به گزارش می متالز، پژوهشگر پژوهشگاه ملی استرالیا که به صورت مجازی در این نشست شرکت کرده بود، ابتدا به ارائه محورهای اصلی معدنکاری در آن کشور پرداخت و گفت: رشد کیفیت تولیدات، افزایش رقابتپذیری بنگاهها و فعال شدن شرکتهای خصوصی دانشبنیان در کنار شرکتهای بزرگ از محورهای اصلی معدنکاری در استرالیا است. به گفته وی، ارتقای جایگاه ایمنی، سلامت و صیانت از محیطزیست به گونهای که معدنکاری جزو صنایع آسیبپذیر به محیط شناخته نشود، از دیگر اولویتهای معدنی آن کشور محسوب میشود.
حسن طالبی، یکی دیگر از اصول معدنکاری در کشورهای پیشرفته را انعطافپذیری تولیدات دانست به طوری که تولیدکنندگان در نوسانات بازار مصرف، بتوانند ادامه حیات دهند و ضمن تنوع بخشی در تولید، متناسب با شرایط روز، روند کاهشی یا افزایشی در پیش گیرند. وی با یادآوری شرایط سال ۲۰۱۰ گفت: تولیدات تک محوری خطراتی برای حیات شرکتها دارد و باید از تمرکز خاص برای تولید معدود محصول اجتناب کرد.
این پژوهشگر واحد تحقیق و توسعه شرکت BHP گفت: برای کشورمان نیاز داریم که تغییرات فناوری و مدیریتی را متناسب با شرایط ایران تنظیم کنیم و به پیش بریم. به گفته وی، یکی از ایراداتی که در طرحهای جامع وجود دارد، ارائه مبهم اهداف است که از جزئیات مشخص و قابل دستیابی به دور هستند در حالی که چنین نقصی بعدها ادامه مسیر و تحقق اهداف را دچار مشکل میکند. طالبی گفت: چنانچه برنامهها برای بلند مدت به صورت ثابت و غیرقابل تغییر تدوین و اجرایی شوند، قابلیت اتکای خود را در شرایط متفاوت و متغیر امروزی از دست میدهند.
وی اظهار کرد: برخی دیگر از برنامه و اهداف نیز به سبب تغییر بازیگران با تاخیر مواجه میشود و این امر، سبب از بین رفتن ایدهها و ایدهسوزی میشود.
طالبی تاکید کرد: نیازهای فناورانه و چالشها در استرالیا به طور معمول از سوی صنعت اعلام میشود و شرکتهای دانشبنیان اقدام به ارائه خدمات خود میکنند و به این صورت ارتباط دو سویه شکل میگیرد.
دکتر محمد جعفر صدیق، مدیر پارک فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز اظهار کرد: شرکتها معمولا نیازهای فناورانه را از محیط بیرونی تامین میکنند.
وی تاکید کرد: اگر شرکتهای بزرگ به ویژه در حوزه دانش، با شرکتهای کوچک همکاری نکنند شانسی برای تقویت استارتآپها و شرکتهای کوچک وجود ندارد. صدیق، به مدت زمان ایجاد تکنولوژیها اشاره کرد و گفت: اصطلاح Time to Market در حوزه معدن و صنایع معدنی نزدیک به ۴ دهه است که رایج شده از این رو ایجاد تغییر نزد مدیران شرکتها و نیز تغییرات فناورانه و استفاده از استارتآپها، کاری زمان بر و دشوار است. وی در عین حال گفت: از دو سال گذشته به این سو در حال پیادهسازی «تکنیک نوآوری باز» هستیم. (گروهی یکپارچه از مشتریها، محققان، تامینکنندهها و شُرکا که در فعالیتهای نوآورانه شرکت میکنند) مدیر پارک علم و فناوری اطلاعات همچنین نوع روابط حقوقی و مشارکت شرکتهای بزرگ در سهام شرکتهای دانشبنیان را اقدام اصولی خواند که باید به جزئیات آن دقت کرد.
میترا امینلو، دبیر انجمن مدیریت نوآوری و فناوری ایران نیز مالکیت فکری را از پایههای توسعه دانش دانست و گفت: باید بتوان همزمان تامین منافع آتی شرکتهای این بخش و متقاضیان فناوری را در بخش صنعت مد نظر قرار داد.
وی در ادامه سخنانش وجود زبان مشترک بین پاییندستی (شرکتهای دانشبنیان) و بالادستی (صنایع بزرگ) را عنصری حیاتی خواند و گفت: صنایع بزرگ به دلیل اینکه در مقیاسهای بزرگ فعالیت میکنند خواهان حل مشکلات خود در همان مقیاس هستند در صورتی که باید توان شرکتهای دانشبنیان و مقیاس فعالیت آنها را در نظر گرفت. به گفته وی، عبور از این چالش، نیاز به شرکت یا شرکتهایی واسط برای ایجاد فهمی مشترک بین بالادست و پایین دست دارد. در این نشست ایرج تاجالدینی، مدیرعامل شرکت تحقیقات صنعت و معدن آیرما اظهار کرد: اکوسیستم استارتآپها در دنیا تغییرات زیادی داشته، اما کشور ما بهرغم وجود توانمندیها، جایگاه روشنی در این امر پیدا نکرده است. به گفته وی، شناخت دقیق از زنجیره معدن و صنایع معدنی یکی از اصولی است که در کشورهای پیشرفته برای رشد همکاری با استارتآپها در نظر میگیرند و به همین سبب در استرالیا و کانادا دهها شرکت ایجاد شدهاند که به شناخت زنجیره و نیازهای آتی آنها میپردازند.
منبع: دنیای اقتصاد