به گزارش می متالز، همچنین بورس بین قارهای ۶ اتاق پایاپای منطقهای را در سراسر جهان اداره و مدیریت میکند، روزانه هزاران قرارداد در اتاق پایاپای اروپایی این بورس تسویه میشود و نوآوریهای خلاقانهای در زمینه مدیریت ریسک و کارآیی سرمایه برای فعالان بازار از طریق ارزشگذاری لحظهای سبد سرمایهگذاری ایجاد کرده است. چندی پیش سالگرد تاسیس این بورس بوده که به همین مناسبت سایت بورس بین قارهای (ICE)، مصاحبهای با جف اسپریچر، رئیس بورس ICE آمریکا منتشر کرده که متن ترجمهشده آن را در ادامه میخوانید.
خوب، هدف من ایجاد بازار شفافی برای دسترسی آزاد تمامی فعالان بازار مالی در هر نقطه از جهان به قیمتهای بازار و طراحی یک فناوری برای انتشار قیمتهای مذکور بود.
در سه سال ابتدایی راهاندازی، من با همکاری چاک وایس - که در حال حاضر معاون عملیات بورس هست - و تیم کوچکی از متخصصان فناوری موفق شدم فناوری مبتنی بر شبکه ایجاد کنم که ما را تبدیل به شرکتی بدون مرز میکرد که میتوانست به تمامی خریداران و فروشندگان محصولات انرژی در سطح بینالمللی خدمات ارائه کند؛ و به موازات آن، نسبت به بررسی و شناسایی نیازهای معاملاتی در بازار برق و الکتریسیته- بهویژه خرید و فروش برق به عنوان روشی برای ایجاد توازن در شبکه توزیع برق - و پوشش ریسک نوسانات قیمت در بازار گاز طبیعی به عنوان دادههای اولیه اقدام کردیم.
به نظر من، ادامه رشد و توسعه شرکت در این حوزه تا حدودی به این نکته برمیگشت که ما برای شناخت کسب و کار و نیازهای مشتریان، تفکر و خواست مشتری رو جایگزین تفکر خودمان کنیم و در واقع خودمان را جای مشتری گذاشتیم و از منظر مشتری و نیازهای بالقوهای که در این حوزه داشت به بازار نگاه کردیم. لذا، شرکت را راهاندازی کردم چون میخواستم در این بازار یک مشتری باشم؛ و بهعنوان کسی که سالها وقت و توان خود را صرف توسعه و راهاندازی نیروگاههای تولید برق کرده دریافتم نیاز به بستری هموار و آماده برای انجام فعالیتهای معاملاتی در این حوزه کاملا محسوس هست لذا از روز نخست، از زاویه دید مشتری به بازارهایمان نگریستیم.
در سه سال ابتدایی کار، شرکت ما - من و هشت همکار دیگر- بر روی نسخه اولیه سکوی معاملاتی ICE کار میکرد و من و چاک هم وارد مذاکره با مشتریان بالقوهمان شدیم. ما در سالهای اولیه با بیش از یکصد شرکت فعال در حوزه نفت، گاز و برق دیدار و مذاکره کردیم. در آن مقطع، بازار به دلیل مقرراتزدایی و افزایش رقابت در بازارهای گاز طبیعی و برق در حال دگرگونی و تغییرات بنیادی بود. در نتیجه، فعالان بازار نیازمند میدان بازی هموار و جدید برای رقابت با رقبا و الگوهای نوین معاملاتی بودند.
از آنجایی که معاملات الکترونیک در آن مقطع زمانی چندان مرسوم و متعارف نبودند، این شرکتها به دنبال مدل و الگویی به سبک بورس بودند که بتواند شفافیت و بیطرفی در معاملات را تضمین کند. ما با درک این نیاز، و به منظور کمک به شرکتها برای ورود به عرصه معاملات الکترونیک، به طراحی و تولید فناوری بر اساس چرخه کسب و کار آنها اقدام کردیم که منجر به ایجاد امکانات نوآورانهای در سکوی معاملاتی مذکور شامل تعریف درگاههای کنترل و نظارت بر محدودیتهای اعتباری، تایید معاملات الکترونیک در فاز پیش از معاملات شد. ویژگیهایی که الان جزء امکانات معمولی فناوریهای معاملاتی محسوب میشوند در روزگار خودشان ایدههای نوآورانه و خلاقانه نوینی بودند.
با تکمیل زیرساخت سکوی معاملاتی و تاسیس شرکت در می۲۰۰۰، تصمیم گرفتیم به منظور نشان دادن توانمندی خود در ارائه خدمات معاملاتی فرامرزی به بازارهای جهانی با استفاده از این زیرساخت که مبتنی بر شبکه و محصول فناوری خلاقانه شرکت بود، نام بورس بین قارهای (Intercontinental Exchange) را برای آن انتخاب کنیم. میوه و حاصل آن تصمیم، این شد که در حال حاضر، فعالان بازار از ۷۰ کشور جهان در بازارهای بورس ICE سرگرم دادوستد هستند و حوزه زیرساخت معاملات و تسویه و پایاپای بورس را به نحو موثری به انگلستان، هلند، سنگاپور، کانادا و ایالات متحده گسترش دادهایم.
وقتی بورس بینالمللی نفت (IPE) درسال ۲۰۰۱ قصدگذار از معاملات حضوری تالار به معاملات الکترونیک غیرحضوری داشت، به وجود فرصتهای ارزشمندی برای استفاده حداکثری از دانش فنی خود برای ورود به عرصه تسویه و پایاپای پی بردیم. در آن زمان، بورس IPE یک بورس منطقهای بود که قراردادهای آتی نفت خام را معامله میکرد و ۲۵ درصد از سهم معاملات جهانی آتی نفت را به خود اختصاص داده بود. در عمل، کل حجم معاملات آتی بورس نفت از طریق تالار معاملاتی آن که در خیابان سنت کاترین در نزدیکی برج لندن قرارداشت معامله میشد. همزمان، مالکان بورس نفت که عمدتا شرکتهای فعال در حوزه صنعت نفت و انرژی بودند، نیم نگاهی نیز به تحولات بورس قراردادهای مالی آتی لندن (LIFFE) داشتند و میدیدند که فناوری با چه سرعتی بازارهای آن را متحول میکند. این امر، فوریت و اضطرار و فهم پیشنیازهای فناوری معاملاتی برای تبدیل به بازاری جهانی در عصر اینترنت را به خوبی آشکار ساخت.
با تکمیل فرایند تملک و تصاحب بورس نفت که اکنون دیگر با نام بورس آتی اروپایی (ICE) شناخته میشد، ما باید به سرعت بر روی دو جریان کاری به رهبری بسیار از اعضای تیم توسعه بورس که برخی از آنها مانند دیوید پنیکت که هنوز در بورس حضور دارد و در آن زمان رئیس بخش فاینانس و تامین مالی IPE بود و اکنون در سمت ریاست و معاون عملیات بازار ICE شعبه اروپایی فعالیت دارد متمرکز میشدیم. پروژه اول، توسعه محصولات سوآپ قابل تسویه در پایاپای (Cleared Swap Products) بود که در سال ۲۰۰۲ و خیلی پیش از آشکار شدن نقش کلیدی پایاپای در سطح بازارها، عملیاتی شد. پروژه دوم راهاندازی بازار معاملات الکترونیک آتی و اختیار بر روی سکوی معاملاتی بورس ICE بود که حجم قراردادهای بازار بورس نفت IPE را افزایش داد و آن را از یک بورس منطقهای به بورسی جهانی ارتقا بخشید.
در فوریه ۲۰۰۵، برخلاف هشدارهایی که درباره احتمال شکست به ما داده میشد، ما توانستیم با موفقیت بازار نفت خام و فرآوردههای پالایشگاهی بورس IPE را که شامل قراردادهای آتی نفت برنت و گازوئیل بود، به سکوی معاملات الکترونیک برده و معاملات تالار را خاتمه دهیم. دیوید و تیمش برای تبدیل قرارداد آتی نفت خام برنت دریای شمال به یک قرارداد آتی جهانی پیشرو و مرجعی برای صنعت نفت تلاش مجدانهای کردند. فکر نکنم کسی فکرش را میکرد بورس تا این اندازه به موفقیت دست یابد؛ بورس اروپایی ICE طی این ۱۸ سال، رکوردهای جدیدی در فعالیتهای معاملاتیاش گزارش کرده است. با اهمیتی یکسان، بورس به عنوان بازاری قابل اعتنا در توسعه محصولات خلاقانه و نوین در سطح جهان شناخته شد و توانست زمینه را برای راهاندازی و تاسیس اولین اتاق پایاپای نوین یکصد سال اخیر در لندن فراهم کند.
تملک بورس نفت IPE برای ما خیلی مهم بود زیرا این بورس دارای قراردادهای مرجع و شناختهشدهای در حوزه انرژی بود که با توجه به افزایش تقاضای بازار برای قراردادهای انرژی قابل تسویه در بورسها کمک بزرگی به پیشبرد اهداف ما در این بازار میکرد. ما به سرعت به این نیاز روزافزون بازار به قراردادهای شفاف، استاندارد و قابل پایاپای در بورسها پاسخ دادیم و در نتیجه، نقش لندن به عنوان یک مرکز مالی و بازار جهانی دادوستد انرژی ارتقا یافت.
ما محصولات بورس را از تعدادی محدود در سال ۲۰۰۱ به تعداد قابل توجهی از محصولات نفتی، گاز طبیعی، برق، ذغال سنگ و بازار انتشار آلایندگی افزایش دادیم. در OTC، بورس انرژی قابل تسویه (Cleared Energy Products)، تعداد محصولات پذیرش شده را از ۲ قرارداد در سال ۲۰۰۲ به یکصد قرارداد رساندیم. اما نهایتا به دلیل رقابت منافع در مدل عمودی پایاپای، با محدودیت فرصتها در توسعه محصول مواجه شدیم؛ پس به این نتیجه رسیدیم که دیگر زمان آن فرارسیده دست به کار شویم و اتاق پایاپای مختص خودمان را در لندن راهاندازی کنیم.
سال ۲۰۰۶ بود و یک سال از پذیرش بورس میگذشت، فرصتی پیش آمد تا با استفاده از فناوری نوین خود بازار حضوری هیات تجاری نیویورک (NYBOT) را درست مانند بورس نفت به سکوی الکترونیک منتقل کنیم. ما NYBOT را به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری کردیم که بخشی از ثمن معامله نقدی و بخش دیگر در قالب واگذاری سهام بود. در مقام مقایسه، بورس نیویورک کوچکتر از IPE بود و در آن سال تنها ۴۴ میلیون قرارداد در آن معامله شده بود -که البته در سال ۲۰۱۵ به ۳۷۵ میلیون قرارداد رسید- اما نکته حائز اهمیت این بود که قراردادهایی مانند شکر، پنبه، قهوه و شاخص دلار آمریکا در این بورس معامله میشدند که از اهمیت جهانی برخوردار بودند و بیرون از تالار نیز پتانسیل قوی برای معاملات داشتند.
به علاوه، NYBOT اتاق پایاپای مختص خود را داشت که در حال حاضر همان ICE Clear US یا اتاق پایاپای شعبه امریکا است. این اتاق پایاپای، فناوری تسویه و پایاپای کامل، نوین و مبتنی بر شبکهای را در اختیار ما قرار داده است. در ژانویه ۲۰۰۷ کار معامله و تملک هیاتتجاری نیویورک به اتمام رسید و حال وقت آن بود تا فرایند انتقال معاملات از تالار به سامانه الکترونیکی را که از دیرباز قصد آن را داشتیم، آغاز کنیم. سپس در بهار همان سال، ما برنامههای خود را برای تأسیس و راهاندازی نخستین اتاق پایاپای نوین لندن در قرن حاضر اعلام کردیم. لندن با توجه به استقرار بازارهای جهانی نفت معلوم بود بهترین گزینه برای این منظور بود. این انتخاب نقطه عطفی در فعالیتهای شرکت بود. پس از راهاندازی سرویس اطلاعات و دادهها در سالهای ابتدایی، به حوزههای تخصصیتر داده ورود کردیم.گذار به معاملات الکترونیک در حال انجام بود و همزمان، به دنبال تملکها و تصاحبهای بیشتر بودیم. اما اغلب، نیازهای ما بازمیگشت به اینکه یک سامانه منعطف تسویه و پایاپای داشته باشیم و کاملا آشکار بود برای تحقق این مهم نیازمند تاسیس و راهاندازی یک اتاق پایاپای متعلق به بورس بودیم.
درخصوص راهاندازی اتاق پایاپای ابتدا تردیدهایی وجود داشت اما سال بعد با کار بیشتر بر روی این طرح زمینه را برای ساخت آنچه امروز اتاق پایاپای لندن پیشرو در تسویه قراردادهای مشتقه و اولین اتاق پایاپای نوین در این شهر شناخته میشود فراهم کردیم. ما این کار را در بحبوحه بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ و در شرایطی که نیاز مبرمی به وجود یک اتاق پایاپای مرکزی برای تسویه معاملات حس میشد، به سرانجام رساندیم.
اتاق پایاپای اروپایی با مدیریت پل سوان هزاران قرارداد را در روز تسویه میکند و نوآوریهای خلاقانهای در زمینه مدیریت ریسک و کارآیی سرمایه برای فعالان بازار از طریق ارزشگذاری لحظهای سبد سرمایهگذاری ایجاد کرده است. ما به نوآوری در حوزه پایاپای ادامه دادیم؛ اندک زمانی پس از راهاندازی اتاق اروپایی بورس بین قارهای، ما به سرعت نسبت به طراحی الگوی تسویه و پایاپای برای معاملات سوآپ نکول اعتبار در اروپا که دارای یک چارچوب مدیریت ریسک، تضمین و حاکمیت مجزاست، اقدام کردیم. در حال حاضر، بورس بین قارهای ۶ اتاق پایاپای منطقهای را در سراسر جهان اداره و مدیریت میکند.
طی پانزده سال گذشته بیش از چهار میلیارد پوند تنها در بریتانیا سرمایهگذاری کردهایم. تعداد پرسنل ما از ۱۰۰ به ۱۰۰۰ نفر رسیده است و این حجم سرمایهگذاری، افزایش درآمدها در حوزه عملیات بورس در بریتانیا را در پی داشت و با رشد سالانه ۳۰ درصد ۴/۱ میلیارد پوند برای بورس درآمد داشته است.