به گزارش می متالز، سید غلامحسین حسن تاش، کارشناس ارشد انرژی در جلسه روز پنجشنبه موسسه دین و اقتصاد با موضوع "بازار جهانی نفت و تحریمهای ایران" اظهار کرد: بر اساس آمار و اطلاعات ارائهشده در موسسههای تحقیقاتی معتبر جهان، صادرات نفت ایران، با تداوم فشارهای امریکا در ژانویه 2019 به زیر یکمیلیون بشکه در روز میرسد.
حسن تاش خاطرنشان کرد: در دور اول تحریمها قبل از برجام، ادارهی انرژی آمریکا هر دو ماه یکبار گزارشی را با محوریت بازار نفت بدون ایران منتشر میکرد که و با بررسی شرایط بازار، نشان میداد برای حفظ تعادل عرضه و تقاضا چه میزان به نفت ایران نیاز هست و میزان فشار بر صادرات نفت ایران بر اساس این گزارش از سال 2012 تا زمان امضای برجام تنظیم میشد. ازاینرو درصورتیکه برجام اتفاق نمیافتاد، به دلیل افزایش فشارها، احتمال اینکه صادرات نفت ایران به دلیل تداوم فشارها صفر شود زیاد بود.
وی بابیان اینکه متوسط صادرات نفت ایران بین سالهای 2010 تا 2011 دو میلیون و سیصد و بیست هزار بشکه بود افزود: این میزان با شروع تحریمها به یکمیلیون و صد هزار بشکه در سالهای 2012 تا 2015 کاهش یافت که بعد از برجام به حدود دو میلیون و شصت زار بشکه رسید.
بر اساس گزارش ماهانهی دبیرخانهی سازمان اوپک که در ماه نوامبر منتشرشده، افزایش تقاضا از سال 2018 نسبت به سال 2017 یک و نیم میلیون بشکه و برآورد آژانس بینالمللی انرژی نیز 03/1 میلیون بشکه است. این در حالی است که برای سال 2019 برآورد آژانس بالاتر از برآورد اوپک هست. و با بررسی این دو سال درمییابیم که تفاوت قابلتوجهی در این برآوردها وجود ندارد و این عدم اختلاف دقت و صحت پیشبینیها را تأیید میکند.
وی در ادامه به افزایش تولید در سال 2018 اشاره کرد و گفت: در مقابل این افزایش تقاضا، غیر اوپکیها در سال 2018 نسبت به سال 2017 دو میلیون و سیصد و ده هزار بشکه افزایش تولید داشتند که عمدتاً این میزان مربوط به ایالاتمتحده بوده است. دو میلیون و شصت هزار بشکهی آن را خود آمریکا افزایش تولید داشته است. همچنین برای سال 2019 نسبت به سال 2018 برآورده شده که مجدداً غیر اوپکیها 2 میلیون و 230 هزار بشکه افزایش تولید داشته باشند که از این میزان بخش قابلتوجه از آن مربوط به ایالاتمتحدهی آمریکا خواهد بود.
این کارشناس حوزه نفت بابیان اینکه صفر کردن صادرات نفت ایران بسیار دشوار به نظر میرسد گفت: با توجه به بالانس عرضه و تقاضا، امکان رساندن صادرات نفتی ایران به زیر یکمیلیون بشکه وجود دارد؛ کند شدن رشد اقتصادی و درنتیجه کاهش تقاضای نفت خصوصاً در چین و هند و رشد تولید از نفت شیل بیشتر ازآنچه پیشبینیشده میتواند فشار را بر ما بیشتر کند. البته از آنجائی که اختلافات داخل اوپک ناشی از مشکلات بین نیجریه و لیبی تولید آنها را کاهش داده است و یا رخ دادن بلایای طبیعی که منجر به توقف تولید برخی میادین میشود، تا حدودی میتواند از فشار وارد بر کشور کم کند.
حسن تاش در ادامه متذکر شد: بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد در سال 2018 نسبت به 2017 در بدترین شرایط ، 800 هزار بشکه تقاضا برای نفت اوپک کاهش پیداکرده و در بدترین شرایط از سال 2019 هم پانصد هزار بشکهی دیگر تقاضا برای نفت اوپک کاهش پیدا خواهد کرد که میتوان پیشبینی کرد این کاهش تقاضا برای نفت اوپک به ایران تحمیل و نهایتاً با بررسی آمار و اطلاعات موجود میتوان گفت صادرات نفتی ایران به یکمیلیون بشکه کاهش پیدا خواهد کرد اما به نظر میرسد فشار بیشتری برای کاهش صادرات نفت مقدور نباشد و حداکثر تا پایان سال اگر بتوانند تا دویست هزار بشکهی دیگر از این صادرات کاهش دهند.
وی همچنین از پتانسیلهای عرضه در ایالاتمتحده خبر داد و افزود: میادین شیل یا نفت خامهای غیرمرسوم امریکا، عمدتاً با تولید رو به افزایش، تعداد زیادی چاه زدهشده که هنوز تکمیلنشدهاند و بهمحض اینکه قیمتهای نفت کمی افزایش یابد، این چاهها به تکمیل میشود و نهایتاً تولید نفت شیل را بالا خواهد برد.
حسن تاش اینطور نتیجه گرفت که غیر از ایالاتمتحده امریکا، تولید عربستان سعودی و روسیه برای ایران دارای اهمیت است که اطلاع دقیقی از میزان تولید آنها در دست نداریم. ممکن است در صورت ظرفیت مازاد تولید عربستان صعودی، این کشور در شرایط خاص نفت بیشتری تولید کند؛ البته به نظر میرسد این کشور طی سالهای اخیر با حداکثر ظرفیت خود تولید کرده است و بهسادگی نتواند افزایش عرضه داشته باشد. در مورد روسیه نیز همینگونه است. کشور روسیه با 04/11 میلیون بشکه به بالاترین رکورد تاریخی خودش حتی قبل از فروپاشی شوروی رسیده و به نظر نمیرسد که توان تولید بیشتری را داشته باشد.
وی در پایان تأکید کرد: در شرایط ناشی از کاهش صادرات نفت ایران، برنامهریزی دقیقتر در توسعهی میدانها و اولویتبندی پروژهها اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ شرایط پسابرجام فرصتی را در اختیار ما قرارداد که به نظر میرسد عدم سرمایهگذاری کافی در میادین نفتی بیش از تحریمها، ناشی از سوء عملکرد و بیبرنامگی در صنعت نفت بود. بنابراین در شرایط فعلی اهمیت دارد که با توجه به منابع محدود و فشارهای خارجی هزینه ها را مدیریت کنیم. همچنین ضرورت حمایت سازمان یافتهتر از ساخت داخل و پیمانکاران داخلی در این شرایط دوچندان شده است.
از طرفی در شرایطی که باید میزان تولید کاهش یابد، باید برنامهریزی دقیقی صورت بگیرد که این تولید را از کجا کم کنیم.چراکه ما میادینی داریم که تزریق گاز کافی به آنها نشده و خیلی کمتر ازآنچه در برنامهی گذشته بوده تزریق گاز صورت گرفته است و این میادین تولید صیانتی نشده است و دچار افت تولید هستند. همچنین میادینی وجود دارد که متأسفانه گاز همراهشان که استخراج میشود همچنان سوزانده میشود. با توجه به این عوامل باید نگرانی داشته باشیم که میادینی را از چرخه تولید خارج کنیم تا مشکلات کمتری را برای ما ایجاد کنند.