن عقد در متن قراردادها ذکر میشود. این شرط را میتوان مجازاتی در نظر گرفت که طرفین معامله در متن قرارداد تعیین میکنند تا در صورتی که هر کدام از آنها از مفاد عقد یا تعهد و التزامات پذیرفته شده در عقد تخلف کند، مبلغی را به طرف مقابل بپردازد.
نکته مهم در شناسایی مفهوم وجه التزام، مسئله شرط بودن در متن قرارداد است. در واقع، وجه التزام نوعی جریمه تاخیر تادیه است که بر اساس شرط ضمن عقد دریافت میشود. بر این اساس، واضح میشود که رابطه منطقی دو مفهوم جریمه تاخیر تادیه و وجه التزام عموم و خصوص مطلق است. به این معنا که هر وجه التزامی، نوعی جریمه است که از فرد متخلف دریافت میشود؛ اما هر جریمهای وجه التزام نبوده و ممکن است جریمه در قالبهای حقوقی دیگر دریافت شود.