به گزارش می متالز، دور جدید رجزخوانیهای رئیسجمهور آمریکا روز گذشته با الگو گرفتن از پوستر یک سریال معروف با جمله «تحریمها میآیند» آغاز شد. نگاهی به رفتار ترامپ کاملا به علاقه وافر این شخص برای ایجاد تشنج در اقتصاد ایران همگام با سخنرانیهای خود اشاره دارد. بر این اساس تلاش وی برای اثرگذاری بر ذهنیت عمومی داخل کشور است و در این مسیر نیز همگام با سیاستگذاری نامناسب اقتصادی توانست در مدت زمان اندکی تلاطمی قابل توجه را ایجاد کند. جهش نرخ دلار در 10 ماه گذشته، در حالیکه توجیه اقتصادی نداشت اما به دنبال همین کارشکنیها و اثرات روانی در کنار ناکارآمدی سیستم اقتصادی داخلی رقم خورد و دیگر بازارها را آشفته ساخت. در شرایط کنونی اما به نظر میرسد با هضم سیگنالهای منفی از ناحیه تحریمها در اقتصاد کشور تا حدودی از شدت اثر روانی این رجزخوانیها کاسته شده و بورس نیز این قاعده مستثنی نیست. بر این اساس به نظر میرسد بیش از آنکه وجود تحریمها بتواند به بورس ضربه وارد کند عوامل بنیادی میتوانند سدی در برابر رشد قیمتها ایجاد کنند. در این میان همچنان انتظار برای بسته پیشنهادی اروپا وجود دارد. بسته پیشنهادی اروپا میتواند امید را برای عبور از تحریمها باز نگه دارد اما همچنان سایه تحریمها فشار ریسک سیستماتیک را بر بازار نگه خواهد داشت. با این حال تقویت امید در کاهش حباب دلار موثر است.
بورس تهران اثرپذیری قابل توجهی از رویه قیمتی کالاها در بازار جهانی دارد. طی هفتههای اخیر بر شدت نوسان قیمتی در بازارهای مختلف افزوده شده است. این موضوع در کنار برخی از محدودیتهای شرکتهای ایرانی در مواجهه با تحریم آمریکا برای فروش محصولات در بازار جهانی وضعیت را دشوار میسازد. در این خصوص پلتز از تخفیف سنگین محمولههای متانول ایرانی در بازار چین طی هفته گذشته خبر داد. در بازار پلیمرها قیمت محصولات مسیر نزولی را در پیش گرفته است. افت قیمت نفتا به دنبال افت قیمت نفت در ایجاد فشار بر قیمت پلیمرها بیتاثیر نبوده است. افت قیمت پلیمرها در بازار جهانی میتواند اثر منفی بر سودآوری شرکتهای پتروشیمی داشته باشد.
افت قیمت نفت خود اثر چندجانبه بر سودآوری شرکتها دارد. گرچه انتظار افت بیشتر قیمتی در شرایط کنونی وجود ندارد و احتمالا معافیت نفتی آمریکا به برخی کشورها برای خرید نفت از ایران راهکاری برای پیروزی در انتخابات میاندورهای آمریکا است؛ کاهش قیمت بنزین. این موضوع اثرات متفاوتی را میتواند در بر داشته باشد. از طرفی در کاهش مبلغ فروش اثرگذار بوده ولی از سوی دیگر احتمال افزایش کرک اسپرد پالایشیها وجود دارد. دیگر نمادهای گروه فرآوردههای نفتی نیز از افت قیمتی نفت در بازار جهانی اثر میپذیرند.
فلزات رنگی طی هفتههای اخیر نوسانات قابل توجهی را تجربه کرده است. گرچه کورسوی امید برای کاهش التهاب خودساخته ترامپ با چین عامل تقویت دوباره قیمتها شد با این حال همچنان نگرانی از جولان جنون در بازار جهانی وجود دارد. بر این اساس نگرانیها در این خصوص نیز فروکش نکرده است. همین موضوع کافی است که با وجود رشد قیمتی فلزات در بازار جهانی تردید در خرید سهام شرکتهای مرتبط در بورس تهران افزایش یابد.
در بازار جهانی فولاد نیز شاهد ادامه نزول قیمتها هستیم. در این خصوص نگاهی به قیمتهای فوب دریای سیاه کاملا این موضوع را مشخص میکند. قیمت هر تن ورق گرم CIS از 550 دلار در ماههای گذشته به 500 دلار نزول یافته است. قیمت هر تن شمش فولادی نیز افت قابل توجهی را در این مدت تجربه کرده است. افت قیمتی مقاطع فولادی نیز میتواند بر سودآوری انتظاری شرکتها اثرگذار داشته باشد.
در شرایطی که قیمت جهانی در حال نزول است معمولا این موضوع مطرح میشود که به سمت صنایعی که فروش آنها وابستگی کمتری به بازار جهانی دارد حرکت کنیم. با این حال با نگاهی گذرا به وضعیت صنایع داخلی به ندرت سهام با حمایت عوامل بنیادی مشاهده میشود. علت این موضوع قیمتگذاری دستوری محصولات نهایی است که عمدتا در مسیر تورمی سرعت افزایش هزینه بیش از رشد درآمدها است. با این حال این صنایع همچنان قابل توجه هستند و عمدتا به دلیل اهرم قوی نرخ فروش باید با دقت بیشتری بررسی شوند. البته به ندرت نمادی مشاهده میشود که با توجه به قیمت کنونی سهام میتواند اثر مثبت بپذیرد و برخی از صنایع بزرگ کشور در این رابطه پس از مشکلات سنگین اخیر تنها افزایش نرخهای احتمالی میتواند تا حدی از وخامت اوضاع بکاهد.
نکته دیگری که در خصوص سیاستگذاری داخلی وجود دارد رویه نرخ سود در اقتصاد کشور است. سهام باید توان رقابت با دیگر بازارها را داشته باشد اگر بنا باشد که سیاستگذار همچنان دست بانکها را باز بگذارد که نسخه نابودی خود و اقتصاد کشور را بپیچند، باید بیش از شرایط کنونی نیز نگران بود. در این میان بعضا کارشناسان اقتصادی افزایش نرخ بهره را پیشنهاد میکنند و آن را راهکاری برای عبور از شرایط کنونی میدانند. به نظر میرسد این کارشناسان نیز آشنایی کاملی با علل رسیدن کشور به مقطع کنونی و عاقبت افزایش نرخ سود در شرایط کنونی ندارند. افزایش نرخ سود به مانند مرهمی موقت بوده که سالیان درازی در اقتصاد کشور مورد استفاده قرار گرفته اما در گذر زمان شدت اثر آن کمتر و کمتر شده است. حال اینکه همین نگاه غیرکارشناسی بر شدت بحران افزوده است. در حالیکه با پیش آمدن ناخواسته بحران شرایط برای اصلاح اقتصادی به وجود آمده است.
بر این اساس ساختار بانکی با بحران خود کشور به شرایط کنونی سوق داده است نباید امیدی به وضعیت سهام این بنگاهها داشت. حال اینکه بعضا در بازار سهام کشورمان دانسته یا نداسته چشم بر حقایق موجود اقتصادی میبندند. با این حال وضعیت سیستم بانکی کشور در شرایطی است که باید راهحلی برای جلوگیری از سقوط اندیشیده شود نه اینکه سهام بانکها با زیانهای سنگین توانایی رشد را داشته باشند. در این خصوص عامل نگرانکننده اینکه بانک مرکزی بدون الزام بانکها به اصلاحات لازم در صورتهای مالی امکان شناسایی سود ناشی از تسعیر ارز را بدهد. گرچه سود ناشی از تسعیر ارز غیر قابل تکرار است و بازار از این جهت نسبت قیمت به درآمد بالایی را برای آن در نظر نمیگیرد اما درج EPS بالا در صورتهای مالی بانکها میتواند به افزایش تقاضای سهام بانکها کمک کند. با این حال اگر بنا باشد اصلاحی در صورتهای مالی بانکها در ماههای آینده از سوی بانک مرکزی رخ دهد و بار دیگر سودهای رویایی بانکها را به زیان تبدیل کند در نتیجه مقصر اصلی زیان خریداران سهام بانکی که به اعداد صورتهای مالی اعتماد کردهاند اما در نهایت وضعیت متفاوتی رخ داد، به قطع بانک مرکزی خواهد بود.
بر این اساس همانگونه که مشاهده میشود گرچه تحریمها اثرات روانی بر اقتصاد کشور دارند اما نگرانی قابل توجهی از بازار جهانی و مهمتر از همه رویه سیاستگذاری داخلی وجود دارد. اگر بنا است که مسیر اشتباه گذشته تکرار شود و یا از راهحلهای غیر دقیق برای عبور از شرایط کنونی استفاده شود باید بیش از گذشته نگران بود. در این شرایط حتی عدم شناخت از متغیرهای اثرگذار میتواند معاملهگر را با زیان سنگین مواجه سازد.
عامل حمایتی از قیمت سهام در شرایط کنونی نرخ دلار است. نرخ دلار در بازار آزاد گرچه همچنان در سطح بیش از 14 هزار تومان معامله میشود اما احتمال تخلیه حباب بیش از گذشته است. در این میان سیگنالهای بازارساز نیز قابل توجه است. شاید نرخ دلار 10 هزار تومانی که بخشی از آن به دلایل عوامل بنیادی مانند نرخ تورم گذشتهنگر و همچنین انتظاری در کنار عوامل روانی لحاظ شده، تا حدود زیادی منطقی باشد. در این شرایط پا پس کشیدن از سیاستگذاری اشتباه و امکان برقراری مکانیزم بازار (البته اگر درکی در این خصوص وجود داشته باشد) امکان جلوگیری از نوسان التهابآور دلار وجود خواهد داشت.
در حالیکه نگرانیها در سایر عوامل وجود دارد رویه منطقی عرضه دلار صادراتی عامل حمایتی از سهام خواهد بود. در این خصوص باید با دقت بیشتری رویه سیاستگذاریهای دولت را دنبال کرد اما در این فضا دلار میتواند عامل حمایتی قدرتمندی در برابر سایر عوامل فشار باشد.