به گزارش می متالز، یکی از مهمترین رخدادهای سال ۲۰۱۸ در زمینه زنجیره فولاد را میتوان در حوزه «رفتارهای اقتصاد سیاسی آمریکا» قلمداد کرد، شعلههای آتش این تصمیمات که استارت آن با چین زده شده، نهتنها به این کشور، بلکه به کشورهای اتحادیه اروپا، ترکیه و عربستان نیز سرایت کرده، در واقع آمریکا با اقدام به تعرفهگذاری روی محصول فولاد به دنبال باجگیری و پس از آن اقدم به دریافت امتیاز در رویارویی با این کشورها بوده و این موضوع سنگ بنای اتفاقات بزرگتری شده است.
این رفتارها در واقع به «دریافت امتیازهای تجاری در سطح بینالملل» تعریف میشود، در اینباره شاهد آن بودهایم که آمریکا در رابطه با ترکیه تا حدی موفق عمل کرد اما در مورد عربستان یا اروپا و حتی ایران باید گفت سیاستهای آمریکا بسیار مبهم بوده و تضمینی برای اجرای موفق آنها وجود ندارد؛ بهعنوان مثال آمریکا با درگیری با عربستان احتمالا به مشکلات بزرگتری در حوزه بازار نفت برخورد خواهد کرد و اقتدار خود را در برابر اروپا بیش از پیش از دست خواهد داد. بهعنوان مثال موضع اتحادیه اروپا در مقابل آمریکا و در مواجهه با موضوع برجام و موضوعات پس از آن کاملا حمایتی بود و در اینباره آمریکا و اتحادیه اروپا موضع همسویی با یکدیگر ندارند.
کیوان جعفریطهرانی تحلیلگر ارشد بازارهای بینالمللی فولاد و سنگآهن درخصوص جنگ تجاری آمریکا در حوزه فولاد گفت: رئیسجمهور آمریکا در زمینه جنگ تجاری با چین در فضای مجازی و خصوصا توییتر مجددا اقداماتی را انجام داده که آخرین اقدام وی که یک پیشرفت برایش محسوب میشود را مربوط به توییتی میدانم که ترامپ درخصوص لیست ارسالی چین منتشر کرده است. بهنظر میرسد براساس مفاد این توییت، غیر از چند مورد که منطبق با خواستههای وی نیست بقیه خواستههای ترامپ تامین شده است.
به گفته وی هرچند در کل و در جریان لفاظیهای جنگ تجاری، ترامپ توانست تا حدودی به خواستههای خود در مورد چین برسد، اما این موضوع مقدمه نگرانیهای دیگری در دنیا است. تجارت دو کشور چین و آمریکا خیلی به یکدیگر وابسته است؛ خصوصا چین که به بازار آمریکا نیاز دارد؛ لذا از واهمه اینکه بازار را از دست بدهد تا حد زیادی به خواستههای آمریکا تن داده است. وی در ادامه با اشاره به اقدامات رئیسجمهوری چین در اینباره گفت: در این رابطه هرچند روندی که شیجینپینگ در پیش گرفت و بازار مصرف فولاد را به داخل کشور سوق داد و صادرات را کاهش داد، اما وی تنها خواست برخورد مقابله بهمثلی انجام دهد ولی هر دو رئیسجمهور در نهایت از موضع قبلی عقبنشینی کردند. طهرانی در پاسخ به این سوال «دنیایاقتصاد» که با توجه به اینکه چین بزرگترین کشور تولیدکننده و مصرفکننده محصولات فولادی دنیا است و این کشور در حالحاضر در شرایط اصلاح اقتصادی قرار دارد، این اصلاحات چه تاثیری بر آینده این بخش دارد؟ گفت: تولید فولاد چین رقمی بالغ بر ۸۰۰ میلیون تن است و در زمینه روند این اصلاحات قرار بر این شد که این میزان به رقمی کمتر از این اندازه در سال ۲۰۱۸ برسد که این اتفاق نیفتاد؛ زیرا جنگ تجاری که با آمریکا راه افتاد باعث شد که «مسائل زیستمحیطی و کنترلی آلودگی هوا» در این کشور با شدت کمتری پیگیری شود. در برنامهریزیهایی که در سال گذشته شده بود، قرار بود چین ظرف سه سال آینده که از سال ۲۰۱۷ آغاز شده بود تولیدش را تا انتهای سال ۲۰۱۹، به میزان ۱۵۰ میلیون تن کاهش دهد که بررسیها نشان میدهند تنها در سال ۲۰۱۷ تا حدی موفق عمل کرده؛ در واقع این کاهش ظرفیت برنامهریزی شده در شرایطی در نظر گرفته شد که به میزان ۵۰ میلیون تن در هر سال باید این کاهش تولید بهصورت منظم صورت میگرفت که پیشبینی و برنامهریزیها بهصورت دقیق رخ نداد، یکی از مهمترین دلایلی که این برنامهریزیها بهصورت دقیق صورت نگرفت همانطور که گفته شد به موضوع «جنگ تجاری بین آمریکا و چین» بازمیگردد، زیرا از زمان حدود ۴ ماه قبل که این کشمکش جدیتر شد، دولت مرکزی چین، استانها را حتی در زمینه «تولید فولاد» تا اندازهای آزاد گذاشت.
این تحلیلگر بازارهای جهانی فولاد و سنگآهن در پاسخ به این سوال «دنیایاقتصاد» که «با توجه به رشد بازارهای قراضه در دنیا و اثرات آن بر شکل تولید فولاد و زنجیره فولاد، پیشبینی شما از آینده معدنی دنیا چیست؟» گفت: همهچیز به اعمال سیاستهایی برمیگردد که ابرقدرتهای اقتصادی جهان در مواجهه با یکدیگر در پیش میگیرند.
وی درخصوص پیشبینی وضعیت بازارهای فولاد جهانی سه ماهه ابتدایی سال ۲۰۱۹ به «دنیای اقتصاد» گفت: پیشیبینی که از سال ۲۰۱۹ دارم این است که شدت جنگ تجاری میان آمریکا و چین کمتر خواهد شد، بهطوریکه در اواخر سال ۲۰۱۸ این دو قدرت به یک تفاهم نسبی خواهند رسید و نوسانات شدید قیمتی که در زمینه کالاها و خصوصا سنگآهن، فولاد و زغالسنگ شاهد آن بودیم کمتر خواهد شد و اگر نوساناتی هم بهوجود بیاید از خاستگاه اصلی «عرضه و تقاضا» و نه مسائل سیاسی تاثیر خواهد گرفت، زیرا از سه ماهه سوم سال ۲۰۱۸ تا سه ماهه چهارم ۲۰۱۸ مسائل سیاسی بهشدت روی عرضه، تقاضا، مصرف و قیمت کالاها تاثیرگذار بوده است. طبیعتا این روند باعث میشود که سه ماهه اول با یک جو آرامتری شروع شود؛ طبیعتا پیشبینی که در «نشست سرانه سالانه حزب کمونیست چین» که در ماه مارس یا اسفند صورت میگیرد، روی اتفاقات سال ۲۰۱۹ در زمینه فولاد تاثیرگذار خواهد بود؛ در اینباره موضعگیری رئیسجمهوری چین دنبالهرو سیاستهای قبل از جنگ تجاری آمریکا خواهد بود که معرفی پروژههای بزرگ داخلی بوده است و به این سمت سوق پیدا خواهد کرد، بهطوریکه قبل از این جنگ تجاری، شیجینپینگ به دنبال طرح «جاده ابریشم جدید» بود.
در واقع پیشبینیها از این حکایت دارد که شیجینپینگ در دو زمینه بازار مصرف داخلی فولاد چین و پروژههایی که درخصوص این طرح و طرحهای مشابه ایجاد خواهد شد تمرکز بیشتری خواهد کرد و یک تقسیمبندی بازار دقیقتری بین آمریکا و چین در ابتدای سال ۲۰۱۹ از نظر تفکیک بازارهای کلان (نه تنها در زمینه فولاد) صورت خواهد گرفت.