به گزارش میمتالز، یکی دیگر از ابرچرخههای کالایی در معرض دید است، اما آیا متفاوت از نمونههای قبلی خواهد بود؟ سوختهای فسیلی دیگر نمیتوانند پیشتاز باشند و برندگان بازی، فلزات صنعتی مورد نیاز برای برق رسانی از جمله کبالت، لیتیوم، مس، نیکل و آلومینیوم هستند. بازارها احساس کرده اند که پروسه انتقال انرژی هم اکنون به طور جدی در حال شتاب گیری است که احتمالا این موضوع به افزایش پایدار تقاضا طی دو دهه آینده دامن خواهد زد. برای دستیابی به مهار ۲ درجه سانتیگراد از گرمایش جهانی طی دو دهه آینده، ۵۰ تریلیون دلار سرمایه گذاری نیاز است. این امر زیرساختهای جوامع بشری را برقی میکند و جنبههایی از فعالیتهای اقتصادی را که به میزان قابل توجهی در انتشار کربن نقش دارند، مهندسی میکند. تامین فلزات نقشی حیاتی در دستیابی به این مهم خواهد داشت.
سه رویداد و تحول بالقوه میتواند چگونگی شکل گیری این ابرچرخه کالاها و کسانی که از آن سود میبرند را به چالش بکشد:
+کنترل متمرکز زنجیره تامین فلزات (با افزایش تمرکز بر زنجیره، بسیاری از این کار منصرف یا منع میشوند)
+عدم اطمینان سیستماتیک و نوسان قیمتی متعاقب آن، تشویق فناوریهای جدید مانند سوختهای الکتریکی نسل بعد، ذخیره انرژی پلیمری و باتریهای فاقد کبالت که کالاهای امروزی را منسوخ میکند.
+افزایش آگاهی مصرف، تضعیف کننده اتکای طولانی مدت به فلز اولیه
«سیمون موریس» مدیر بخش فلزات «وود مکنزی» گفت: در حالی که اقدام چین برای ایمن سازی تامین مواد اولیه باتری کاملا مستند است، اما گسترش خودکفایی آن در پایین دست زنجیره کمتر شناخته شده است. اگرچه ۷۵ درصد باتریهای لیتیوم یون جهانی، ۷۰ درصد کل صفحات خورشیدی و ۶۰ درصد خودروهای الکتریکی ساخت چین است، اما آرزوهای آنها هنوز برآورده نشده است و ما انتظار داریم که کنترل آن همچنان رو به رشد باشد.
وی افزود: با نقدینگی بیشتر، توانایی سرمایه گذاری بالاتری فراهم میشود و چین را قادر میسازد تا استراتژی امنیت تامین منابع را به هر قیمتی تحقق ببخشد. کسانی که خیلی دیر در این چرخه شرکت میکنند؛ خواه کشورهایی که به دنبال ایمن سازی تامین کالا برای خود هستند، خواه مشتریانی که میخواهند از خطوط تولید خود محافظت کنند یا سرمایه گذارانی که میخواهند از سودهای کلان بهره ببرند، احتمالا در مییابند که یا بضاعت مالی برای مشارکت در این کار را ندارند یا از انجام آن منع خواهند شد.
مدیر بخش فلزات «وود مکنزی» معتقد است، نوسانهای قیمتی میتواند باعث بروز مشکلاتی (همچون پرتاب آچار در چرخ دنده) شود. با ظهور وسایل نقلیه برقی (EV) به عنوان منبع حیاتی تقاضا، تولیدکنندگان فلزات باید در نظر بگیرند که چگونه نوع جدیدی از مصرف کننده را با تمرکز دقیق بر قیمت و قابلیت پیش بینی عرضه، تامین کنند.
اگر تولیدکنندگان EV نتوانند دسترسی به فلزات مهم را با قیمت مقرون به صرفه و قابل پیش بینی تضمین کنند به دنبال نوآوری یا به صرفه بودن آنها در بالاترین حد ممکن خواهند بود. با توجه به چالش عرضه و افزایش غیرقابل تحمل قیمت ها، انگیزه گزینههای دیگری را تقویت میکند.
او میگوید: همان گونه که با کاهش روزافزون استفاده از پلاستیک مشاهده کردیم، تمرکز بیشتر بر منابع پایدار بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده در تامین نیازها، میتواند واکنش جامعه را در برابر افزایش چشمگیر استفاده از فلزات اولیه مورد استفاده در اتومبیل، تلفنهای همراه، مخابرات و زیرساختها در پی داشته باشد، در صورت خرید کمتر یا تقاضای استفاده مجدد بیشتر (مواد بازیافتی)، ریسک نزولی برای تولیدکنندگان محتمل است.
بر اساس گزارش وود مکنزی، نیروهایی که برای هدایت این رونق شکل میگیرند، منحصر به فرد هستند. حتی برای کالاهایی که در کانون توجه قرار میگیرند، کربن زدایی به اندازه فرصت ها، خطراتی ایجاد میکند.
با در نظر گرفتن سناریوی اختصاصی «شتاب انتقال انرژی وودمکنزی» (۲ AET-) که بر محدود کردن افزایش درجه حرارت تا ۲ درجه سانتیگراد استوار است، باید ۳۶۰ میلیون تن آلومینیوم، ۹۰ میلیون تن مس و ۳۰ میلیون تن نیکل برای پروسه انتقال انرژی طی ۲۰ سال آینده فراهم شود. این سطح از افزایش، چالشهای آشکاری را برای تولیدکنندگان و مصرف کنندگان ایجاد میکند.
موریس افزود: مانند همه کالاها، فلزات کلیدی در پروسه انتقال نیازمند جایگزین کردن ظرفیتهای جدید با معادن موجود است. طبق سناریو (۲ AET-)، ظرفیتهای جدید نیاز به سرمایه گذاری زیادی دارد. تولید کنندگان کبالت باید تا سال۲۰۳۰ میلادی ۱۶۷ درصد بیشتر از آنچه اکنون در پیش بینی خود داریم، تولید کنند، در حالی که مس به ۸۵ درصد عرضه بیشتری نیاز دارد؛ بنابراین این موضوع چالش بزرگی برای این بخش خواهد بود.
در سناریوی ۲ AET- وود مکنزی، سهم انرژی فسیلی از تقاضای انرژی تا سال ۲۰۵۰ به ۵۰ درصد کاهش مییابد، زیرا انرژی کم کربن سهم مهمی از بازار را تصاحب خواهد کرد. بر اساس این سناریو، نفوذ سریع و تهاجمی وسایل نقلیه برقی منجر به سقوط تقاضای نفت به ۳۵ میلیون بشکه در روز تا اواسط قرن (۷۰ درصد زیر سطح کنونی) میشود و قیمت نفت هم به کمتر از ۲۰ دلار در هر بشکه میرسد.
تقاضای زغال سنگ حرارتی نیز افت شدیدی خواهد داشت. در مقابل، تقاضای گاز به دلیل استقرار هیدروژن آبی (blue) و فرصتهای جذب و ذخیره کربن (CCS) و استفاده و ذخیره کربن (CCUS) در بخشهای صنعتی و نیرو، انعطاف پذیر است. موریس گفت: برای نخستین بار در تاریخ صنایع معدنی، تغییر الگوی تقاضا قبل از تحقق آن به وضوح نشانه گذاری شده است.
منبع: کالاخبر